خرافات دین زرتشت
نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 22 اسفند 1399 ساعت 22:33
باستانگرایان سلطنتطلب، برای تضعیف اعتقادات جوانان و قرار دادن ایران باستان در مقابل اسلام، تلاش فراوانی میکنند. آنها به خاطر اینکه مردم و جوانان مومن را از اسلام جدا کنند، سعی میکنند اسلام را تخریب و آن را یک فرهنگ عربی جلوه دهند و در عوض با بدلسازی، سعی میکنند دین زرتشت را موجه جلوه دهند.
همانطور که در مقاله پیشین اشاره کردیم؛[1] آنها به جوانان ایرانی اسلامی چنین القا میکنند، ما که پیش از اسلام دارای دین و آئین کهن بودهایم چه نیازی است که آئین پدران و اجداد و نیاکانمان را رها کرده و به دین اعراب درآییم که هیچ سنخیتی با ما ندارد. آنها با تحریک حس وطنپرستی جوانان، سعی دارند تا آنها را در مقابل اعراب و از طرف دیگر در مقابل اسلام عزیز قرار دهند. آنها با بزرگنمایی ایران باستان سعی میکنند تا اعراب را بیفرهنگ، سوسمارخور، و به دور از تمدن شهری جلوه دهند؛ و با القاء اینکه اسلام هم دین عربی است و ما آریایی هستیم، سعی در تخریب اسلام و بزرگنمایی نژاد آریای و دین آریایی دارند. آنها برای اینکه در مقابل اسلام، بدلسازیکرده باشند، دین زرتشتی را به عنوان دین برتر و کهن و دارای سابقه بیشتر از اسلام معرفی میکنند.
در مقاله پیشین[2] اعتبار کتاب مقدس زرتشتیان، یعنی «اوستا» را بررسی کردیم و بیان شد که متن آن به هیچ وجه نمیتواند یک کتاب الهی و از جانب خدا باشد به خاطر اینکه دو سوم آن حذف شده است. همچنین زمان و مکان ظهور این دین و پیامبر آن کاملاً مبهم است. در صورتی که زمان و مکان ظهور اسلام کاملاً مشخص، پیامبر آن کاملاً معین و حتی پدر و مادر پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) کاملاً مشخص و معین است و کتاب آسمانی مسلمانان هم که قرآن کریم باشد در بین مسلمانان اتفاق نظر وجود دارد که کاملاً از جانب خداست و هیچ کمی و کاستی در آن وجود ندارد.
حال در این مقاله به محتوای کتاب مقدس زرتشتیان یعنی «اوستا» میپردازیم و ثابت خواهیم کرد که چنین کتابی به هیچ وجه قابل پذیرش و تبعیت نخواهد بود.
تجسمگرایی در دین زرتشت
افسانهگرایی در اعتقادت دین زرتشتیگریدوره ساسانی به بنیادیترین مبانی اعتقادی یعنی خدا باوری نیز راه یافته است. علیرغم آنکه گفتهاند زرتشت خدای مجرد را باور داشته، اما خدای زرتشت در زمان ساسانی دارای شکل و ریش و عصا و تاج است و هنوز که هنوز است با چنین شمایلی، به عنوان آرم ملی بر روی تابلوی بسیاری از مؤسسات زرتشتی عصر حاضر به چشم میخورد و خدا را به صورت بتی همانند یک پادشاه نشان میدهد.[3] در این آیین، آتش، دختر خدا شناخته میشود.[4] گاو به ویژه گاو نر تقدس مییابد، و در افسانه خلقت، اول مخلوق زمینی فرض میشود و با کیومرد به درجه شهادت نائل میگردد و بول آن از آب پاک کنندهتر است.[5]
در ضمن، یکی از مهمترین آموزههای مشرکانه دین زرتشت، دو گانهپرستی است. به عبارت دیگر در آئین زرتشت، دو خدا وجود دارد، خدای نیکیها و خدای تاریکیها یا اهریمن.
شهید مطهری در این زمینه میگوید: «کتاب (وندیداد) که جزئی از اوستای فعلی است و چاپ شده است صریحا «انگرامئینو» را آفریننده نواحی بد زمین، سرمای یخبندان زمستان، حرارت سوزان تابستان، مارها وافعیها... معرفی میکند».[6]
پ. ژ. دومناشه میگوید: «دو گانهپرستی گاتهای زردشت به دوگانهپرستی استوارتری مبدل شد که تمام موجودات عالم را میان خیر و شر تقسیم میکرد».[7]
به فرض بپذیریم که آئین زرتشتی در ابتدا یک آئین الهی بوده است، ولی متاسفانه دوگانه پرستی، بعدها وارد دین زرتشت شده است. ولو موبدان امروزی آن را انکار کنند حقیقتی است که قابل انکار نیست.
این در حالی است که خدایی که در دین مقدس اسلام تبین میشود، بسیار معقول و به دور از خرافات است.
در قرآن کریم میخوانیم: «أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا[کهف/110] معبود شما فقط خداى يكتاست پس كسى كه ديدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد و هيچكس را در پرستش پروردگارش شريك نكند».
یا این آیه میفرماید: «وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ[بقره/163] و خداى شما خداى يگانه است، جز او خدايى نيست، رحمتش بىاندازه و مهربانىاش هميشگى است».
همانطور در آیات بالا بیان شده است، در این آیات شرک و دوگانهپرستی به شدت رد شده است و خداوند عالم به عنوان خدای واحد معرفی کرده شده است.
احکام عقلگریز دین زرتشت
ما در اینجا به برخی انحرفاتی که در دین زرتشت اتفاق افتاده است را بیان میکنیم. گرچه موبدان امروزی اینگونه خرافات را قبول ندارند و قائلاند که توسط موبدان ساسانی وارد اوستا شده است، ولی این سوال اساسی وجود دارد که اولاً: کتاب مقدسی که بتوان در آن تصرف کرد و خرافاتی را در آن وارد کرد، به هیچ وجه قابل اعتماد نخواهد بود و اگر هم بپذیریم که اینها از خرافات موبدان زرتشتی بوده است، باز هم اصل اوستا زیر سوال میرود. بهخاطر اینکه از کجا معلوم که گاتهایی که موبدان امروزی قائلاند که از زرتشت بوده است، دخل و تصرفی در آن نشده باشد؟
ثانیاً: اگر این خرافات را موبدان ساسانی وارد اوستا کردهاند، بالاخره در یکزمان خاصی مردم ایران، مثلاً زمان ساسانی به چنین خرافاتی عمل کردهاند. حال سوال اینجاست که «اوستا» این کتاب مقدس، چه کتابی است که موبدان(ولو در زمان ساسانی) میتوانند در آن دخل و تصرف کنند و حتی یک مدتی در یک زمان خاصی مردم به این خرافات عمل کرده باشند؟
حال میپردازیم به برخی از خرافاتی که در «اوستا» ولو در زمانهای گذشته وجود داشته است:
به عنوان مثال، سگ در دین زرتشت از تقدس بسیار بالایی برخوردار است. به طوری كه اگر كسى استخوان سخت و ناجويدنى به آن بدهد يا آن را بترساند گرفتار مجازات سخت میشود و بخشیده نمیشود.[8]
یا اگر كسى سگ آبى را بكشد بايد ده هزار بسته هيزم سخت خشك، ده هزار هيزم نرم خشك از چوبهاى خوش بو، ده هزار برسم(شاخههاى تازه بريده شده) ده هزار شير پاك و... را به روان سگ آبى بدهد. پس ده هزار مار، ده هزار سگ نما (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغهاى كه در خشكى زندگى مىكند، ده هزار موریانه كش، ده هزار مور گودال كن، ده هزار كرم خاكى، و ده هزار مگس را كشته و ده هزار گودال ناپاك را پُر كند.[9] دهها كار ديگر كه انسان از شنيدن آن حيران مىشود و نيز مجازات كسى كه پيكر مرده سگى را بر زمين اندازد دو هزار ضربه شلاق است.[10]
کدام عقل سلیممیپذیرد که برای کشتن یک سگ آبی این همه کفاره بپردازد؟ اصلا یعنی چه که ده هزار مور، ده هزار لاک پشت، و ده هزار مار را باید کشت، به چه دلیل؟ آیا اینها با حقوق حیوانات اصلا سازگاری دارد؟ این مطالب چیزی نیست جز اعمالی که خلاف عقل و فطرت انسانهاست.
این در حالی است که اگر سرتاسر قرآن کریم را بگردیم به هیچ وجه احکام و مطالب عقلستیز و عقلگریز پیدا نخواهیم کرد. و این نشان از حقانیت این کتاب عزیز است.
زن در آئین زرتشت و کتاب مقدس
اگر زنى بچه مرده به دنيا بیاورد، بايد او را در اطاق بسار محقری، دور از آب و آتش و مردم حبس كرد، او بايد 3 يا 6 يا 9 بار «ادرار گاو»بنوشد تا رحم او پاك شود. بعد از آن مىتواند شير گرم ماديان گاو را بنوشد، ولى نمىتواند آب بنوشد. تا 3 شب بايد به اینگونه بماند بعد از 3 شب تن و جامه خود را با گميز(ادرار گاو) آميخته با خاكستر و آب در كنار 9 گودال بشويد بعد تا 9 شب بدين منوال تنها مىماند. بعد از آن، تن و جامه خويش را با ادرار گاو و آب مىشويد تا پاك شود».[11]
یا اگر زنی عادت شود احکام سختی دارد، چنين زنى بايد دور از ديگران و جایی متروک و دور از آتش زندگی کند.[12] در جایی دیگر آمده است: در ظرفهاى فلزى كم بها به او غذاى مىدهند لكن بايد بعداً او را با ادرار گاو در دو گودال شستشو دهند، غذای کم بخورد تا نیرو نگیرد.[13] و در تابستان بايد 200 مورچه بكشد و اگر زمستان بود بايد 200 حشره گزنده و آسيب زننده را از بین ببرد.[14]
مقام زن در دین مبین اسلام
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً[نساء/آیه 1] اى مردم! از [مخالفت با فرمانهاىِ] پروردگارتان بپرهيزيد، آنكه شما را از يك تن آفريد و جفتش را [نيز] از [جنس] او پديد آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسيارى را پراكنده و به وجود آورده است.»
در این آیه شریفه بدون اینکه کوچکترین توهینی به بانوان شود، مقام «زن» را هم ردیف مقام «مرد» قرار داده است، در اینگونه آیات هیچگونه خبری از خرافات نیست.
در این آیه شریفه میفرماید: ما تمام انسانها اعم از زن و مرد را از یک نفس واجدِ خلق کردیم و این نشان میدهد چه مرد و چه زن بدون تفاوت هردو از یک گوهر و از یک جنس (یعنی حضرت آدم خلق) شدهاند.
پایان سخن و نتیجه گیری
همانطور که در آیات و روایات شاهد بودیم، دین مبین اسلام از هر گونه خرافه و گزافهگویی به دور است، همچنین در اسلام «زن» از مقام و منزلت بسیار بالایی برخوردار است. برخلاف ادیان دیگر همچون آئین زرتشت که حداقل در گذشته، هیچ منزلتی برای بانوان قائل نبودهاند، اما در اسلام مقام زن، از ارزش و منزلتی فراوان برخوردار است. حال ما قضاوت را به انسانهای باانصاف واگذار میکنیم، با خرافاتی که در دین زرتشت راه یافته بود، آیا میتوان انتظار داشت که چنین دینی انسانها را خوشبخت کند، و به عنوان یک دین و آئین پاک به تمام سؤالهای امروز جهان پاسخ دهد؟
_____________________________________
پینوشت
[1]. چرا من زرتشتی نیستم؟
http://www.welayatnet.com/fa/news/97495
[1]. همان
[3]. شهید مطهری ، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، فروردین 1377، ص 195 – 192
[4]. ایران در زمان ساسانیان ،نویسنده: کریستین سن، ترجمه رشید یاسمى، ص 168
[5]. شهید مطهری ، مجموعه آثار، ج14، ص 198 – 196؛ ایران در زمان ساسانیان، ص 167
[6]. خدمات متقابل ایران و اسلام ، شهید مطهری، صفحه 235 الی 237
[7]. تمدن ایران، ترجمه دکتر بهنام، ص188
[8]. وندیداد، فرگرد پانزدهم ، بند1
[9]. وندیداد، فرگرد پانزدهم ، بند-18-1
[10]. ونديداد، ششم، بند 25-24. ق : رسول رضوى، بازكاوى تاريخ و آموزههاى زرتشت؛ دارمستتر، مجموعه قوانين زردشت، ترجمه موسى جوان، ص 211 و223؛ سيدحسن حسينى (آصف)، درجات گناه، تاوان و پتَت در دين زرتشتى (مق) هفت آسمان (فصلنامه)، ش28، سال هفتم، زمستان 84
[11]. همان، ق : رسول رضوى، بازكاوى تاريخ و آموزههاى زرتشت
[12]. ونديداد، فرگرد شانزدهم، بند 24 - 25
[13]. وپنديداد فرگرد شانزدهم، بند 1 – 5-6
[14]. همان، بند 12.