داک
doc.fileon.ir

شوخی با شوشو

نویسنده : رضا قربانی | زمان انتشار : 16 آبان 1400 ساعت 23:03

gisooo20

عضویت: 1394/03/16

تعداد پست: 332

گوز

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

البته تا نوبت شوشو میشه تا تلافی کنه ،چون تازه زایمان کردم میگم آی دلم ، آی بخیه هام الان پاره میشه اونم میگه خیلی جرزنی

Helma_joOoOn

عضویت: 1392/05/28

تعداد پست: 2831

عسل مادرشوهرت ... خخخخخخخ.... خیلی خندیدم.

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ .وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ..... دوست جونا برای سلامتی پسر نازم ی صلوات محبت کنید. میسی. خدا جونم گل پسرمو ب شما سپردم.

میدونستی با بیمه میتونی 

سرمایه گذاری کنی ؟

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

دقیقا عسل

سحر14009

عضویت: 1393/11/09

تعداد پست: 1364

عسل دقیقا همینم میشه!شوهرمنم میگه تو به من کافیه دست بزنی من تحریک میشم

خدایا دریاب مرا،تنها رفیقم،بهترین رفیق تنهایی هایم...

1922 رز_سفيد23103

مدیر استارتر

عضویت: 1391/11/23

تعداد پست: 3023

نه من از این شوخی ها میترسم

خدای خوبم بهت ایمان دارم فقط اگه تو بخای میشه

سحر14009

عضویت: 1393/11/09

تعداد پست: 1364

شیماجون

خدایا دریاب مرا،تنها رفیقم،بهترین رفیق تنهایی هایم...

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

قبلنا هم که با هم میرفتیم حمام من تا سرش و کف میزد یا حواسش نبود آب و سرد میکردم تا یخ بزنه البته بعدش همه اینارو به طور وحشتناک سرم تلافی میکرد هرچی هم التماس میکردم فایده نداشت ولی الان دیگه نمیتونیم باهم بریم حمام چون دخملم هست

سحر14009

عضویت: 1393/11/09

تعداد پست: 1364

شیماجون عین خودمیا

فقط ما هنوز بچه نداریم

خدایا دریاب مرا،تنها رفیقم،بهترین رفیق تنهایی هایم...

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

یا میرفتم یه لیوان آب سرد میاوردم ، در حمام باز میکردم میگفتم عزیزم آب آوردم برات تا خنکت شه، بعد آب و میریختم روشو در و میبستم ،بیچاره سیخ میشد

خیلی وقته این کارو نکردم فکر کنم خودشم یادش رفته دیگه باید امروز زنده کنم شوخی قدیمی مو ، تا یه کم شاد شم

1911 شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

یا میرفتم یه لیوان آب سرد میاوردم ، در حمام باز میکردم میگفتم عزیزم آب آوردم برات تا خنکت شه، بعد آب و میریختم روشو در و میبستم ،بیچاره سیخ میشد

خیلی وقته این کارو نکردم فکر کنم خودشم یادش رفته دیگه باید امروز زنده کنم شوخی قدیمی مو ، تا یه کم شاد شم

مامی_شاد

عضویت: 1394/03/04

تعداد پست: 291

ما تو خونه باهم فوتبال بازی میکنیم هروقت توپو ار من بگیره قلقلکش میدم که جابمونه توپ به من برسه

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

جدی سحر جون، تا بچه نیست هر کاری دلت میخواد بکن که وقتی بیاد دیگه خیلی سخت میشه

مامی_شاد

عضویت: 1394/03/04

تعداد پست: 291

گاهی شلنگ ابو رو سرش میگیرم گاهیم که میاد خونه من تو حیاطم بدون سروصدا با شلنگ اب میپاشم روسرش از پشت در بسته. اما خودم خوشم نمیاد اینجوری با من شوخی کنه اونم با پارچ اب یخچال تلافی میکنه

Roya_N1

عضویت: 1392/10/22

تعداد پست: 962

شیمااااا الان چکار میکنید؟؟ من و شوهرم خیلی ازهم دور شدیم

الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی! در اگر باز نگردد نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی! کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...

1826 شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

سایت خیلی کنده

Roya_N1

عضویت: 1392/10/22

تعداد پست: 962

الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی! در اگر باز نگردد نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی! کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...

شیما399

عضویت: 1392/07/30

تعداد پست: 5882

آره ماهم یه مدت خیلی دور شده بودیم ولی دوباره درست شد،اصلا زندگی مون بی روح شده بود انگار دیگه به هم محل نمیدادیم الان دخترم ده ماهشه

Roya_N1

عضویت: 1392/10/22

تعداد پست: 962

شیما پسرمنم 11 ماهشه ولی هنوز دوریم مامانشم از این فرصت استفاده میکنه و بین مارو جنگ میندازه

الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی! در اگر باز نگردد نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی! کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...

Roya_N1

عضویت: 1392/10/22

تعداد پست: 962

عسل تاپیک من راجع به همینه بیاااا

الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی! در اگر باز نگردد نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی! کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...