حکم زنی که شوهرش مرتد شده
نویسنده : رضا قربانی | زمان انتشار : 01 بهمن 1399 ساعت 16:50
ازدواج و ارتداد یکی از زوجین
[سؤال 10467] 5893
بسمه تعالی
محضر مبارک زعیم عالی قدر و قائد عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی دامت برکاته
اگر زنی از شوهرش کراراً ناسزا بشنود به این معنا که جسارت به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و سایر ائمه و امامزاده ها باشد، آیا چنین زنی در خانه برای چنین مردی حلال است یا خیر؟
بسمه تعالی، مجرد سبّ و ناسزا گفتن به پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم یا امام در حکم ارتداد نیست و موجب حرام شدن زن بر شوهر نمی شود.
[سؤال 10468] 5894
بسمه تعالی 10 / 12 / 1360
شوهرم مرا به زور و تهدید به خارج از شهر می برد تا من نتوانم در تظاهرات ها شرکت کنم. خدا را گواه می گیرم که تمامی این ها را که می نویسم عین حقیقت است و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 180
بعضی اوقات به جان تهدید می کرد و به زور به خارج از شهر (که پدر و مادر و دیگر اقوامشان که یکی از دیگری فاسدتر و بدترند) می برد و برای این که روح مرا عذاب دهد بدترین ناسزاها را نثار انقلاب و مردم انقلابی می کرد بعد از مدت سه سال که از پیروزی انقلاب می گذرد هنوز از ناسزاگویی ها و بدگویی های او کاسته نشده بلکه خروارها زیادتر شده است و من به گفته امام عزیزم و از جان بهترم که می گفت هر کس به من ناسزا گفت شما چیزی نگویید برای حفظ وحدت عمل می کردم و دم نمی زدم خدا گواه است که در دل من چه می گذرد و هر لحظه که شوهر من دهان باز کرده ناسزایی به امام خمینی و امامان علیهم السلام و اسلام می گوید به اندازه چند سال مرا عذاب می دهد. اکنون مدت چند ماه است (ببخشید که این ها را بر روی کاغذ می آورم) که وجود خدا را انکار می کند و می گوید خداوند اصلاً وجود ندارد و اصلاً اسلامی وجود ندارد و باز برای سومین بار می گویم خدا گواه است چه حالی دارم این دو سه ماه و وقتی که به رسالۀ امام خمینی مراجعه کردم او را مرتد یافتم و اکنون مانده ام که چه کنم از طرفی وجود دو بچه بی گناهم را و از طرفی تکلیف شرعی من. نمی دانم چه کنم؟ مرا راهنمایی فرمایید.
بسمه تعالی، اگر منکر خدا یا رسول یا یکی از ضروریات دین است حکم مرتد و کافر دارد و باید از او جدا شوید.
[سؤال 10469] 5895
بسمه تعالی 9 / 12 / 1360
دفتر امام خمینی، سلام علیکم، پس از عرض سلام از فرسنگ ها راه دور خدمت رهبر و خدمتگزاران اسلام، به استحضار می رسانم که وظیفۀ شرعی من ایجاب نموده تا مطالب زیر را به خدمت شما برسانم.
مدت سه ماه است که ازدواج نموده ام. در اوایل ازدواج، همسرم اظهار می داشت که همه مسلمان هستیم؛ ولی از آن موقع تا کنون که مروری از زمان می گذرد، هدفش
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 181
عوض شده و می گوید که مگر عقیده آزاد نیست؛ هدف و عقیدۀ من کمونیستی است. لذا خواهشمندم که بفرمایید تکلیف شرعی من دربارۀ این زن چیست؟ هرچه سریع تر روشن فرمایید. از پروردگار متعال، طول عمر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را خواستاریم.
بسمه تعالی، اگر جداً کمونیست است که منکر خدا یا رسول یا ضروری دین باشد، محکوم به ارتداد و کفر است و باید از او جدا شوید.
[سؤال 10470] 5896
بسمه تعالی
پس از عرض سلام و ادب می دانم گرفتاری دارید و خیلی از امور هست ولی من هم بایستی به وظایف شرعی خود عمل کنم و چاره ای ندارم. من یک مسلمانم و تا اندازه ای که می توانم به وظایف دینی خود عمل می کنم و همسری دارم که به تمام مقدسات مذهبی ناسزا می گوید، تقاضا دارم وظایف شرعی مرا تعیین نمایید که چطور با کسی که به پیغمبر و ائمه اطهار و مقدسات مذهبی فحش های ناروا و مستهجن می دهد ادامۀ زندگی دهم؟
بسمه تعالی، اگر از روی عمد و اختیار کلمات کفر می گوید مرتد است و باید فوراً از او جدا شوید و احتیاج به طلاق ندارد و در صورت مرتد ملی بودن او اگر در ایام عده توبه نکرد عقد شما منفسخ شده است.
[سؤال 10471] 5897
بسمه تعالی 9 / 8 / 1360
پیشگاه مبارک زعیم عالی قدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
با عرض سلام و آرزوی سلامت برای آن مقام شامخ، اجازه می خواهم سؤال شرعی خود را مطرح سازم و استدعای پاسخ نمایم.
اگر زن و مرد مسلمانی با یکدیگر ازدواج دائم نمایند و پس از چند سال مرد از
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 182
اسلام خارج و به یکی از ادیان صاحب کتاب (مثل زرتشتی یا کلیمی و یا مسیحی) وارد شود؛ آیا تکلیف زن که مسلمان باقیمانده است، چیست؟ می تواند با شوهرش ادامۀ زندگی دهد و یا بایستی طلاق بگیرد؟
بسمه تعالی، اگر مرد مسلمان بوده و مرتد شده؛ نکاح باطل است.
[سؤال 10472] 5898
بسمه تعالی 14 / 9 / 1361
حضور مبارک دفتر امام خمینی، دامت برکاته
1. مسأله ای شرعی مربوط به زن و شوهردارم که خواهشمندم نظر مبارک را بیان فرمایید.
شوهر خدا را انکار می کند و می گوید قیامت و عدل و امامت وجود ندارد و به هیچ یک از قوانین الهی و اسلامی عقیده ندارد و قرآن و پیامبر را انکار کرده و ناسزا می گوید. آیا زن می تواند طلاق بگیرد یا نه؟ و زن هم راضی به طلاق است، آن ها دارای دو فرزند می باشند؛ یکی پسر که کبیره است و یکی هم دختر که از نظر شرعی، کبیره می باشد. نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، در فرض مذکور، طلاق لازم نیست و زن باید فوراً از چنین شوهری جدا شود و بر او حرام است.
2. صفات سلبیه و ثبوتیه را معنا نمایید.
بسمه تعالی، صفاتی که در خداوند متعال هست ـ مثل علم و قدرت ـ آن ها را صفات ثبوتیه و آنچه در او نیست ـ مثل ترکیب یا داشتن جسم ـ آن ها را سلبیه می گویند و برای تفصیل و توضیح مطلب، به کتاب های مربوطه مراجعه نمایید.
[سؤال 10473] 5899
بسمه تعالی 16 / 9 / 1361
با درود به رهبر انقلاب اسلامی که این انقلاب را تا کنون جهت رسانیدن پیام اسلام به تمام جهان پیش برده اند، تقاضا دارم مرقوم فرمایید که حکم شرعی من
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 183
در مورد مشکل اخیر چیست؟
نزدیک دو سال پیش به عقد محضری فردی از افراد دور فامیل درآمدم. مدتی بعد و قبل از شروع زندگی مشترک، ایشان دستگیر شدند و اکنون پانزده ماه است که در زندان هستند. اخیراً که پرونده شان به جریان افتاده، به گفتۀ بازپرس ایشان، او با منافقین فعالیت و همکاری داشته. حال با توجه به مسأله نفاق ایشان آیا عقد باطل می شود یا خیر و باید از نظر شرعی تقاضای طلاق بکنم یا خیر؟
به هر حال به حکم شرع ـ در شرایط بالا ـ وقتی چنین فردی آزاد شود، می توانم با او زندگی کنم؟
بسمه تعالی، در فرض مرقوم، عقد باطل نیست، مگر یقین به ارتداد او باشد.
[سؤال 10474] ----> 221
4. بنده شوهری دارم که با انقلاب رابطه خوبی ندارد، در عین حال ضد انقلاب هم نیست که دست به بمب گذاری و ترور بزند و یا با افرادی که این کارها را انجام می دهند رابطه داشته باشد، ولی نماز نمی خواند در خانه هم به من و بچه ها بدی می کند آیا من به این مرد حرام هستم؟
بسمه تعالی، مجرد آنچه ذکر کردید موجب حرمت شما به او نمی شود و لازم نیست طلاق بگیرید.
[سؤال 10475] 5900
بسمه تعالی
با تقدیم عرض سلام، محضر مبارک قائد عظیم الشأن و زعیم عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، دام ظله العالی، در مقام زحمت برآمدم:
اگر زنی از شوهر خود کلمات کفر آمیزی بشنود لفظاً و عملاً؛ از قبیل توهین به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و امام رضا علیه السلام و سید احمد بن موسی علیه السلام و
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 184
قرآن کریم، و منکر خدا و نماز و روزه و معاد باشد و واجبات دین اسلام را قبول نداشته باشد، آیا این زن به چنین مردی ـ در صورت ثابت شدن اعمال فوق بر زن و مشاهدۀ چنین اعمالی در همۀ حالات روحی مرد ـ حلال است یا خیر؟
بسمه تعالی، در فرض مرقوم، بر چنین شوهری حرام است و باید فوراً از او جدا شود و نیاز به طلاق هم نیست.
[سؤال 10476] 5901
بسمه تعالی
زنی هستم که شوهرم طبق مسأله 2447 و 2448 رساله، مرتد است و 39 سال سن دارم و در این مسأله آمده که باید عده نگهدارد من نمی دانم چگونه؟
ضمناً از لحاظ اخلاق خانوادگی مرا فوق العاده اذیت می کند و زندگی برایم تنگ شده است. ضمناً چون او روحیۀ نفاق دارد، جلو افراد اظهار انکار خدا و معاد و نماز را نمی کند، اما در خانه، حتی فحش و ناسزا به پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه ـ صلوات الله علیهم ـ می گوید. با توجه به قوانین جدید و دادگاه ها، من چگونه این کار را بکنم و شواهد زیادی بر ارتداد او دارم. از محضر امام تقاضای فتوا در این مورد را دارم، تا وظیفه و تکلیف الهی من روشن بشود. البته حرف های زیادی در رابطه با زندگی من و شوهرم وجود دارد که به علت کمبود وقت امام، آن ها را متذکر نشدم. فقط عمده مطلب آن را در این جا آوردم و تقاضای تعیین تکلیف دارم.
بسمه تعالی، اگر شما یقین به ارتداد او پیدا کنید، دیگر محرم او نیستید، و نمی توانید با او زندگی نمایید.
[سؤال 10477] 5902
بسمه تعالی 5 / 10 / 1361
ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی شما از درگاه خداوند تبارک و تعالی و با آرزوی مستمر پیروزی رزمندگان کفر ستیز اسلام در جبهه های نور علیه ظلمت
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 185
حقیر ضمن پوزش از مزاحمت، خواستار پاسخی قاطع مانند همیشه در مورد مشکل خود بوده و چشم انتظار پاسخ جناب عالی هستم.
این جانب زنی هستم مسلمان و در خانواده ای مسلمان به دنیا آمده ام و در دامن پر برکت اسلام تربیت یافتم. حدود یک سال و اندی پیش با شخصی ازدواج نمودم ولیکن بعد از گذشت مدتی به نکته ای اساسی و تکان دهنده پی بردم و آن نکته این بود که در موقع نماز حاجت شوهرم سجادۀ نماز را از زیر پایم کشید و گفت: این چه حرکتی است که انجام می دهی و نماز و دین بی فایده و بی معنا است! و این حرکات ابلهانه را (به قول خودش) انجام مده. بعد من ضمن تشریح مبانی شریعت مقدس اسلام خواستم فلسفۀ دین را تا حدودی که می دانستم برایش توضیح دهم، ولی انگار مانند دیواری بود که برایش صحبت می کردم و در ضمن صحبت من، پدر و مادر او به طرفداری از او برخاسته و ضمن فحاشی به این شریعت الهی، موجب درگیری شدند. باز بعد از گذشت مدتی که به دیدار اقوام خود رفته بودم، در موقع مراجعه ملاحظه نمودم که چند مرد نامحرم ـ که به قول شوهرم از اقوامش بودند ـ در اتاق من مشغول قمار بودند و اثاثیۀ اتاق به هم ریخته بود. من چون خود را در مقابل آن ها ناتوان دیدم بازگشتم. بعد از گذشت این ماجرا در شبی که بسیار سرد بود، در موقع روشن کردن بخاری اتاقم ـ به منظور گرم کردن خود و طفلی که در شکم داشتم ـ پدر شوهرم با عجله بخاری را خاموش و به گوشه ای پرت کرد و گفت: چرا آن قدر به خودت می رسی و مگر ما می توانیم این نفت را استفاده کنیم؟! با این که آن مقدار نفتی که در بخاری بود را از خانۀ پدرم آورده بودم. باز هم بعد از گذشت مدتی آن مرد هنوز بی دین بود. من هرچه خواستم او را راهنمایی و به راه راست هدایت نمایم قبول نمی کرد و هنوز کفر می گفت؛ تا این که من از خانۀ آن مرد ـ البته با اجازۀ او ـ خارج شدم و به خانۀ پدرم مراجعت کردم. بعد از گذشت مدتی که در خانۀ پدرم اقامت داشتم، او دیگر به دنبال من نیامد؛ چون قرار بود به دنبالم بیاید. ولی با کمال تأسف
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 186
چند ماه بعد نامه ای از دادگاه آورده بود و مرا به دادگاه احضار نمود و متأسفانه با این که من جزئیات زندگی خود را برای مسئول دادگاه تشریح نمودم، رأی به نفع او صادر شد؛ ولی ضمن پی گیری این موضوع، پرونده به مقامات عالی قضایی رجوع شد که هنوز جوابی از آن ها دریافت نکرده ام. از جناب عالی خواستارم که به سؤالات این جانب پاسخ کامل و قاطع عنایت فرمایید.
آیا من می توانم با آن مرد که از راه راست منحرف شده و اصول اسلام را منکر گردیده است زندگی کنم یا نه؟
و نیز آیا تکلیف شرعی من با شخصی که بعد از گذشت یک سال، نه به دیدن من و نه به دیدن فرزند خردسالش نیامده، چیست؟
و اسلام در مورد شخصی که قرآن را در موقع مسافرت که برای رفع بلا در جلوی او می گیرند به گوشه ای پرت می کند و به قرآن کریم ناسزا می گوید، چه می گوید، و نظر جناب عالی در مورد این شخص چیست؟
خواهشمندم که این جانب را راهنمایی نموده و جواب قاطعی در مورد این مطالب به من بدهید. چشم انتظار جواب شما هستم. با موفقیت روز افزون قوای اسلام و طول عمر شما، من الله التوفیق
بسمه تعالی، چنانچه منکر خدا یا رسول خدا یا یکی از ضروریات دین باشد، محکوم به ارتداد است و باید از او جدا شوید.
[سؤال 10478] 5903
بسمه تعالی
دفتر محترم امام، ضمن عرض سلام و پوزش از مزاحمت، استدعای دقت کافی و پاسخ گویی مشکلی را داشتم.
خواهری هستم در شرایط سنی و شغلی: سی و شش سال و کارمندی با سه هزارتومان حقوق؛ حدود بیست و یک سال است که ازدواج کرده ام و دارای سه
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 187
فرزند ـ 1. پسری 17 ساله 2. دختر 14 ساله 3. پسر 7 ساله ـ می باشم.
مشکلی که دارم، دانستن زندگی کردن من از لحاظ شرعی، با مردی است که مشروب می خورد و نماز و روزه و به طور کلی، هیچ یک از دستورات خدا را انجام نمی دهد و فقط مسلمان شناسنامه ای است. گاه می گوید: خدایا مرا ببخش. گاهی می گوید: بهشت و جهنم همین جا است و هنگامی که انسان فوت کرد، دیگر تمام شده و تقریباً به معاد عقیده ندارد. از لحاظ اخلاقی هم هیچ خوب نیست؛ یعنی وقتی مشروب می خورد، فحاشی می کند به طوری که به من نسبت ناسزا و ناروا می دهد. چون اخیراً من یکی ـ دو تا از کتاب های آقای دستغیب، به خصوص گناهان کبیره را خوانده ام، در گیجی عجیبی فرو رفته ام و تصمیم به جداشدن دارم. حتی چند ماهی است که با او طوری رفتار کرده ام که تماس زناشویی هم نداشته ام؛ چون خوانده ام زنی که با مرد شراب خوار تماس داشته باشد، به زنا رفته. البته در این مدت چند سال، دو بار خواستم جدا شوم و تقاضای طلاق هم داده ام، ولی چون قاضی هایی که از طرف رژیم ملعون سابق در رأس کار بودند، شراب خواری را عیب ندانسته، در جواب می گفتند: دلایل تو قانع کننده نیست. البته او هیچ حاضر نیست که جدا شود. مهم تر از همه، بچه ها را به من نمی دهد. خلاصه ناراحتی من از این است که در پیشگاه خداوند به خاطر زندگی کردن با چنین مردی مسئول نباشم؛ و گرنه اگر بدانم از لحاظ شرعی، مسئولیتی برایم نیست، به خاطر منحرف نشدن بچه ها باز هم ناراحتی ها را تحمل می کنم.
دیگر این که قبل از انقلاب و اوایل زندگی، مرا هم از کارهای دینی منع می کرد، ولی اکنون هیچ جلوگیری از کارهای من نمی کند و فقط غیر مستقیم، نارضایتی خودش را از رفتن به جلسۀ دینی و راهپیمایی و نماز جمعه و دعای کمیل نشان می دهد. از این نظر هم می خواستم بدانم آیا باید در این موردها به حرف چنین شوهری گوش کرد یا اطاعتش واجب نیست؟
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 188
در ضمن، در اثر دادخواست دادن و کشمکش، قباله نامه ام هم گمشده و چیزی در دست ندارم، ولی هیچ چشم داشتی به حق و حقوق ندارم. فقط استدعای عاجزانه دارم جواب را طوری لطف بفرمایید که اگر لازم بود جدا شوم، در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد. با خواهش از خدای بزرگ، در جزای خیر برای شما.
بسمه تعالی، تا کفر و ارتداد، به وجه شرعی ثابت نشود، زوجیت به حال خود باقی است و احکام آن مترتب است.
[سؤال 10479] 5904
بسمه تعالی 10 / 9 / 1361
حضور محترم رهبر کبیر انقلاب و امام عزیزتر از جانم
سلام خود را از جوار امام هشتم، شهر شهادت، به حضورتان تقدیم می دارم.
با عرض معذرت، از حضور شما امام عزیز خواهشمند است در مورد مشکل خانوادگی، تکلیف شرعی من و فرزندانم را روشن نمایید.
زنی هستم 56 ساله و خانه دار که مدت 40 سال است که ازدواج کرده ام و مادر هشت دختر می باشم، که چهار تن از دخترانم ازدواج کرده اند و چهار تای دیگر مجرد و در منزل می باشند. شوهری دارم بازنشستۀ ادارۀ دارایی که مدت 40 سال است که معتاد به تریاک و مشروبات الکلی است و نه نماز می خواند و نه روزه می گیرد و حتی منکر روز قیامت می باشد و تقریباً مدت ده سال است که اختلافات ما شدیدتر شده و در این مدت ده سال اخیر به هیچ وجه خرجی من و بچه هایش را نمی پردازد، و دوتن از دخترانم ـ که معلم و مجرد می باشند ـ خرج زندگی را می پردازند و حتی از شوهرم نیز، مانند میهمان پذیرایی می کنند و مدتی است که شوهرم به من تهمت زنا می زند و بسیار مرا معذّب و ناراحت می کند، و فرزندانم که بسیار انقلابی و با ایمان هستند، از داشتن چنین پدری رنج می برند و به من می گویند که اگر از نظر شرع اشکالی ندارد، طلاق بگیر. و من الآن حیران مانده ام که چه کنم؟ آیا از این مرد جدا شوم و یا این که در
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 189
منزل او باقی بمانم؟ اگر طلاق بگیرم به کجا بروم؟ فرزندانم را چه کنم؟ البته همۀ آن ها کبیر می باشند و فقط کوچک ترین دخترم پانزده ساله است. آیا می شود در منزل شوهرم باقی بمانم و طلاق نگیرم و لیکن اطاعت او را نکنم؟ بارها به شوهرم گفته ام که تو می توانی زن دیگری بگیری، و او نیز گاهی به من می گوید: از منزل من بیرون برو، تو زن فاسق و بدکاره ای هستی، من تو را نمی خواهم. در صورتی که تمام فامیل و آشنایان، گواهی به پاکی من می دهند. در ثانی منزلی که ما در آن زندگی می کنیم، شوهرم به صورت اشتراکی، با دامادم خریداری کرده است، و نه دامادم امکان مالی دارد که بقیه سهم منزل را بخرد و نه شوهرم. می ترسم طلاق گرفتن من نیز، باعث آبرو ریزی فرزندانم گردد. و دیگر این که هر چند وقت یک بار، شوهرم نان و یا شیر می خرد و به منزل می آورد؛ با توجه به این که او خمس و زکات مالش را نمی پردازد، خوردن آن ها بر من و فرزندانم حلال است یا نه؟ شوهرم حتی به فرزندانمان می گوید: از منزل من بیرون بروید و شما آزادید که هر کجا که می خواهید، بروید. ولی چنانچه از او اجازه نگیرند، می گوید: شما به پدرتان احترام نمی گذارید. و مدتی است که فرزندانم با پدرشان فقط سلام و علیک می کنند، و با او صحبتی نمی کنند؛ چون هر وقت با او صحبت می کنند، او از انقلاب بدگویی کرده، و به من فحش می دهد، که در این صورت فرزندانم بسیار ناراحت می شوند، و ترجیح می دهند که سکوت کنند.
لطفاً تکلیف شرعی من و فرزندانم را روشن نمایید؟ و همچنین، برخورد فرزندانم با پدرشان چگونه باید باشد؟
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
بسمه تعالی، اگر منکر قیامت است، محکوم به کفر است و باید از او جدا شوید، مگر بدانید که منکر خدا و رسول او نیست، که در این صورت اختیار طلاق در دست اوست، و شما و فرزندان، باید او را ارشاد و راهنمایی کنید.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 190
[سؤال 10480] 5905
بسمه تعالی
با درود به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی، و با سلام به شهیدان و رزمندگان اسلام، و با آرزوی طول عمر امام، سؤال خودم را شروع می کنم، امید است جواب قانع کننده ای را دریافت دارم.
من زنی هستم بیست و پنج ساله که حدود هشت سال است ازدواج کردم با مردی که هم اکنون سی و پنج سال دارد و هنوز خداوند به ما فرزندی عطا ننموده است. در موقع ازدواج به ظاهر مسلمان بود و از باطنش اطلاعی نداشتم، اما حال پی به باطنش بردم، و حتی از ظاهر کردن آن هم ابایی ندارد. منظورم این است که نمازی می خواند، ولی در مورد دیگر احکام اسلام توجه چندانی نداشت، اما فعلاً چندی است که نماز را کنار گذاشته، به طوری که من فکر می کردم جاهل به مسأله است و یا کاهل نماز می باشد. اما اخیراً همان را به طور کل رها کرده، به صورتی که وقتی از او به طور جدی سؤال می کنم که آیا نماز نخواندن و این اخلاق جدیدی که پیدا کرده ای، نادانی است، یا با غرض، یعنی این که قبول نداری؟ چون اگر قبول نداشته باشی، بنا به گفتۀ امام ـ که من مقلد او هستم ـ تو مرتد خواهی بود. جواب می دهد: بلی، من قبول ندارم. حتی بهشت و دوزخ را همین جا می داند و چون فقط با خاله و شوهر خاله اش، و دوستان همکارش ـ که فاقد اعتقاد اسلامی هستند ـ رابطه دارد، به انقلاب بدبین است و همۀ تقصیر را به گردن انقلاب و من ـ که زن او هستم و از این لحاظ، یعنی امور دینی، اوامرش را گوش نداده و مطابق میل او که همانا مثل خودش شدن است، نشدم ـ انداخته است و می گوید: هر کاری می خواهی بکن، اگر دوست داری با من زندگی کنی، پس بساز. و دیگر نسبت به من بسیار بی تفاوت و بی توجه است و می گوید: تو مرا درک نمی کنی، و باید از من پشتیبانی کنی؛ چون من هستم که نان تو را می دهم. یعنی منظورش این است که هرچه هم به ناحق بگوید، من بگویم حق
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 191
با توست، ولی من این کار را نمی کنم.
حال از شما می خواهم تکلیف شرعی مرا معلوم کرده و پاسخ دهید که من می توانم با این مرد ـ که به طور عملی عقیده اش تغییر کرده ـ ادامۀ زندگی دهم یا نه؟ با تشکر فراوان و به امید پیروزی کامل اسلام بر کفر
بسمه تعالی، اگر خدا یا رسول خدا یا یکی از ضروریات دین را جداً انکار می کند، مرتد است و شما باید از او جدا شوید و با او نامحرم هستید، و نیازی به طلاق هم نیست.
[سؤال 10481] ----> 1335
5. شوهر عمۀ من ضد این انقلاب است و شراب هم می خورد اما خود عمۀ من فردی است مسلمان و انقلابی؛ از لحاظ شرع، عمۀ من بر شوهرش محرم است یا نه؟
بسمه تعالی، محرم است.
[سؤال 10482] 5906
بسمه تعالی
اگر مؤمنی ازدواج کند و بعد از ازدواج متوجه شود که همسر وی، بی دین است تکلیف چیست؟
بسمه تعالی، اگر کافر نیست، ازدواج صحیح است.
[سؤال 10483] 5907
بسمه تعالی
اگر مؤمنی مسلمان زاده ای را به همسری برگزیند و بعداً معلوم شود که همسر وی علی رغم اقرار به اسلام، عامل به احکام ضروری نمی باشد، تکلیف چیست؟
بسمه تعالی، اگر منکر نیست اشکال ندارد.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 192