دلم آغوش میخواهد کمی گرم و کمی تب دار
نویسنده : علیرضا | زمان انتشار : 24 آبان 1400 ساعت 18:00
دلم آغوش میخواهد ، کمی گرم و کمی تب دار
کمی با من مدارا کن ، دلم را از زمین بردار
دلم آغوش میخواهد کنارش یک دوتا بوسه
دو تا قطاب ترد و تازه و مرغوب از بازار
به تن پیراهنی زیبا پر از عطر تنت باشد
حریر سرخ ساده ، یا بلوزی خوشگل و گلدار
دو تا چشم غزالی چون غزل غماز و رازآلود
دو تا جادو دوتا آهو دوتا آیینه یک دیدار
دلم آغوش میخواهد ، پراز احساس دل بستن
پراز سلول زندانی ، پراز آزادی بسیار
پراز ماندن پراز خواندن پراز شیرینی افشاندن
پراز اصرار بوسیدن پراز ناز و پراز انکار
پراز ماسه پراز دریا پری واره پری سیما
پراز آبی پراز ماهی یکی مست و یکی هشیار
دلم آغوش میخواهد ، فقط از نوع پنهانی
کمی تا قسمتی عاشق ، کمی تا قسمتی تب دار
دلم بی تاب چشمانت ، غزل بانو ، غزلخوانت
بیا این گوی و میدانت ، دلم را از زمین بردارد