داک
doc.fileon.ir

شیطونی نامزدی

نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 08 اسفند 1400 ساعت 16:58

باراااناااا

عضویت: 1396/05/15

تعداد پست: 1122

ما ک ماهی دو روز پیش هم بودیم یا دعوا میکردیم یا شیطونی عقلمون نمیکشید صدامون میره پایین صدامون میرفت فرداش مامانم قیافه میگرفتو دعوامون میکرد ....ابرو نموند برامون

?خداجونم شکرت واسه همه چی?همیشه مواظب دختر یکی یدونم باش??

نازبانو222

عضویت: 1396/05/09

تعداد پست: 2925

حقیقتا من تنها بی جنبه بازیم ارایش افتضاحم بود ولی شوهرم خیلی بی جنبه بود.انتظار داشت آب میخورم ازش اجازه بگیرم

به خدا  خوبتر از خوبتر از خوبتری...

berkekhanoom

عضویت: 1396/06/08

تعداد پست: 6076

میگم که ما خدای سوتی بودیم?

الان وقتشه یه نظرسنجی بزاریم گرونی زودتر مارو میکشه یازلزله??به برنده هم تخم مرغ میدیم?

در مورد کرونا سوالی داری؟

همین الان از پزشکان متخصص دکتر ساینا سوالت رو بپرس

سفیدگون

عضویت: 1396/06/21

تعداد پست: 1037

fandoogh_banoo

عضویت: 1396/05/29

تعداد پست: 1618

میگم که ما خدای سوتی بودیم?

به کانال آرایشی من سربزنیدtelegram.me/m0d_arayesh 

1922 وفا

عضویت: 1396/02/04

تعداد پست: 3250

یه بار با شوهرم تو اتاق بودیم ویهو در باز شد و خواهرشوهرم اومد داخل هیچی دیگه نه اون نمیدونست چی کار کنه نه من .بعدش معذرت خواست ولی کلی خندیدیم .

خدایا فقط تو رو دارم هوامو داشته باش .  

"مهشيد"24868

عضویت: 1391/06/18

تعداد پست: 419

من و شوهرم همکلاسی دانشگاه بودیم

شبهای اول عقدمون از بس دوش میگرفتیم و ایشون با موی خیس میخوابید موهاش شکسته شده و بد فرم شده بود

دورهمی دختر و پسر تو کلاس بودیم یهو یکی گفت دیشب چه جوری خوابیدی که موهات اینجوری شده 

من ساده هم زود گفتم نه بابا طفلک اصلا دیشب نخوابیده

همه بلند زدن زیر خنده

آب شدم

نیلاجون

مدیر استارتر

عضویت: 1396/06/02

تعداد پست: 1959

خونه مادرشوهرم یه شهر دیگس

برای عقد دخترش ما و بقیه برادر خواهرا هر کدم از یه شهری رفتیم دورم بود

بعد از عقد ، داماد و خانوادش کار داشتن آماده شدن برن(اونام از شهر دیگه اومده بودن). یهو دیدیم خواهر شوهرم از اونا جلوتر جلوی در وایساده داره باهامون خداحافظی می کنه   

با دهان باز ازش خداحافظی کردیم رفت . یعنی ما اون همه راه رو برای چی رفته بودیم آیا؟؟؟؟

berkekhanoom

عضویت: 1396/06/08

تعداد پست: 6076

ما مشهد عقد کردیم خانواده هامون با دایی شوهرم هم بود انقدر سربه سرما میذاشتن حالا فرض کن شبی که عقد کردیم صبحش پاشدم دوش گرفته بودم ارایش کرده اومدم سر میز صبحانه حالا هی زنداییش میگفت عروس حموم بودی صورتت پوست انداخته?حالا کرمم خوب نبود وگرنه به حموم ربطی نداشت?

الان وقتشه یه نظرسنجی بزاریم گرونی زودتر مارو میکشه یازلزله??به برنده هم تخم مرغ میدیم?

باراااناااا

عضویت: 1396/05/15

تعداد پست: 1122

ماهم صبح شوهرم تمام لخت بود تو عقد بودیم من لباس تنم بود شوهرم دمر خوابیده بود منم رو پشتش مامانم یه دفه درو باز کرد از خجالت مردم?مامانم گفت ندیده که نیستم...سریع یه چیزی انداختم رو شوهرم

?خداجونم شکرت واسه همه چی?همیشه مواظب دختر یکی یدونم باش??

1911 نیلاجون

مدیر استارتر

عضویت: 1396/06/02

تعداد پست: 1959

من و شوهرم همکلاسی دانشگاه بودیم شبهای اول عقدمون از بس دوش میگرفتیم و ایشون با موی خیس میخوابید مو ...

pari_parastoo

عضویت: 1396/02/08

تعداد پست: 92

منو شوهرم تو پذيرايي ميخوابيديم بغل مبل صبح كه شوهرم رفت سره كار خالم و پسر خالم اومده بودن خونمون از دسته پسر خالم يه چيزي افتاد زير مبل اومد اونو برداره ك ا ن د و م هاي مارم در اورد شبه قبلش هي ميديدم كم شدن ولي نفهميدم كجا افتاده شوهرم اومده بود يكي از تو كيفم برداره همه رو دراورده بود انداخته بود زير مبل

berkekhanoom

عضویت: 1396/06/08

تعداد پست: 6076

منو شوهرم تو پذيرايي ميخوابيديم بغل مبل صبح كه شوهرم رفت سره كار خالم و پسر خالم اومده بودن خونمون ا ...

الان وقتشه یه نظرسنجی بزاریم گرونی زودتر مارو میکشه یازلزله??به برنده هم تخم مرغ میدیم?

bahar_hm

عضویت: 1396/04/02

تعداد پست: 1383

من و شوهرم همکلاسی دانشگاه بودیم شبهای اول عقدمون از بس دوش میگرفتیم و ایشون با موی خیس میخوابید مو ...

banoi

عضویت: 1396/05/18

تعداد پست: 680

منو شوهرم تو پذيرايي ميخوابيديم بغل مبل صبح كه شوهرم رفت سره كار خالم و پسر خالم اومده بودن خونمون ا ...

1826 hana1372

عضویت: 1396/05/22

تعداد پست: 167

بازم بگییییییید خیلی باحالن       

خدا همان است که ما میخواهیم . کاش ما هم همانی باشیم که خدا میخواهد...

غزززل

عضویت: 1396/02/04

تعداد پست: 439

من و همسر جان در زمان عقد خیلی شیطونی کردیم

ولی از همه بدترش این بود که اتاقم کنار اتاق مامان بابام بود و فکر میکنم یه شب صدایی چیزی شنیدن

چون فرداش بابام گفت بهش بگو دیگه اینجا نخوابه ما دختر مجرد تو این خونه داریم    

البته این حرف خیلی گرون واسم تمام شد و الان 9 ساله که همسرم خونه بابام نمیخوابه حتی در مواقع ضروری

خدای مهربانم شکر برای هر آنچه دادی و ندادی

mahsa.a3016

عضویت: 1395/08/01

تعداد پست: 1085

وا شما که بعضیاتون همون شب اول عقدتون رابطه داشتین???منکه شب اول عروسیمم نداشتم تا یه هفته?

marmar_tala

عضویت: 1396/06/26

تعداد پست: 969

اره خییلیی خوبه دوسش میدارم?

الهم الرزقنا از این مادر شوهرا

بدترین نوع بیسوادی، بیسواد سیاسی است، بیسواد سیاسی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و می گوید که: “از سیاست بیزار است”.چنین آدم سبک ‌مغزی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی را می‌سازد، قتــل و غــارت را زیاد می‌کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید.

شبدخت

عضویت: 1396/03/27

تعداد پست: 9821

من فررداي مجلس عقدم گردنم کبود شده بود نديدمش همينجوري رفتم اشپزخونه به مامانم گففتم کمک کن موهامو باز کنم  اونم هي نگاه گردنم  ميکرد هيچي نمي گفت

ای ترس تنهایی من..اینجا چراغی روشنه