داک
doc.fileon.ir

اگر مرد طلاق ندهد

نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 23 اسفند 1399 ساعت 06:01

(- ٢٠:٣٣) ٩٧/٠٦/٢٥ 9/16/2018 8:33:00 PM

اگر مرد طلاق ندهد، زن چگونه می‌تواند جدا شود؟

روزچین/ اگر زن به هر دلیلی از شوهرش ناراضی باشد و از زندگی زناشویی با مرد کراهت داشته باشد و اگر مرد طلاق ندهد زن چگونه می‌تواند درخواست طلاق کند؟
غیر از حالت طلاق توافقی، اگر مرد طلاق ندهد آیا می‌دانید چگونه باید اقدام کرد؟ آیا می‌دانید اگر زن طلاق بخواهد راهکار آن چیست؟ در این مواقع جلب رضایت مرد برای طلاق چقدر اهمیت دارد؟ چگونه می‌توان رضایت مرد را جلب کرد؟


حق طلاق زن و مرد در قانون

یکی از مهم‌ترین و دشوارترین پرونده‌های خانواده زمانی‌ست که زن درخواست طلاق می‌دهد. حتماً می‌پرسید چرا. در قانون اساسی ایران حق طلاق با مرد است و زن تنها در شرایط خاصی می‌تواند درخواست طلاق کند. اگر مرد طلاق ندهد و زن در شرایطی درخواست طلاق کند که شروط دوازده‌گانه شامل مرد نمی‌شود، باید دلایل قانع‌کننده‌ای برای دادگاه داشته باشد تا خطبه طلاق خوانده شود. در غیراین‌صورت باید به‌گونه‌ای رضایت مرد را برای طلاق‌دادن جلب کند.

در چه شرایطی زن حق درخواست طلاق دارد؟
همان‌گونه که در بالا اشاره شد حق و اختیار طلاق با مرد است. اما زن نیز در شرایطی خاص می‌تواند درخواست طلاق کند. شرایط داشتن حق طلاق برای زن به شرح زیر است.

زن در سه مورد می‌تواند درخواست طلاق دهد و موفق شود

استناد به شروط دوازده‌گانه عقدنامه؛ البته اگر مرد آن‌ها را امضا کرده باشد.

در صورتی که ادامه زندگی مشترک باعث عسر و حرج زن باشد؛ یعنی شرایط به‌گونه‌ای باشد که زن دچار سختی و تنگنا شده باشد.

داشتن حق طلاق

زن اثبات کند که شش ماه نفقه دریافت نکرده است.

زن بد رفتاری شوهرش را اثبات کند.

زن اثبات کند که شوهرش مبتلا به بیماری لاعلاج است.

اثبات جنون مرد زمانی که امکان فسخ ازدواج نباشد.

اشتغال مرد به شغلی که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند.

اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا الکل طوری که ادامه زندگی زناشویی را برای زن دشوار کند.

اگر شوهر به حبس برای مدت پنج سال یا بیشتر محکوم شده باشد.

شوهر زندگی زناشویی را به‌مدت شش ماه متوالی بدون عذرموجه ترک کرده باشد.

اگر شوهر به مجازات حدی و تعزیری محکوم شده باشد.

مرد بعد از گذشت پنج سال زندگی نتواند بچه‌دار شود.

مرد بدون اجازه همسرش مجدد ازدواج کند.

مرد بعد از شش ماه از رجوع زن به دادگاه مفقودالاثر شود.

در قانون اساسی برای شرایطی که زن خواهان طلاق باشد و اگر مرد طلاق ندهد پیش‌بینی‌هایی شده است. در زیر چند نمونه از این ماده‌های قانون مدنی آمده است.

ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی: طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند. مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر اختیار کند یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا علیه حیات زن سوء‌قصد کند یا سوء‌رفتاری نماید که زندگانی آن‌ها با یکدیگر غیرقابل‌تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.

ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم‌امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می‌نماید؛ همچنین در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی: اگر دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و‌حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده‌ می‌شود.

طلاق خُلع چیست؟
بعید نیست سرنوشت یک زندگی مشترک به جایی برسد که زن چنان از زندگی خود ناراضی باشد که حتی یک‌ لحظه حاضر به ادامۀ رابطۀ ازدواج نشود. ولی برعکسِ زن، شوهر حاضر به طلاق‌دادن همسر نباشد. در این وضعیت اگر مرد طلاق ندهد زن می‌تواند در خواست طلاق کند و طلاق او در این حالت «خلع» نام خواهد داشت.

خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه و حقوق اسلامی هستند که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر از وی طلاق می‌گیرد. طلاق خلع آن است که زن به واسطهٔ کراهتی که از شوهر دارد، در برابر مالی که به شوهر می‌دهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر، معادل آن، بیشتر یا کمتر از مهر باشد. این طلاق مربوط به زمانی‌ست که زن از شوهر به‌قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از قید همسریِ وی رها شود. به‌همین‌جهت در فرهنگ عامه از عبارت «مِهرَم حلال و جانم آزاد» در اشاره به این نوع طلاق استفاده می‌کنند.

حقوق زنان در زمان طلاق
اگر زنی به هر دلیل از شوهرش ناراضی باشد و به بیان دیگر از زندگی زناشویی با مرد «کراهت» داشته باشد، باتوجه‌به اینکه اختیار طلاق با مرد است، زن می‌تواند با دادن مقداری مال به زوج یا بخشیدن مقداری از مهریۀ خود، نظر او را تغییر داده و موافقت او را برای طلاق جلب کند. در این نوع طلاق برای مرد حق رجوع یا بازگشت وجود ندارد. اکثر زنان برای آنکه بتوانند همسران خود را راضی به طلاق کنند به جز مهریه، تمام حقوق مالی خود را نیز می‌بخشند تا بتوانند طلاق خود را بگیرند.

سخن آخر…
ازآنجا‌که زن و مرد هر دو برای شروع زندگی تصمیم می‌گیرند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان‌دادن به آن نیز هر دو اختیارات برابر داشته باشند. قدرت یکطرفه باعث فساد و ظلم به طرف مقابل می‌شود. پس بهتر است نه مهریه‌ای باشد که با آن مرد به ادامۀ آن زندگی‌ که خواهانش نیست مجبور شود و نه حق طلاق و حق حضانتی که زن را مجبور به زندگی و تحمل فردی که دوستش ندارد کند.