داک
doc.fileon.ir

وظایف زن و مرد در زندگی مشترک

نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 06 آذر 1399 ساعت 17:41

از جایگاه والای نهاد خانواده و اهمیت ازدواج و پذیرفتن مسؤ ولیت سخن گفتیم. سلامت خانواده از آتش اختلاف و نزاع، محور دیگر بحث بود که به آن پرداختیم و برای حل اختلافات خانوادگی از داور خانوادگی بهره گرفتیم. چون مسایل مالی و اقتصادی خانواده می توانست مایه بروز تشنج در رفتار زوجین شود، در بحث موازنه دخل و خرج به برنامه ریزی درست در این مقوله اشاره کردیم. اینک ماییم و شناخت وظایف دو جانبه و حقوق طرفین و تقسیم کار، که می تواند تعادلی در نظام خانواده پدید آورد.

شناخت حقوق

در بسیاری مواقع، نشناختن حق و وظیفه، ریشه عدم انجام وظیفه است و این تقصیر به آن جهل باز می گردد و اگر آگاهی از وظیفه وجود داشته باشد، تا حدی جلوی کوتاهی ها و تخلفات گرفته می شود.

پس در یک مجموعه - که از آحاد تشکیل می شود و هر کدام از افراد، وظایفی بر دوش دارند، - گام نخست آن است که وظیفه را بشناسند، سپس به آن عمل کنند. بروز اختلال در امور، گاهی ریشه در مشخص نبودن حد و حریم تکالیف و وظایف اشخاص و هر کس کار را به دیگری محول می کند، یا انتظار انجام کارهایی را از دیگران دارد که شرعا و قانونا بر عهده آنان نیست و توقع اینان نابجا و غیر منطقی است. اگر در جامعه ای هم بخواهد حق عمل و اجرا شود و تیغ عدالت، تخطی کنندگان از آن را ادب کند، لازم است اشخاص، هم حق را بشناسند و هم محدوده وظایف خویش را در قبال آن.

وظایف دو جانبه

در یک خانواده، دو طرفی که زندگی مشترک دارند، حقوق متقابل نیز دارند. وقتی زن و شوهر، همچنین اولیا و فرزندان هر کدام وظیفه ای نسبت به طرف مقابل دارند، اگر آن را بشناسند و به آن عمل کنند، علی القاعده نباید در خانه مشکل و اختلافی پدید آید.

در سامان یافتن مساله حقوق و وظایف در خانواده سه مرحله وجود دارد:

اول: شناخت این حقوق و وظایف

دوم: عمل به آن وظیفه و تکلیف

سوم: مراعات دو جانبه این حقوق

اگر این سه با هم در رفتار و معاشرت خانوادگی وجود داشته باشد، کار به بروز مشاجره و دعوا و شکایت و دادگاه و زندان و جدایی و... کشیده نمی شود و محلی برای نزاع نخواهد بود.

باید هم زن در برابر شوهرش مطیع، صبور، متحمل، قدردان و وفادار باشد، هم شوهر نسبت به همسرش بردبار، نیکوکار، قدر شناس، احترام گذار و تامین کننده نیازهای معیشتی و آسایش باشد.

اگر صبوری و قناعت و پرهیز از پرخاش و بددهنی و بی احترامی خوب است، باید از هر دو سو باشد، نه آنکه یکی به خود حق بدهد هر چه خواست بگوید و هر چه خواست انجام دهد، ولی از طرف مقابل انتظار داشته باشد که جز تسلیم و سکوت و تحمل و ادب، برخوردی نداشته باشد و در مقابل هتاکیها و بی حرمتیهای او حتی پاسخی معمولی هم ندهد! نکته مهم، پذیرش در سویه این حقوق و مراعات آنها از دو طرف است. این حقوق، در کتاب های تربیتی و اخلاقی و حدیثی فراوان و متعدد است. در احادیث آمده است که: زن از شوهر خویش، فرمانبرداری داشته باشد، بی رضایت او کاری نکند و جایی نرود، نسبت به او حالت تمکین داشته باشد، شوهر را نیازارد، او را اندوهگین نسازد، در خانه خدمت کند، شوهر داری نماید، رضایت او را از هر جهت جلب کند، چراغ روشن کند، غذا بپزد، خانه را مرتب کند، وقتی شوهر می آید از او استقبال کند و آنگاه که از خانه بیرون می رود بدرقه اش کند، خود را برای غیر شوهرش نیاراید، بی اجازه و رضایت او در اموالش دخل و تصرف نکند و…[1]از سوی دیگر بر عهده مرد است که لوازم زندگی و خوراک و پوشاک و مسکن را تهیه کند، در حد توان بر خانواده اش وسعت و گشایش دهد، احترام زن را نگه دارد و از آزار و ضرب و شتم او بپرهیزد، خود را برای همسرش آراسته و مرتب سازد، بخشی از وقت خود را صرف رسیدگی به کارهای خانه و انس با خانواده کند، با مدارا و خوش زبانی برخورد کند و... طبیعی است که اگر زن و شوهر، هر دو به این وظایف عمل کنند، خانه و خانواده ای خواهند داشت با صفا، آرام، گرم و با محبت که زمینه رشد اخلاقی و تعالی فرهنگی خود و فرزندانشان نیز فراهم خواهد بود.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود:خیرکم، خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلی[2]؛ بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده اش بهتر باشد و من بهترین شمایم نسبت به خانواده ام.

از سوی دیگر آن حضرت فرموده است: لا تودی المراة حق الله عزوجل حتی تودی حق زوجه[3]؛ زن هرگز حق خدا را ادا نمی کند مگر آنکه حق همسرش را ادا کرده باشد. یعنی حقگزاری نسبت به خداوند نیز وابسته به رعایت حقوق شوهر است و اگر در این زمینه قصور و خلاف باشد، نمازها و عبادتها و حقوق الهی هم چندان ارزش و اعتباری ندارد.

اگر در روایات است که: زن، محبت خویش را نسبت به شوهر ابراز کند و خویش را برای او بیاراید و سخنان دلپسند بگوید تا در چشم و دل شوهرش جای بگیرد، این را هم گفته اند که شوهر، در بیرون از خانه حریم نگاهها و ارتباطهایش را نگه دارد و به نوامیس دیگران چشم ندوزد و چون از سفر باز می گردد برای همسرش سوغاتی بیاورد و هدیه بدهد و نیازهای عاطفی و جنسی او را بر آورد و...

اگر همسران پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله ) به سفارش قرآن کریم، به زندگی با قناعت و زاهدانه آن حضرت می ساختند، آن حضرت نیز در کارهای خانه کمک می کرد، از هر چه می خوردند می خورد و هرگز از هیچ غذایی بد نمی گفت. این است مفهوم عدل و انصاف در زندگی مشترک و خانوادگی. مراعات دو جانبه نسبت به حقوق متقابل زن و شوهر، رمز دوام و استحکام بنیان خانواده و تقویت انس و الفت در میان همسران است.

تقسیم کار

از نمونه های بارز مراعات حقوق طرفین، تقسیم کارهای خانه و زندگی میان زن و شوهر است. وقتی بار سنگین خانواده بر دوش دو انسانی است که با هم زندگی مشترک دارند، چاره ای جز تقسیم این بار و کار نیست، تانه کاری بر زمین بماند و نه بارها بر دوش یکی سنگینی کند.

اساس حرمت گزاری به حقوق انسان، شناخت و مراعات حقوق و وظایف است، نه صرفا شعار به سود حقوق بشر! همین که اسلام برای زن، حق مالکیت و استقلال اقتصادی و انتخاب و... قرار داده است، نشانه حرمت نهادن به اوست. اینکه شوهر در مقابل همسرش وظایف و تعهداتی دارد، نشانه دیگری از این حق و احترام است.

خانواده ای که بر شالوده محبت استوار شده باشد، هر یک از زن و شوهر، بیش از آنچه که وظیفه شان است، کار و تلاش می کنند، آن هم عاشقانه و از روی مهر و احساس رضایت و خرسندی.

در حالات و سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نقل شده است که آن حضرت حتی در کارهای خانه، به همسرانش کمک می کرد: و یخدم فی مهنة اهله[4] که این بالاتر از تقسیم کار است.

وقتی به داوری حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، کارهای بیرون خانه و درون خانه، در زندگی مشترک میان حضرت علی (علیه السلام) و فاطمه زهرا علیها السلام، تقسیم شد، دختر بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه و آله) از این تقسیم کار بسیار خردسند گردید. بخصوص که می دید با تخصیص کارهای داخل خانه به وی، از برخورد با مردان و نامحرمان در بیرون از خانه و هم صحبت شدن با آنان دور می ماند و این برای حیا و عفاف زن مناسب تر است. [5]

آنچه مانع بروز تشنج و تنش در رفتار همسران است، وجود حد و حریم برای کارها و وظایف هر یک و انتظار و توقع از یکدیگر در محدوده همان حد و حریم و مراعات آن حدود و حقوق است.

بار کارها را باید هر دو به دوش بکشند. کارهای سنگین و خستگی آور و گوناگون خانه، اگر به دوش یکی بیفتد و دیگری بی خیال و راحت طلبانه و آسوده خاطر به خواب و تفریح و استراحت و مسافرتهای خود برسد و غم خانه و فکر مشکلات را نداشته باشد، ظلمی در حق دیگری است، چه زن باشد، چه شوهر. البته در این گونه موارد، این زنان هستند که مظلوم خانواده می شوند و حقشان تباه می گردد.

این سخن زیبای پیامبر (صلی الله علیه و آله) که من بهترین شما نسبت به همسران خودم هستم. اگر جلوه های متعددی داشته باشد، یکی هم رافت و عطوفت و کمک و تفقد و حق گزاری و قدرشناسی نسبت به زنان است که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هم عملا چنان بوده، هم به چنین رفتار متعالی و بزرگوارانه ای سفارش می فرمود و از ستم و اجحاف در حق زنان نهی می کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: ملعون ملعون من ضیع من یعول؛ [6]ملعون است، ملعون است کسی که فرد مورد تکفل خویش را تباه سازد.

تباه ساختن حق افراد زیر دست و تحت تکفل، که همسرم هم یکی از آنان است، موجب استحقاق لعنت الهی می شود.

تقسیم کار و مسؤولیت ها نیز باید با مراعات توان جسمی و ظرفیت وجودی و طاقت فردی باشد و از تحمیل تکلیفی فوق طاعت بر هر یک از آن دو پرهیز شود.

پایان این بخش را حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سخنی از امام صادق (علیه السلام) قرار می دهیم.

مردی خدمت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و در ستایش از اخلاق همسر خود چنین گفت: من زنی دارم که هرگاه وارد خانه می شوم از من استقبال می کند و به پیشوازم می آید و هرگاه که از خانه بیرون می روم، مرا بدرقه و مشایعت می کند. هر گاه مرا اندوهگین و ناراحت می بیند، از علت غم و اندوهم می پرسد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) فرمود: این زن را به بهشت بشارت بده و به او بگو که تو یکی از کارکنان و کارگزاران خدا هستی و برای هر روز تو، اجر و پاداش هفتاد شهید است. [7]

در سخنی ارزشمند، امام صادق (علیه السلام ) فرموده است:

مرد در زندگی با همسر خود، بی نیاز از سه چیز نیست:

1- همراهی و هماهنگی با او، تا به این وسیله، موافقت و محبت و دوستی او را جلب کند.

2- رفتار نیک و حسن خلق با همسر و به دست آوردن دل او و با آراستگی و حسن ظاهر و جلوه زیبا در چشم او.

3- توسعه و گشایش در مسایل معیشتی.

زن نیز در زندگی با شوهرش بی نیاز از سه چیز نیست، تا توافق کامل با او پدید آید:

1- نگهداشتن خود از هر گونه آلودگی و ناپاکی، تا بدترین وسیله دل شوهر به او اطمینان پیدا کند و در حالات خوشایند و ناپسند و خوب و بد، اطمینانش محفوظ بماند.

2- نگهداری شایسته از شوهر و مراقبت از او، تا عواطف او را نسبت به خویش جلب کند و هنگام لغزش از سوی خود، آن عاطفه او را کمک کند.

3- اظهار عشق و محبت به شوهر و خویش را آراستن و به هیاتی زیبا در آمدن تا در چشم شوهر، زیبا جلوه کند و محبت افزون گردد. [8]

رعایت این نکات، از نظر عاطفی و تحولات روحی در خانواده، شرایط مناسب تری را برای برپایی خیمه عفاف پدید می آورد و ضامن استحکام بنیان خانواده در سایه تعالیم مکتبی است.

پی نوشت ها

[1] احاديث مربوط به اين موضوع را در وسائل الشيعه، ج 14، ص 111، به بعد ملاحظه كنيد.

[2] وسائل الشيعه، ج 14، ص 122.

[3] نظام خانواده در اسلام، ص 377 (نقل از وسائل الشيعه)

[4] بحارالانوار، ج 16، ص 227.

[5] وسائل الشيعه، ج 14، ص 123.

[6] همان،ص 122.

[7] بحارالانوار، ج 100، ص 239.

[8] ميزان الحكمه، ج 4، ص 284.