داک
doc.fileon.ir

مردن در حالت جنابت

نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 05 اسفند 1400 ساعت 03:03

در روایات در مورد سختی جان دادن تعبیرات مختلفی آمده است . در برخی تشبیه به کندن پوست از بدن انسا ن زنده شده و در برخی این گونه آمده که اگر سنگ آسیا با میخ در قلعه را در چشم بگذارند

و آن را به حرکت در آورند از سکرات و سختی های مرگ آسان تر است . در بعضی روایات تشبیه شده

به این که بینی را با قیچی قطعه قطعه کنند . از بعضی محتضرین و کسانی که در حال جان دادن هستند ناراحتی های فوق العاده ای مشاهده میشود و برای عده ای جان دادن مانند بو کردن بهترین گل ها است . در برخی روایات آمده که جان دادن مثل تغییر لباس کثیف به تمیز است و در بعضی تشبیه به برداشتن غل وبند و زنجیر از بدن شده است یعنی مرگ خلاصی پیدا کردن از زندان عالم طبیعت است .

به طور کلی هیچ یک از این دو قسم جان دادن کلیت و عمومیت ندارد . این چنین نیست که هر مومنی آسان جان دهد بلکه بسیاری از اهل ایمان هستند که لطف خداوند شامل حالشان می شود و بعضی از گناهانشان را به سختی جان کندن جبران می فرماید با این که مومن از دنیا می رود لکن چون باید پاک از دنیا برود او را اصلاح می کنند در حالی که همین عمل در مورد کافران دهانه آتش و مقدمه عذابشان می باشد . گاه نیز می شودکه کفار و فساق آسان جان می دهند چون این شخص کافر اهل عذاب است لکن در عمرش کار خوبی کرده آسان جان می دهد که حسابش همین جا تصفیه شده باشد ؛ مثلا به واسطه انفاقی که داشته یا کمک به مظلومی نموده در عوض آسان جان می دهد تا دیگر در آخرت طلبی نداشته باشد چنان که مومن برای پاک شدنش از گناه سخت جان می دهد . در حقیقت جان دادن برای مومن اول بد بختی است چه آسان و چه سخت و برای مومن آغاز سعادت و نعمت است چه ساده وچه دشوار.

بنا بر این به هیچ وجه آسانی و سختی جان دادن نسبت به مومن و کافر کلیت و عمومیت ندارد .

از دستورات و احکام مربوط به حال احتضار این است که انسان جنب و زن حائض در نزد مریض در حال احتضار حاضر نشوند زیرا این امور قذارت و پلیدی معنوی است و چون چشم برزخی و حقیقت بین فرد محتضر درآستانه رحلت و قبض روح باز می شود دیدن پلیدی و آلودگی معنوی و جنابت و او را ناراحت میکند زیرا این آلودگی را به خوبی درک میکند . اما این که اگر کسی با حال جنابت و یا حیض از دنیا برود دچار سختی جان داد بشود چنین نیست زیرا سختی جان دادنی که عذاب محسوب می شود مربوط به امور اختیاری و نتیجه و مکافات اعمال بد انسان است و انسان جنبی که به حال جنابت و بدون کوتاهی در انجام وظیفه شرعی خود از دنیا رفته کار ناشایستی انجام نداده است تا کیفر و نتیجه آن سختی جان دادن باشد .

معاد ، شهید دستغیب شیرازی ، ص 12، بحث سختی و آسانی جان دادن

برگرفته از پرسمان