داک
doc.fileon.ir

شعر درباره شورت

نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 03 اسفند 1399 ساعت 17:27

گلچین اشعار استاد ایرج میرزا

شیر و موش

بود شيري به بيشه اي خفته

موشكي كرد خوابش آشفته

آنقَدَر دور شير بازي كرد

بر سر و دوشش اسب تازي كرد

آنقَدَر گوش شير گاز گرفت

گه رها كرد و گاه باز گرفت

تا كه از خواب شد شير بيدار

متغير ز موش بد رفتار

دست برد و گرفت كله ي موش

شد گرفتار موش بازيگوش

خواست تا زير پنجه له كندش

به هوا برده بر زمين زندش

گفت: اي موشِ لوس يك قازي

با دم شير مي كني بازي

موش بيچاره در هراس افتاد

گريه كرد و به التماس افتاد

كه تو شاه وُحوشي و من موش

موش هيچ است در برابر شاه وحوش

شير بايد به شير پنجه كند

موش را نيز گربه رنجه كند

تو بزرگي و من خطا كارم

از تو امّيد مغفرت دارم

شير از اين لابه رحم حاصل كرد

پنجه وا كرد و موش را ول كرد

* * *

اتفاقاً سه چار روز دگر

شير را آمد اين بلا بر سر

از پي صيد گرگ، يك صياد

در همان حول و حوش دام نهاد

دام صياد گير شير افتاد

عوض گرگ، شير گير افتاد

موش تا حال شير را دريافت

از براي نجات او بشتافت

بندها را جويد با دندان

تا كه در برد شير از آنجا جان

* * *

اين حكايت كه خوشتر از قند است

حاوي چند نكته از پند است

اولاً گر نِيي قوي بازو

با قويتر ز خود ستيز مجو

ثانياً عفو از خطا خوب است

از بزرگان گذشت مطلوب است

ثالثاً با سپاس بايد بود

قدر نيكي شناس بايد بود

رابعاً هر كه نيك يا بد كرد

بد به خود كرد و نيك با خود کرد

خامساً خلق را حقير مگير

كه گهي سودها بردي ز حقير

شير چون موش را رهايي داد

خود رها شد ز پنجه ي صياد

در جهان موشكِ ضعيفِ حقير

مي شود مايه ي خلاصي شير

فهرست اشعار استاد ایرج میرزا          

دایرکتوری تبادل لینکجدیدترین مدل کت و دامن، کت و دامن 2014، مدل دامن، مدل دامن جدید، مدل کت، مدل کت جدید، دانلود مدل کت و دامن، مدل کت و دامن 2014، مدل ژورنال کت و دامن جدید، مدل کت و دامن شیک، model, model ba kelas, model shik, modele jadid, modele ziba, بهترین تصاویر, تصاویر, تصاویر جدید کت و دامن مجلسی زنانه شیک و زیبا, تصویر, جدیدترین مدل تاپ دخترانه, جدیدترین مدلهای 2014 * لباس خواب توری سفید سکسی زنانه * لباس خواب یکدست قرمز مدل حریر و شورت سکسی * لباس خواب توری سکسی زنانه * شورت لامبادای س ک س ی مردانه * لباس خواب سکسی پشت باز و شورت * شورت لامبادای سکسی زنانه | گل شورتی سکـ...ـی * لباس خواب پلنگی سکسی مدل پاپیون و شورت * ست لباس خواب و شورت سکسی مشکی * لباس خواب جلو باز و شورت و سوتین سکسی * شورت لامبادی سکسی زنانه * ادکلن 212 مردانه تحریک کننده جنسی * لباس خواب پلنگی طرح تور و شورت * حلقه ویبراتور سکسی زناشویی * لباس خواب جدید یکدست قرمز و شورت * گل شورتی * قرص سکسی دیر انزالی وگادول * پروتز باسن سکسی زنانه * دستگاه لارجر باکس سکسی * ست تاپ و شلوارک طرح قلب * فروش دستگاه وکیوم سینه سکسی * بزرگ کننده و فرم دهنده باسن گودلایف * قوی ترین قطره محرک جنسی مکس زنان * کاندوم تاخیری سکسی مردانه 10 عددی * خودکار دوربین دار اصل * آدامس تحریک کننده سکسی جنسی * اسپری تاخیری ویاگرا اصل * کرم گياهي ژل فورت بزرگ کننده فوری آلت * چراغ خواب موزیکال کفشدوزک عروسک * کباب پز دوگانه سوز پلین * اف ام پلیر و ام پی تری پلیر فندکی اتومبیل مارشال ام ای * چراغ خواب لاک پشت موزیکال * اف ام پلیر ماشین کنترل دار FM Player خرید شورت وسوتین شورت و سوتین تون رو بخرید شرت و سوتین زن تان را بخرید شورت و سوتین نامزدتان رابخری شورت و سوتین خانومتان را بخرید شورت و سوتین زن تان را اینجا سفارش بدهید * قرص سیالیس 30 عددی * کرم فرم دهنده و سفت کننده سینه پارتنر * قرص بزرگ کننده آلت ویگرکس پلاس * ژل بزرگ کننده جگوار مردانه * طرح سامسونگ گلکسی اس 3 مینی +سیتم عامل آندروید * قوی ترین قرص تاخیر در انزال * گوشی 2 سیمکارته طرح سامسونگ گالکسی اس 4 مینی + باتری اضافه * مگنا ار ایکس * پکیج افزایش سایز آلت 100%گیاهی * قرص سیالیس 35000 تومان * دستگاه افزایش دهنده سایز اکستریم * خرید دستگاه اکستندر – افزایش سایز آلت چه اسپری یا قرص تاخیری مناسب تر است طولانی ترین زمان برای اسپری تاخیری قوی ترین اسپری تاخیری و قرص تاخیری خرید سریال های روز جهان و ایران خرید لوازم ارایشی جدید و پرفروش سال راهای افزایش انزال در مردان روشهای جلوگیری از انزال زود رس در مردان * قرص آمريكايي اصلي ويگو * کیف کیبرد دار ویژه تبلت های 7 اینچ * قلم تشخیص رنگ شدگی خودرو * کرم کینگ سایز اصل دامن کوتاه نامزدتان را انتخاب کنید دامن کوتاه زن تان را انتخاب کنید فروش شورت و سوتین در فروشگاه عمونوروز * قطره اسپانیش فلای * دوربین دید در شب اتومبیل * موبایل ساعتی مدل 2015 * خرید مجیک گریل (منقل جادویی) * مکس من 12 عددی اصل * اسپری کینگ سایز * دوربین مینی دی وی اصل گارانتی دار * قرص یوهیم * قطره خوراکی اسپانیش فلای جدید * کرم لارگو * کرم شارک پاور آبی 2عددی * ساعت دیواری پانا 45000تومان * كباب پز گازى و ذغالي مه پویا * فروش دوربين GPS دار مموري خور * گوشی موبایل طرح گالکسی S4 تک سیمکارت جاوا * جدیدترین تی شرت اکولایز اصل * تبلت وین تاچ مدل کیو 75 اس * گوشی موبایل طرح پورشه * چراغ خواب لاک پشت موزیکال usb خور * دوربین اتومبیل اچ دی * کپسول بزرگ کننده 60 عددی مکس من * خرید دستگاه ورزشی راک اند رول * گوشی موبایل طرح آیفون 5S * خرید طناب بازی شماره انداز * اتو بخار کنوود ST546 * ام پی تری پلیر آیپاد طرح شافل * ساعت دیواری طرح رویا 50 هزار تومان * موبایل ساعتی مدل 2014 * اتوی بخار کنوود ST6216 * دستگاه ضبط خبرنگاري حرفه اي سنسوردار * خرید مودم سیمکارتی مارس * کپسول اسپرماکس * افزایش حجم اسپرم با قرص سمنکس * ماهیتابه دوطرفه رژِیمی (32 سانت) هامیلتون * اتوی بخار کنوود ST6215/02 * آب راکت دستگاه درازنشست * خرید مودم سیمکارتی هوآوی * توتال کر | دستگاه لاغری دراز و نشست * اتو بخار Delonghi FXK23 * گردنبند قلب و پروانه * اتو بخار Delonghi FXN23 A * گوی مجیک شوینده لباس در لباسشویی * اتو بخار گاسونیک GSI-238 * دستگاه کوچک کننده بینی آیدان اورجینال همراه با 6 ماه گارانتی * آب در تویست شورت و سوتینتان را دربیارید و عوض کنید از فروشگاه ما * کمربند لاغری در خانه * چراغ خواب موزیکال کفشدوزک * سرویس بدلیجات پروانه * چراغ خواب طرح جدید شلمن اصل * کمربند کوزمودیسک * گردنبند پروانه , کت, کت دامن تابستانه, کت دخترانه, کت زنانه, کت مجلسی, کت و دامن, کت و دامن 2014, کت و دامن 92, کت و دامن تابستان 2014, کت و دامن تابستان 91, کت و دامن جدید, کت و دامن زنانه 2013, کت و دامن سفید, کت و دامن مجلسی, کت و دامن مجلسی 2014, کت و دامن مجلسی زنانه, کت و دامن مجلسی زنانه 2014, کت و دامن های شیک ،دانلود مدل کت و دامن شیک و زیبا، خرید رایگان، ژرنال کت دامن، مدل کت و دامن مجلسی 2014، ژورنال کت و دامن جدید، دامن، کت، کت و دامن، زنانه، دخترانه خرید قرص تاخیری+خرید قرص امیزشی تاخیری+خرید اسپری تاخیری+خرید اسپری امیزشی+خرید کاندم تاخیری+خرید کاندوم بیحس کننده+خرید کاندم خار دار+خرید کاندم+خرید محصولات امیزشی+خرید محصولات امیزشی استاندارد+خرید محصولات امیزشی مجوز دار+خرید شورت وسوتین+خرید تاپ و دامن شیک+خرید سریال و فیلم+خرید کارتون های قدیمی+خرید سریال های برتر جان+خرید مجموعه اندروید+خرید مجموعه پک اندروید+خرید نرم افزار انروید+خرید ساعت مچی خرید ساعت مچی مردانه+خرید ساعت مچی زنانه+خرید شیک ترین ساعت مچی+خرید پرفروشترین ساعت مچی زنانه+خرید پرفروش ترین ساعت مچی مردانه
شورت و سوتین زنمو خرید کردم+مانتو و تاپشو خرید کردم+دامنشو خرید کردم+تختواب رو براش خرید کردم+برا نامزدم لباس خواب خرید کردم+برا خالم لباس خواب خرید کردم+دایرکتوری تبادل لینکجدیدترین مدل کت و دامن، کت و دامن 2014، مدل دامن، مدل دامن جدید، مدل کت، مدل کت جدید، دانلود مدل کت و دامن، مدل کت و دامن 2014، مدل ژورنال کت و دامن جدید، مدل کت و دامن شیک، model, model ba kelas, model shik, modele jadid, modele ziba, بهترین تصاویر, تصاویر, تصاویر جدید کت و دامن مجلسی زنانه شیک و زیبا, تصویر, جدیدترین مدل تاپ دخترانه, جدیدترین مدلهای 2014 * لباس خواب توری سفید سکسی زنانه * لباس خواب یکدست قرمز مدل حریر و شورت سکسی * لباس خواب توری سکسی زنانه * شورت لامبادای س ک س ی مردانه * لباس خواب سکسی پشت باز و شورت * شورت لامبادای سکسی زنانه | گل شورتی سکـ...ـی * لباس خواب پلنگی سکسی مدل پاپیون و شورت * ست لباس خواب و شورت سکسی مشکی * لباس خواب جلو باز و شورت و سوتین سکسی * شورت لامبادی سکسی زنانه * ادکلن 212 مردانه تحریک کننده جنسی * لباس خواب پلنگی طرح تور و شورت * حلقه ویبراتور سکسی زناشویی * لباس خواب جدید یکدست قرمز و شورت * گل شورتی * قرص سکسی دیر انزالی وگادول * پروتز باسن سکسی زنانه * دستگاه لارجر باکس سکسی * ست تاپ و شلوارک طرح قلب * فروش دستگاه وکیوم سینه سکسی * بزرگ کننده و فرم دهنده باسن گودلایف * قوی ترین قطره محرک جنسی مکس زنان * کاندوم تاخیری سکسی مردانه 10 عددی * خودکار دوربین دار اصل * آدامس تحریک کننده سکسی جنسی * اسپری تاخیری ویاگرا اصل * کرم گياهي ژل فورت بزرگ کننده فوری آلت * چراغ خواب موزیکال کفشدوزک عروسک * کباب پز دوگانه سوز پلین * اف ام پلیر و ام پی تری پلیر فندکی اتومبیل مارشال ام ای * چراغ خواب لاک پشت موزیکال * اف ام پلیر ماشین کنترل دار FM Player خرید شورت وسوتین شورت و سوتین تون رو بخرید شرت و سوتین زن تان را بخرید شورت و سوتین نامزدتان رابخری شورت و سوتین خانومتان را بخرید شورت و سوتین زن تان را اینجا سفارش بدهید * قرص سیالیس 30 عددی * کرم فرم دهنده و سفت کننده سینه پارتنر * قرص بزرگ کننده آلت ویگرکس پلاس * ژل بزرگ کننده جگوار مردانه * طرح سامسونگ گلکسی اس 3 مینی +سیتم عامل آندروید * قوی ترین قرص تاخیر در انزال * گوشی 2 سیمکارته طرح سامسونگ گالکسی اس 4 مینی + باتری اضافه * مگنا ار ایکس * پکیج افزایش سایز آلت 100%گیاهی * قرص سیالیس 35000 تومان * دستگاه افزایش دهنده سایز اکستریم * خرید دستگاه اکستندر – افزایش سایز آلت چه اسپری یا قرص تاخیری مناسب تر است طولانی ترین زمان برای اسپری تاخیری قوی ترین اسپری تاخیری و قرص تاخیری خرید سریال های روز جهان و ایران خرید لوازم ارایشی جدید و پرفروش سال راهای افزایش انزال در مردان روشهای جلوگیری از انزال زود رس در مردان * قرص آمريكايي اصلي ويگو * کیف کیبرد دار ویژه تبلت های 7 اینچ * قلم تشخیص رنگ شدگی خودرو * کرم کینگ سایز اصل دامن کوتاه نامزدتان را انتخاب کنید دامن کوتاه زن تان را انتخاب کنید فروش شورت و سوتین در فروشگاه عمونوروز * قطره اسپانیش فلای * دوربین دید در شب اتومبیل * موبایل ساعتی مدل 2015 * خرید مجیک گریل (منقل جادویی) * مکس من 12 عددی اصل * اسپری کینگ سایز * دوربین مینی دی وی اصل گارانتی دار * قرص یوهیم * قطره خوراکی اسپانیش فلای جدید * کرم لارگو * کرم شارک پاور آبی 2عددی * ساعت دیواری پانا 45000تومان * كباب پز گازى و ذغالي مه پویا * فروش دوربين GPS دار مموري خور * گوشی موبایل طرح گالکسی S4 تک سیمکارت جاوا * جدیدترین تی شرت اکولایز اصل * تبلت وین تاچ مدل کیو 75 اس * گوشی موبایل طرح

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 14:37 توسط ایرج میرزا  | 

داستان دو موش - ایرج میرزا

ای پسر لحظه ای تو گوش بده

گوش بر قصه ی دو موش بده

که یکی پیر بود وعاقل بود

دگری بچه بود وجاهل بود

هر دو در کنج سقف یک خانه

داشتند از برای خود لانه

گربه ای هم در همان حوالی بود

کز دغل پر،ز صدق خالی بود

چشم گربه به چشم موش افتاد

به فریبش زبان چرب گشاد

گفت ای موش جان چه زیبایی

تو چرا پیش من نمی آیی

هر چه خواهد دل تو من دارم

پیش من آ که پیش تو آرم

پیر موش این را شنید واز سر پند

گفت با موش بچه کای فرزند

نروی، گربه گول می زندت

دور شو، ورنه پوست می کندت

بچه موش سفیه بی مشعر

این سخن را نکرد از او باور

گفت منعم ز گربه از پی چیست

او مرا دوست است ، دشمن نیست

گربه هم از قبیله موش است

مثل ما صاحب دم وگوش است

تو ببین چشم او چه مقبول است

چه صدا نازک است ومعقول است

بتاز آن پیر موش کارآگاه

گفت با موش بچه گمراه

به تو می گویم ای پسر در رو!

حرف این کهنه گرگ را نشنو

گفت موشک که هیچ نگریزم

از چنین دوست من نپرهیزم

گربه زین گفتگو چو گل بشکفت

بار دیگر ز مکر وحیله بگفت

من رفیق توام مترس بیا

ترس بیهوده از رفیق چرا!

پیر موش از زبان آن فرتوت

ماند مات و معطل و مبهوت

گفت وه !این چقدر طناز است

چه زبان باز وحیله پرداز است

بچه موش سفیه و بی ادراک

گفت من میروم ندارم باک

بانگ زد پیر موش کای کودن!

این قدر حرف های مفت مزن!

تو که باشی وگربه کیست،الاغ !

رفتن ومردنت یکی است الاغ !

گربه با موش آشنا نشود

گرگ با بره هم چرا نشود

پر دغل گربه به فن استاد

باز آهسته لب به نطق گشاد

گفت این حرف ها تو گوش مکن

گوش بر حرف پیر موش مکن

پیر ها غالبا خرف باشند

از ره راست منحرف باشند

نقل وبادام دارم وگردو

من به تو می دهم تو بده به او

بچه حرف نشنو ساده

به قبول دروغ آماده

سخن کذب گربه صدق انگاشت

رفت وفورا بنای ناله گذاشت

که به دادم رسید مردم من

بی جهت گول گربه خوردم من

دمم از بیخ کندو دستم خورد

شکمم پاره کرد و گوشم برد

پنجه اش رفت تا جگر گاهم

من چنین دوست را نمی خواهم

پیر موشش جواب داد برو!

بعد از این پند پیر را بشنو

هر که حرف بزرگتر نشنید

آن ببیند که بچه موش بدید

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:49 توسط ایرج میرزا  | 

تصویر زن - ایرج میرزا

در سردر کاروانسرايي

تصوير زني به گچ کشيدند

ارباب عمایم اين خبر را

از مخبر صادقي شنيدند

گفتند که وا شريعتا خلق

روي زن بي نقاب ديدند

آسيمه سر از درون مسجد

تا سردر آن سرا دويدند

ايمان و امان به سرعت برق

مي رفت که مؤمنين رسيدند

اين آب آورد آن يکي خاک

يک پيچه ز گِل بر او بريدند

ناموس به باد رفته اي را

با يک دو سه مشت گِل خريدند

چون شرع نبي ازين خطر جَست

رفتند و به خانه آرميدند

غفلت شده بود و خلق وحشي

چون شير درنده مي جهيدند

بي پيچه زن گشاده رو را

پاچين عفاف مي دريدند

لبهاي قشنگ خوشگلش را

مانند نبات مي مکيدند

بالجمله تمام مردم شهر

در بحر گناه مي تپيدند

درهاي بهشت بسته مي شد

مردم همه مي جهنميدند

مي گشت قيامت آشکارا

يکباره به صور مي دميدند

طير از وکرات و وحش از حجر

انجم ز سپهر مي رميدند

اين است که پيش خالق و خلق

طلاب علوم روسفيدند

با اين علما هنوز مردم

از رونق ملک نااميدند

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:45 توسط ایرج میرزا  | 

خر عیسی - ایرج میرزا

خر عیسی است که از هر هنری با خبر است

هــر خری را نتـوان گفت که صـاحب هنر است

خوش لب و خوش دهن و چابک و شیرین حرکات

کـــم خـــور و پـــر دو و بـــا تــربیت و بـــاربـــر است

خــــــــر عیــسی را آن بی هنــــر انـکـــــار کــنــد

که خود از جمله ی خرهای جهان بی خبر است

قصــد راکــب را بی هیچ نشــان می دانـــد

که کجا موقع مکث است و مقام گذر است

چون سوارش بر مردم همه پیغمبر بود

او هم اندر بر خـرها همه پیغامبر است

مـرو ای مرد مســـافر به سـفـر جــز با او

که تو را در همه احوال رفیق سفر است

حال ممدوحین زین چامه بدان ای هشیار

که چو من مادح بر مدح خری مفتخر است

مـن بجـز مدحت او مـدح دگــر خــر نکنم

جز خر عیسی گور پدر هر چه خر است

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:44 توسط ایرج میرزا  | 

ترس - ایرج میرزا

ز یاران آنقدر بد دیده ام کز یار می ترسم

به بیکاری چنان خو کرده ام کز کار می ترسم

شاپویی ها خطرناکند و ترسیدن از آن واجب

ولی با این خطرناکی من از دستار می ترسم

نه از مار و نه از کژدم نه زین پیمان شکن مردم

از آن شاهنشه بی دین خلق آزار می ترسم

نمی ترسم نه از مار و نه از شیطان نه از جادو

غم خود را به یک سو هشته از غمخوار می ترسم

چو بی اصرار کار از دست مردم بر نمی آید

چه کار آید ز دست من که از اصرار می ترسم

فراوان گفتنی ها هست و باید گفتمش اما

چه سازم دور دور دیگرست از دار می ترسم

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:44 توسط ایرج میرزا  | 

رم کردن - ایرج میرزا

یا رب این عادت چه می باشد که اهل ملک ما

گاه بیرن رفتن ازمجلس ، ز در رم می کنند

جمله بنشینند با هم خوب ،و برخیزند خوش

چون به پیش در رسند ، از همد گر رم می کنند

همچنان در موقع وارد شدن در مجلسی

گه زپیش رو گهی از پشت سر رم می کنند

در دم در این یکی بر چپ رود آن یک به راست

از دو جانب دوخته بر در نظر، رم می کنند

بر زبان آرند بسم الله بسم الله را

گویا جن دیده ،یا از جانور رم می کنند

اینکه وقت رفت و آمد بود، اما این گروه

در نشستن نیز، یک نوع دگر رم می کنند

این یکی چون می نشیند، دگری ور می جهد

تا دو نوبت گاه کم ،گه بیشتر رم می کنند

فرضاٌ اندر مجلسی گر ده نفر بنشسته بود

چون یکی وارد شود ،هر ده نفر رم می کند

گویی اندر صحنه مجلس، فنر بنشانده اند

چون یکی پا می نهد روی فنر، رم می کنند

نام این رم را چو نادانان ادب بنهاده اند

بیشتر از صاحبان سیم و زر رم می کنند

از برای رنج بر رم مطلقاٌ معمول نیست

تا توانند از برای گنج ور رم می کنند

گر وزیری از در آید ،رم مفصل می شود

دیگر آن جا اهل مجلس، معتبر رم می کنند

هیچ حیوانی زجنس خود ندارد احتراز

این بشرها از هیولای بشر رم می کنند

همچو آن اسب که بر من داده میر کامگار

بی خبر رم می کنند و با خبر رم می کنند

رم نه تنها کار این اسب سیاه مخلص است

مردم این مملکت هم مثل .... رم می کنند

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:42 توسط ایرج میرزا  | 

حراست طفل - ایرج میرزا

باز چون جوجه ماکیان بیند

از پی صید برگشاید پر

تند و تیز از هوا به زیر آید

همچو حکم قضا و پیک قدر

ماکیانی که در برابر باز

نبود غیر عاجزی مضطر

خطر طفل خویش چون بیند

یاد نارد ز هیچ گونه خطر

از جگر برگشاید آوازی

که نیوشنده راه خلد به جگر

بجهد تا به پیش چنگل باز

بال کوبان فراز یکدیگر

باز چون بیند این تهور مرغ

کار مشکل نمایدش به نظر

بگذرد زین شکار و بال زند

در هوای شکاری آسان تر

این چنین می کند حراست طفل

مادر مهربان مهرآور

پس روا باشد ار کنند اطفال

جان به قربان مهربان مادر

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:42 توسط ایرج میرزا  | 

وطن دوستی -ایرج میرزا

ما که اطفال این دبستانیم

همه از خاک پاک ایرانیم

همه با هم برادر وطنیم

مهربان همچو جسم با جانیم

اشرف و اَنَجب تمام ملل

یادگار قدیم دورانیم

وطن ما به جای مادر ماست

ما گروه وطن پرستانیم

شُکر داریم کَز طفولیت

درس حُب الوطن همی خوانیم

چون که حُب وطن ، زِ ایمانست

ما یقینا ز اهل ایمانیم

گر رسد دشمنی برای وطن

جان و دل رایگان بیفشانیم

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:41 توسط ایرج میرزا  | 

پسر بی هنر - ایرج میرزا

داشت عباس قلی خان پسری

پسر بی ادب و بی هنری

اسم او بود علی مردان خان

کُلفت خانه زِ دَستش به اَمان

پشت کالسکه یِ مردم می جَست

دل کالسکه نشین را می خَست

هر سَحرگه دم در بر لب جو

بود چون کرم به گِل رفته فرو

بسکه بود آن پسره خیره و بد

همه از او بَدشان می آمد

هر چه می گفت لَله لَج می کرد

دَهَنَش را به لله کَج می کرد

هر کجا لانه ی گنجشکی بود

بچه گنجشک درآوردی زود

هر چه می دادند می گفت کَمَست

مادرش مات که این چه شکمست

نه پدر راضی از او نه مادر

نه معلم نه لله نه نوکر

ای پسر جان من این قصه بخوان

تو مشو مثل علی مردان خان

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:40 توسط ایرج میرزا  | 

قبله امال-ایرج میرزا

حاجیان رَخت چو از مکه برند

مدتی در عقب سر نگرند

تا به جایی که حرم در نظر است

چشم حجاج به دنبال سر است

من هم از کوی تو گر بستم بار

باز با کوی تو دارم سر و کار

چشم دل سوی تو دارم شب و روز

چشم بر کوی تو دارم شب و روز

تو صَنم قبله ی آمالِ منی

چون کنم صرف نظر ؟ مال منی

روی رخشنده ی تو قبله ی ماست

مَردُم دیده ی ما قبله نماست

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:40 توسط ایرج میرزا  | 

نصیحت - ایرج میرزا

روزگار تو دگر گردد و کار تو دگر

که ز روز بد تو بر تو شدم یاد آور

ای تو در دیده ی من ابهی من نور بصر

همه اعضایت تغییر کند پا تا سر

نه دگر مدح کند کس لب لعلت به شکر

نه دگر ماند قد تو به سرو کشمر

چشمت آن چشمست اما نبود چون عبهر

سینه ات سینه ی قلبست ولی کو مرمر ؟

خار آهن نکند دفع هجوم از سنگر

نه دگر کس به هوای تو ستد در معبر

که تو باز ایی و برخیزد و گیردت به بر

خادم و حاجب او عذر تو خواهد بر در

پیش کاین مو به رخت چون مور آرد لشکر

طفل باهوش نه خود رای بود نه خود سر

آخر حال ببین ،‌ عاقبت کار نگر

در هتل ها نتوان برد همه عمر به سر

این شرافت را از سلسله ی خویش مبر

فکر آن باش که سال دگر ای شوخ پسر

و بسته به مویی است ز من رنجه مشو

بر تو این موی بود اقرب من حبل ورید

موی آنست که چون سرزند از عارض تو

نه دگر وصف کند کس سر زلفت به عبیر

نه دگر باشد روی تو چو ماه نخشب

گوشت آن گوشست اما نبود همچو صدف

طره ات طره پیشست ولی کو زنجبر ؟

همچو این مو که کند منع ورود از عشاق

نه دگر کس ز قفای تو فتد در کوچه

آنکه بر در بود امسال دو چشمش شب و روز

سال نو چون بهع در خانه ی او پای نهی

نه کم از موری در فکر زمستانت باش

من تو را طفلک باهوشی انگشاته ام

گر جوانیست بس ، از خوشگذرانیست بس است

در کلوپ ها نتوان کرد همه وقت نشاط

تو به اصل و نسب از سلسله ی اشرافی

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:39 توسط ایرج میرزا  | 

کلاغ و روباه - ایرج میرزا

كلاغــــي به شاخــي شده جاي گـــير

به منـــــــــــقار بگرفته قــدري پنير

...يكـــي روبـــهي بــوي طــــعمـه شنــيد

به پيــــش آمـــــــد و مدح او برگزيد

بگـــفتا ســـــــــلام اي كلاغ قــــــشنگ

كه آيي مرا در نظر شـــــوخ وشنگ

اگــــر راســـــــتي بـــــــــــود آواي ِتـــو

به مانـــــند پـــــــــرهاي زيباي تــو

در اين جـــنگل انــدر ســـــــــــمندر بُدي

براين مــــرغ ها جـمله سرور بُدي

ز تـــعريفِ روباه شـــــــد زاغ ،شــــــــاد

ز شــــــــــادي نياورد خود را به ياد

به آواز كـــــــردن دهــــــــان برگشــــود

شــــــــكارش بيـــفتاد و روبه ربود

بگفـتا كه اي زاغ ايـــن را بـــــــــــــــدان

كه هر كس بُود چرب و شيرين زبان

خـــورد نعمت از دولــتِ آن كــــــــــسي

كه گـــفتِ او گـــــــوشَ دارد بسي

چنان چـــــــون به چــــــربي نطق و بيان

گــــــرفتم پنير ِ تــــــــورا از دهان

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:38 توسط ایرج میرزا  | 

محنت بسیار - ایرج میرزا

عاشقي محنت بسيار كشيد

تا لب دجله به معشوقه رسيد

نا شده از گل رويش سيراب

كه فلك دسته گلي داد به اب

نازنين چشم به شط دوخته بود

فارغ از عاشق دلسوخته بود

ديد در روي شط ايد به شتاب

نو گلي چون گل رويش شاداب

خواست كازاد كند از بندش

اسم گل برد در اب افكندش

خوانده بود اين مثل ان مايه ناز

كه نكويي كن ودر اب انداز

گفت به به چه گل زيباييست

لایق دست چو من رعنایی است

حيف ازون گل كه برد اب او را

كند از منظره ناياب او را

گفت رو تا كه زهجرم برهي

نام بي مهري بر من ننهي

مورد نيكي خواصت كردم

از غم خويش خلاصت كردم

باري ان عاشق بيچاره چو بط

دل بدريا زد وافتاد به شط

ديد ابيست گوارا ودرشت

بنشاط امد ودست از جان شست

دست پايي زد وگل را بربود

سوي دلدارش پرتاب نمود

گفت كاي افت جان سنبل تو

ما كه رفتيم بگير اين گل تو

بكنش زيب سر اي دلبر من

ياد ابي كه گذشت از سر من

جز براي دل من بوش مكن

عاشق خويش فراموش نكن

خود ندانست مگر عاشق ما

كه زخوبان نتوان خواست وفا

عاشقان گر همه را اب برد

خوب رويان همه را خواب برد

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:37 توسط ایرج میرزا  | 

چه عجب؟ - ایرج میرزا

وه چه خوب آمدی، صفا کردی

چه عجب شد که ياد ما کردی؟

ای بسا آرزوت می مُردم

خوب شد آمدی، صفا کردی

آفتاب از کدام سمت دميد

که تو امروز ياد ما کردی؟

از چه دستی سحر بلند شدی

که تفقُد به بينوا کردی؟

قلم پا به اختيار تو نبود

يا ز سهوالقلم خطا کردی؟

بی وفايی مگر چه عيبی داشت

که پشيمان شدی وفا کردی؟

شب مگر خواب تازه ای ديدی

که سحر ياد آشنا کردی؟

هيچ ديدی که اندرين مدت

از فراقت به ما چه ها کردی؟

دست بردار از دلم ای شاه

که تو اين مُلک را گدا کردی

با تو هيچ آشتی نخواهم کرد

با همان پا که آمدی برگرد

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:37 توسط ایرج میرزا  | 

استاد - ایرج میرزا

گفت استاد مبر درس از ياد

ياد باد آنچه به من گفت استاد

ياد باد آن كه مرا ياد آموخت

آدمي نان خورد از دولت يـــاد

هيچ يادم نرود اين معنــــي

كه مرا مادر من نـــــادان زاد

پدرم نيز چو استــــــادم ديد

گشت از تربيــــــــــت من آزاد

پس مرا منت از استـــاد بود

كه به تعليـــــــم من استاد استاد

هر چه مي دانست آموخت مرا

غــــير يك اصل كه ناگفته نهاد

قدر استـــــــــــــــاد نكو دانستن

حيف استــــــــاد به من ياد نداد

گر بمردست ،روانــــش پر نور

ور بود زنده ، خدايش يار باد !

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:36 توسط ایرج میرزا  | 

حمد خداوند _ ایرج میرزا

حمد بر کردگار یکتا باد

که مرا شوق درس خواندن داد

آشنا کرد چشم من به کتاب

داد توفیق خیرم از هر باب

در سر من هوای درس نهاد

دردل من محبت استاد

پدرم را عطا نمود حیات

تا کند صرف کار من اوقات

مادرم را تناوری بخشید

مهر فرزند پروری بخشید

هردو مقدور خود به کار آرند

تا مرا درس خوان به بار آرند

عشق باشد به درس و مشق مرا

نبود جز به این دو، عشق مرا

درس و مشقم چو ناتمام بود

بازی از بهر من حرام بود

در سر کارهای بی مصرف

نکنم هیچ،وقت خویش تلف

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:35 توسط ایرج میرزا  | 

نوروز کودکان - ایرج میرزا

عید نوروز و اول سالست

روز عیش و نشاط اطفالست

همه آن روز رخت نو پوشند

چای و شربت به خوشدلی نوشند

پسر خوب روز عید اندر

روز اول به خدمت مادر

دست برگردنش کند چون طوق

سرو دستش ببوسد از سر شوق

گوید این عید تو مبارک باد

صد چنین سال نو ببینی شاد

بعد آید به دست بوس پدر

بوسه بخشد پدر به روی پسر

پسر بد چو روز عید شود

از همه چیز نا امید شود

نه پدر دوست داردش نه عمو

نه کسی عیدی آورد بر او

عیدی آن روز حق آن پسرست

که نجیب و شریف و با هنرست

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:35 توسط ایرج میرزا  | 

شیر و موش - ایرج میرزا

بود شيري به بيشه اي خفته

موشكي كرد خوابش آشفته

آنقَدَر دور شير بازي كرد

بر سر و دوشش اسب تازي كرد

آنقَدَر گوش شير گاز گرفت

گه رها كرد و گاه باز گرفت

تا كه از خواب شد شير بيدار

متغير ز موش بد رفتار

دست برد و گرفت كله ي موش

شد گرفتار موش بازيگوش

خواست تا زير پنجه له كندش

به هوا برده بر زمين زندش

گفت: اي موشِ لوس يك قازي

با دم شير مي كني بازي

موش بيچاره در هراس افتاد

گريه كرد و به التماس افتاد

كه تو شاه وُحوشي و من موش

موش هيچ است در برابر شاه وحوش

شير بايد به شير پنجه كند

موش را نيز گربه رنجه كند

تو بزرگي و من خطا كارم

از تو امّيد مغفرت دارم

شير از اين لابه رحم حاصل كرد

پنجه وا كرد و موش را ول كرد


* * *

اتفاقاً سه چار روز دگر

شير را آمد اين بلا بر سر

از پي صيد گرگ، يك صياد

در همان حول و حوش دام نهاد

دام صياد گير شير افتاد

عوض گرگ، شير گير افتاد

موش تا حال شير را دريافت

از براي نجات او بشتافت

بندها را جويد با دندان

تا كه در برد شير از آنجا جان


* * *

اين حكايت كه خوشتر از قند است

حاوي چند نكته از پند است

اولاً گر نِيي قوي بازو

با قويتر ز خود ستيز مجو

ثانياً عفو از خطا خوب است

از بزرگان گذشت مطلوب است

ثالثاً با سپاس بايد بود

قدر نيكي شناس بايد بود

رابعاً هر كه نيك يا بد كرد

بد به خود كرد و نيك با خود کرد

خامساً خلق را حقير مگير

كه گهي سودها بردي ز حقير

شير چون موش را رهايي داد

خود رها شد ز پنجه ي صياد

در جهان موشكِ ضعيفِ حقير

مي شود مايه ي خلاصي شير

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:34 توسط ایرج میرزا  | 

کار و بار _ ایرج میرزا

ندانم از چه به هرجا که لفظ کار آید

ردیف آن رافی الفور لفظ باز کنند

برای آنکه چو کاری بدستشان افتاد

بر آن سرند که تا با خویش با رکند

پیاده های سپاهی به شهر ماهر یک

به یک کر شمه همی کار صد سوار کنند

برای بردن اسب و درشکۀ مردم

بیا ببین که چه جفت و کلک سوار کنند

به جای ان که نشینند و حرف شعر زنند

جه خوش بو که نشینند و فکر کار کنند

در ان محیط که با قیست نام خواجه وشیخ

چگونه اهل ادب بر من افتخار کنند

سخن سرایی را در دولت ذکا الملک

همه با ایر بیکاره واگذار کنند

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:33 توسط ایرج میرزا  | 

بی تابی نوزاد - ایرج میرزا

دانی که چرا طفل به هنگام تولد

با ضجه و بی تابی و فریاد و فغانست

با انکه برون آمده از محبس زهدان

و امروز درین عرعه ی آزاد جهانست

با آنکه در آنجا همه خون بوده خوراکش

وینجا شکرش در لب و شیرین به دهانست

زانست که در لوح ازل دیده که عالم

بر عالمیان جای چه ذل و چه هوانست

داند که در این نشعه ی چها بر سرش آید

بیچاره از آن لحظه ی اول نگرانست

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:32 توسط ایرج میرزا  | 

دیدار _ ایرج میرزا

دیدم اندر گردش بازار عبدالله را

این عجب نبود که در بازار بینم ماه را

مردمان آیند استهلال را بالای بام

من به زیر سقف دیدم روی عبدالله را

یوسف ثانی به بازار آمدای نفس عزیز

رو بخر او را و بر خوان اکرمی مثواه مرا

هر که او را دید ماهذا بشر گوید همی

من درین گفته ستایش می کنم افواه را

ترسم این بازاریان از دیدن او بشکند

کاش تغییری دهد یک چند گردشگاه را

گم کند تاجر حساب ذرع و کاسب رزاه دخل

چون ببیند برد کان آن شمسۀ خرگاه را

ور بیفتد چشم زاهد بر رخش وقت نماز

لا اله از گفته ساقط سازد الا الله را

هر که او را دید راه خانۀ خود گم کند

بارها این قصه ثابت گشته این گمراه را

در زبانم لکنت آید چون کنم بر وی سلام

من که مفتون می کنم از صحبت خود شاه را

ایکه گویی قصه از زلف پریشان دراز

رو ببین آن طرۀ فر خوردۀ کوتاه را

غبغبی دارد که دور از چشم بدبی اختیار

می کشد از سینۀ بیننده بیرون آه را

کوه نور است آن کفل در پشت آن دریای نور

راستی زیبد خزانۀ خسرو جم جاه را

هچکس آگه نخواهد شد زکار عشق ما

مغتنم دان صحبت این پیر کار آگاخ را

گر تو عصمت خواه می باشم مرم از من که من

پاسبان عصمتم اطفال عصمت خواه را

من ز زلف مشک فام تو به بویی قانعم

سالها باشد که من بدرود گفتم باه را

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:30 توسط ایرج میرزا  | 

ماکیان و شیر - ایرج میرزا

در بُن يك بيشه ، ماكياني*هر روز

بيضه نهادي*و بردي آن را يك كُرد

بس كه ز راه آمد و نديد به جا تخم

خاطرش از دستبرد كُرد بيازرد

بود در آن بيشه پادشاه يكي شير

داوري از كرد ، پيش شير همي برد

داد بدو پاسخي چنين كه ببايد

پاسخه شاهانه اش به حافظه بسپرد

گفت:چرا ماكيان شدي ، نشدي شير؟

تانتواند خلق تخم تو را خورد

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:29 توسط ایرج میرزا  | 

مستشاران امریکایی _ ایرج میرزا

نبیـــنی خیر از دنیــــا عـــلایی!

رســد از آسمــــان بر تو بلایی

تو را کردیم ای گوســاله، مامور

نه ماموری که المامور معـــذور

که بنمــایی در آمریکا تجــسس

بیاری مستشاری با تخـــصص

در آمریکا به خرها کردی اعلان

که باشد مرتع سبــزی در ایران

ز نوع خود فرستـادی کمنـــدی

خصوصاً یک خــر بالا بلنـــدی

چموش و بدلگام و خام و گه ‌گیر

نه از افســار می‌ترسد نه زنجیر

خران داخــلی معـــــقول بودند

و جیــــه الملّه و مقـــبول بودند

که باشد این مَثَل منظور هرکـس

زبان خـــر خَلَج می‌دانـــد و بس

نه تنــها مرتع ما را چـــــریدند

پدرس.. صاحبان بر سبزه ...

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:28 توسط ایرج میرزا  | 

ترنگردد _ ایرج میرزا

گویند که انگلیس با روس

کرده است عهدی تازه امسال

کاندر پلتیک هم در ایران

زین پس نکند هیچ اهمال

افسوس که کافیان این ملک

بنشسته و فارغند از این حال

کز صلح میان گربه و موش

بر باد رود دکان بقال

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:27 توسط ایرج میرزا  | 

زندگی نامه شاعر ایرج میرزا

ايرج ميرزا نامدار به جلال الملک، از نوادگان فتحعلی شاه، فرزند غلامحسين ميرزا، شاعر دربار مظفرالدين ميرزا در دوران وليعهدی بود. در تبريز زاده شد. در دوران کودکی و نوجواني، زير نظر پدر و آموزگار سرخانه، زبان و ادبيات فارسی و مقدمات زبان عربی و فرانسه را آموخت . از سال های نوجوانی شعر می سرود . نخستين شعرهايش را در ستايش امير نظام گروسي، پيشکار وليعهد که خود اهل ادب بود ، سرود. ايرج به تشويق امير نظام، زبان فرانسه را در مدرسه دارالفنون تبريز آموخت. در 19 سالگی پدرش را از دست داد و اداره خانواده را به دوش گرفت. مدتی نيابت مدرسه دارالفنون تبريز را به عهده داشت.
بنا به رسم زمان، پيشه پدر را در پيش گرفت و مدتی به عنوان فخرالشعرا، جانشين پدر بود. پس از انقلاب مشروطيت، دربار مظفرالدين شاه را ترک کرد و به خدمت دولت درآمد. به سبب پيشه خود در شهرهای گوناگون به کارهای اداری پرداخت. در اين سال ها با شاعران همزمان خود از جمله اديب نيشابوري، دهخدا، بهار، عارف قزوينی و مرزاده عشقی آشنا شد. موضوع اشعار ايرج در اين دوره، افشای خودکامگی زمامداران، به مسخره گرفتن خرافه و پندارهای واهی و هجو رياکاری است. پس از برپايی حکومت مشروطه وزارت معارف از شاعران خواست تا شعرهايی سازگار با وضعيت نو برای کتاب های درسی بسرايند.
ايرج ميرزا، شعرهايی با درونمايه اخلاقي، بزرگداشت مقام پدر و مادر و گسترش ادب و ميهن دوستي، برای کتاب های درسی سرود. اين شعرها که زبانی ساده و روان داشتند، سالها برای آموزش کودکان در کتاب های درسی به چاپ رسيدند. قطعاتی مانند ما که اطفال اين دبستانيم، گويند مرا چو زاد مادر، پسر رو قدر مادر بدان از جمله اين شعرها هستند. او همچنين شماری از حکايت ها و نوشته های شاعران فرانسوی از جمله قطعه روباه و کلاغ را به فارسی برگرداند و به شعر درآورد. از ايرج ميرزا ترجمه ای نيز به جای مانده است که تاريخ شواليه دنکيشت نام دارد. ايرج از شاعران دوره تجدد ادبی ايران است.
مجموعه کامل اشعارش پس از مرگ او در تهران به چاپ رسيد . ايرج به سبب سکته قلبی درگذشت و در گورستان ظهيرالدوله در شمال تهران به خاک سپرده شد. ايرج ميرزا را بايد يکی از معماران ادبيات نو کودکان ايران دانست. زيرا آگاهانه برای کودکان شعر سروده است. او مانند ديگر آغازگران اين راه، در کنار آفرينش آثار ديگر به ادبيات کودکان می پرداخت. ايرج ميرزا در روند رخدادهای انقلاب مشروطيت با جريان های نوانديش در گستره آموزش و پرورش آشنايی يافت و بر آن شد که برای کودکان شعر بگويد و از اين راه به آموزش و پرورش آن ها بپردازد .

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:21 توسط ایرج میرزا  | 

خنده - ایرج میرزا

باغ خندان ز گل خندان است

خنده آئین خرمندان است

خنده هر چند که از جد دور است

جد پیوسته نه از مقدور است

دل شود رنجه زجد شام و صباح

میکند اصلاح مزاجش به مزاح

جد بود پا به سفر فرسودن

هزل یک لحظه به راه آسودن

لیک نه که از دود دروغ

برد از چهره ی قدر تو فروغ

تخم کین در دل دانا کارد

خیو خجلت به جبین ها آرد

شو زفیاض خرد تلقین جوی

راست گو لیک خوش و شیرین گو

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:20 توسط ایرج میرزا  | 

ربا - ایرج میرزا

گفت روزی به جعفر صادق (ع)

حیله بازی منافقی فاسق

کز حرام ربا چه مقصودست

گفت زان رو که مانع جُود است

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:18 توسط ایرج میرزا  | 

جامه ی مرگ - ایرج میرزا

ای جهان پیش رادمرد حکیم

هست مهنت فزای غم اباد

زن و مرد و شه و گدا دارند

همه از دست این جهان فریاد

چشم عبرت گشا ببین که چه سان

مسند جم بداد بر کف باد

پیر زالی ست نو عروس نمای

کرده در زیر خاک بس داماد

همه ناکام از زمانه روند

هیچکس نیست از جهان دلشاد

جامه مرگش اسمان دوزد

هرکه اندر زمین ز مادر زاد

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:9 توسط ایرج میرزا  | 

کارگر و سر کارگر - ایرج میرزا

شنیدم کارفرمایی نظر کرد

ز روی کبر و نخوت کارگر را

روان کارگر ازوی بیازرد

که بس کوتاه دانست آن نظر را

بگفت ای گنج ور این نخوت از چیست؟

چو مزد رنج بخشی رنج بر را

من از آن رنج بر گشتم که دیگر

نبینم روی کبر گنج ور را

تو از من زور خواهی من ز تو زر

چه منت داشت باید یکدگر را

تو صرف من نمایی بدره ی سیم

مَنَت تاب روان نور بصر را

منم فرزند این خورشید پر نور

چو گل بالای سر دارم پدر را

مدامش چشم روشن باز باشد

که بیند زور بازوی پسر را

زنی یک بیل اگر چون من در این خاک

بگیری با دو دست خود کمر را

نهال سعی بنشانم در این باغ

که بی منت از آن چینم ثمر را

نخواهم چون شراب کس به خواری

خورم یا کام دل خون جگر ر ا

ز من زور و ز تو زر، این به آن در

کجا باقی است جا عجب و بطر را؟

فشانم از جبین گوهر در آن خاک

ستانم از تو پاداش هنر را

نه باقی دارد این دفتر نه فاضل

گهر دادی و پس دادم گهر را

به کس چون رایگان چیزی نبخشند

چه کبر است این خداوندان زر را؟

چرا بر یکدگر منت گذارند

چو محتاجند مردم یکدگر را

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:6 توسط ایرج میرزا  | 

عاشورا - ایرج میرزا

رسم است هر که داغ جوان دیده

دوستان رأفت برند حالت آن داغ ‌دیده را

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا

وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند

تا تقویت شود دل محنت ‌کشیده را

یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند

تا برکنندش از دل، خار خلیده را

جمعی دگر برای تسلای او دهند

شرح سیاه ‌کاری چرخ خمیده را

القصه هر کس به طریقی ز روی مهر

تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

آیا که داد تسلیت خاطر حسین

چون دید نعش اکبر در خون تنیده را

آیا که غمگساری‌ و اندوه بری نمود

لیلای داغ‌ دیده‌ی محنت ‌کشیده را

بعد از پدر دل پسر آماج تیغ شد

آتش زدند لانه‌ی مرغ پریده را

شاعر : ایرج میرزا

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:4 توسط ایرج میرزا  | 


منبع: irajmirza20.blogfa.com