خاطرات شب عروسی روی تخت
نویسنده : رضا قربانی | زمان انتشار : 24 خرداد 1400 ساعت 07:33
1619
مدیر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
عنوان
| مشاهده متن کامل بحث + 190573 بازدید | 305 پست
بچه ها بیاین از اتفاقات و خاطرات به یادماندنی شب عروسیتون بگین??? من خودم خیلی عروسی بی حاشیه و آرومی داشتم? ولی از شنیدن خاطرات خوب و شیرین بقیه لذت میبرم??...خاطرات مربوط به چزوندن مادرشوهر هم پذیرفته میشود??(شوخی کردم,گناه دارن)?غیبتشون نکنیم?
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
عضویت: 1396/10/28
تعداد پست: 768
عضویت: 1397/04/03
تعداد پست: 3163
عهههه? شوهرت چه واکنشی دلش!؟
هیچی خندش گرفته بود
شیشه های ماشین دودی بود کسی منو نمیدید
تو مملکتی زندگی میکنیم که ادعای دین و دیانت دارن ولی روش یزید و شمر رو پیش گرفتن
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
فرداي شب عروسي خاهرشوهرم زنگ زد ب شوهرم گفت شيري يا روباه شوهرم گفت سگم ولم كن بخابم ا ...
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
مامانا اگه دنبال یه آتلیه خوب هستین برای بارداری و نوزادی و غیره ...
ما ینجا کلی دکور قشنگ داریم به ما سر بزنید
عضویت: 1396/12/14
تعداد پست: 4711
??عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ شوشو???????آقاااااااااایی????عجقم??عجیییییییییجم??سِز?????پِری?آز???آخایی??
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
هیچی خندش گرفته بود شیشه های ماشین دودی بود کسی منو نمیدید
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
1613
عضویت: 1396/12/14
تعداد پست: 4711
این استیکر رو خیلی دوس دارم?
??عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ شوشو???????آقاااااااااایی????عجقم??عجیییییییییجم??سِز?????پِری?آز???آخایی??
عضویت: 1396/03/27
تعداد پست: 8588
یه سوتی دیگه هم دادیم? تو باغ بودیم فیلم بردار گفت همدیگه رو ببوسین و بادکنک ها رو رها کنین تا برن اسمون
اقا ما بادکنک ها رو رها کردیم بعدش بوس عمیق فرانسوی رفتیم???
بعد شوهرمو کشیدم پشت درخت گفتم چرا اینجوری بوس کردی تو فیلمم افتاد بادکنک هامونم رفت هوا دیگه نمیشه. دوباره بگیریم اونم می خندید. یهو دیدیم دوربین هلیشات رو اورده پشت درخت این حرفامونم گرفته (هلیشات دوربین هواییه با کنترل از راه دور)
هیچی دیگه بدجوری منتظرم فیلم عروسیم برسه شاهکاره
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
ما خیلی زود رفتیم تالار از اول مراسم بودیم??????????????????
ما هم همینطور? اولش فکر کردم بقیه قرار نیست بیان آنقدر را ناراحت بودم یعنی بقیه مهمونا بعد دیدم کم کم جمع شدن خیالم راحت شد
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
عضویت: 1397/03/20
تعداد پست: 903
عضویت: 1397/04/03
تعداد پست: 3163
خیلی عروسییییی خوبه دوسدارم
ولی در رابطه با زفاف مادرشوهرم تند تند میگفت به خودت برس
بعدم هی زنگ میزد بچه بیارید درصورتیکه ما از ترس یک ماه بعد رابطه داشتیم
تو مملکتی زندگی میکنیم که ادعای دین و دیانت دارن ولی روش یزید و شمر رو پیش گرفتن
8
عضویت: 1396/12/14
تعداد پست: 4711
فرداي شب عروسي خاهرشوهرم زنگ زد ب شوهرم گفت شيري يا روباه شوهرم گفت سگم ولم كن بخابم ا ...
??عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ شوشو???????آقاااااااااایی????عجقم??عجیییییییییجم??سِز?????پِری?آز???آخایی??
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
یه سوتی دیگه هم دادیم? تو باغ بودیم فیلم بردار گفت همدیگه رو ببوسین و بادکنک ها رو رها کنین تا برن ...
وااااای ایولا چ باحال چه فیلم برداره اهل دلی?
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
عضویت: 1396/07/21
تعداد پست: 1320
ما بعد از شام داشتیم از هم لب میگرفتیم مادرشوهرم بی هوا درو باز کرد ???
بیشعور آب دهنم خشک شد.
اصلا هم اجازه نمیدم راجع به مسائل خصوصی ازم سوال کنن مثل اینکه چرا بچه دار نمیشین! به توچه
عضویت: 1397/02/16
تعداد پست: 402
فرداي شب عروسي خاهرشوهرم زنگ زد ب شوهرم گفت شيري يا روباه شوهرم گفت سگم ولم كن بخابم ا ...
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
1432
عضویت: 1397/04/03
تعداد پست: 3163
ما بعد از شام داشتیم از هم لب میگرفتیم مادرشوهرم بی هوا درو باز کرد ??? بیشعور آب دهنم خشک شد. ...
خب مثلا اگر بپرسن چی میگید
تو مملکتی زندگی میکنیم که ادعای دین و دیانت دارن ولی روش یزید و شمر رو پیش گرفتن
عضویت: 1396/10/07
تعداد پست: 240
یه هفته مونده به عروسیمون مبلای جهازمو با کلی با مغازدار بابت دیر کردن آوردن، اونم اشتباه، دقیقا روز عروسیمون اومده بودن اونارو ببرن مبلای خودمو بدن که تا 8 شب طول کشیده بود. از اون طرفم همه دوستان وفامیل اومدن خونه مامانم جمع شدن که باهم بیان. فکر کنید کل فامیل من 9 اومدن. ??????
عضویت: 1397/04/22
تعداد پست: 1589
وااااای اتفاقا باید میگرفتی ... به خرجشون مینداختی که بهتر بود???
خرج نمیکردن منم اعصابم خورد شد گفتم نمیخوام کفش عروس و از همسایه شون گرفته بود واسم لباس عروس هم از یکی از فامیلاش ارایشگاه هم گفته بودن میخواد بره عروسی تو خونه هم میخواستن بگیرن شانس من بده واسه دوتا جاری هام هم عقد و عروسی رو باغ و تالار گرفته بودن هیچ وقت حلالش نمیکنم بهترین شب زندگیم و ازم گرفت خداهم جواب کاراشو داد یک سال طول نکشید پسرش جدا شد از جاریم
مدیر استارتر
عضویت: 1397/05/07
تعداد پست: 6618
خیلی عروسییییی خوبه دوسدارم ولی در رابطه با زفاف مادرشوهرم تند تند میگفت به خودت برس ب ...
بچم سقط شد? ? میشه دعا کنین برام اگه صلاح خداونده یه بچه سالم بهم بده?
عضویت: 1396/12/14
تعداد پست: 4711
ما هم همینطور? اولش فکر کردم بقیه قرار نیست بیان آنقدر را ناراحت بودم یعنی بقیه مهمونا بعد دیدم کم ...
شوهرم با دیر رسیدن مخالف بود
همه ی کارامون خیلب زود انجام شد
ما چون.فامیل بودیم.کلا تعداد زیاد نبود
ولی از نگاه بقیه بهترین مراسم بود
??عضو کمپین مبارزه با کلمات خیلی تهوع آورِ شوشو???????آقاااااااااایی????عجقم??عجیییییییییجم??سِز?????پِری?آز???آخایی??
1645
1606
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز