داک
doc.fileon.ir

خاطرات معاینه

نویسنده : رضا قربانی | زمان انتشار : 17 اسفند 1400 ساعت 16:04

1924 sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

من خودم که دفعه اول رفتم واسه برگه دکتر منو فرستاد اتاق معاینه گفت حاضر شو 

منم رفتم اتاق معاینه ولی از خجالت هیچ کدوم از لباسامو درنیاوده بودم ? با مانتو و شال و شلوار و کفش واسه خودم دراز کشیدم رو تخت ? دکتر اومد دید فقط یه لبخند زد و دستیارشو فرستاد تا منو حالی کرد که باید چه کنم ? شوت بودم کلا

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

نارگیل2

عضویت: 1393/09/24

تعداد پست: 2301

چشمان_زیبا

عضویت: 1396/02/08

تعداد پست: 1140

چشمان_زیبا

عضویت: 1396/02/08

تعداد پست: 1140

در مورد کرونا سوالی داری؟

همین الان از پزشکان متخصص دکتر ساینا سوالت رو بپرس

ساحل_طوفانی

عضویت: 1396/02/11

تعداد پست: 968

من تا الان نرفتم. چطوریه مگه؟!

1922 گیلاس_مهربون

عضویت: 1395/03/23

تعداد پست: 12697

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

از کدوم؟! ?

فقط محض خنده زدم

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

گیسو28

عضویت: 1394/09/03

تعداد پست: 85563

من تاحالا نرفتم

عزیزای من، من اعلان نمیخونم لطفا به دل نگیرید.کاری داشتین همون لحظه که هستم عرض بفرمایید?پیجِ شخصیِ من و هانا hanna_janbozorgi

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

وای هفته آینده باید برم از الان عزا گرفتم

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

پشیمون شدم از تاپیک کاش میشد بترکونم?

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

1911 sarah.Azari

عضویت: 1396/01/07

تعداد پست: 1283

من خيلي رفتم. هم تو شهر خودمون و هم تهران كه دانشجو بودم. يه بار تهران  موقعي كه قرار بود رو صندلي بشينم نزديك بود بيفتم ازش. خود دكتر داشت خنده اش مي گرفت. خانم دكتر خوبي بود. شهر خودمون با مامانم مي رفتم و كلي خجالت مي كشيدم. تهران اما تنهايي مي رفتم و راحت تر بودم. الان هم كه ازدواج كردم هميشه تنها مي رم. راحت ترم. 

اي كاش آدمي وطنش را هم چون بنفشه ها مي شد با خود ببرد هر كجا كه خواست??

حنانه67

عضویت: 1392/12/03

تعداد پست: 12996

من يبار رفتم، از بس خجالت كشيدم ، وقتي گفت برو اماده شو ، هم شلوار و لباس زيرم رو در اوردم، هم هم جورابم رو ?

حالا چكار جورابم داشتم نميدونم خخخخ

⚘خدایا خودت  مواظب عزیزانم  باش⚘ ? الحمدالله? 

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

من خيلي رفتم. هم تو شهر خودمون و هم تهران كه دانشجو بودم. يه بار تهران  موقعي مه قرار بود رو صندلي بشينم نزديك بود بيفتم ازش. خود دكتر داشت خنده اش مي گرفت. خانم دكتر خوبي بود. شهر خودمون با مامانم رفتم و كلي خجالت كشيدم. تهران اما تنهايي مي رفتم و راحت تر بودم. الان هم كه ازدواج كردم هميشه تنها مي رم. راحت ترم.

من که فک کنم مجبور شم با مادرشوهرم برم حالا بعدا تاپیک میزنم راجع بش

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

سمین_64

عضویت: 1396/02/25

تعداد پست: 256

من خواهرم ماماست به بیمارش گفته بودبرولباستودربیرآماده شواین خانم هم بدون لباسروی تخت نشسته بودن که یکهوصدای افتادن اومدنگوخانمه بدون لباس پخش زمین شدن...ازروی تخت بدون لباس افتاده

خدای من دوستت دارم.....آنی مارابه حال خودمان وآمگذار...پروردگارمن همیشه بامابمان 

ninieli1639

عضویت: 1395/11/13

تعداد پست: 2111

من اولین بار بود مرکز نا باروری میرفتم گفت برو تو صف سونو رفتم دیدم یه صف خانم های بی شلوار منتظر با یه برگه دستشون  

1826 sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

من يبار رفتم، از بس خجالت كشيدم ، وقتي گفت برو اماده شو ، هم شلوار و لباس زيرم رو در اوردم، هم هم جورابم رو ?حالا چكار جورابم داشتم نميدونم خخخخ

خیلی از دکترا میگن جورابو درار 

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

آرام92

عضویت: 1394/04/02

تعداد پست: 9555

باز هم آخر شب وتاپیک های..... 

چهار ماه میشه که حال دلم خوب نیست، دلم گرفته، خانمای گل لطفا برای آرامشم وبرآورده شدن دو تا دعام که خیلی برام مهمن دعا کنید واگه میشه یه صلوات بفرستید ?ممنون

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

من خواهرم ماماست به بیمارش گفته بودبرولباستودربیرآماده شواین خانم هم بدون لباسروی تخت نشسته بودن که یکهوصدای افتادن اومدنگوخانمه بدون لباس پخش زمین شدن...ازروی تخت بدون لباس افتاده

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

mehrasa5126

عضویت: 1395/02/05

تعداد پست: 1928

من خواهرم ماماست به بیمارش گفته بودبرولباستودربیرآماده شواین خانم هم بدون لباسروی تخت نشسته بودن که یکهوصدای افتادن اومدنگوخانمه بدون لباس پخش زمین شدن...ازروی تخت بدون لباس افتاده

sanaz14

مدیر استارتر

عضویت: 1395/09/17

تعداد پست: 4042

من اولین بار بود مرکز نا باروری میرفتم گفت برو تو صف سونو رفتم دیدم یه صف خانم های بی شلوار منتظر با یه برگه دستشون

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...

1918

ارسال نظر شما

این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست در حال شمارش افراد آنلاین