برای دریافت این مجموعه اینجا را کلیک کنید.
همچنین میتوانید برای دریافت پاسخهای آیتالله العظمی خامنهای به استفتائات درباره «روزه»،
را کلیک نمایید.
۱. معنای روزه
«روزه» در شرع مقدس اسلام آن است که انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا غروب آفتاب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشامیدن و چیزهای دیگری که به تفصیل گفته خواهد شد خودداری کند.
توجه
:
معیار شرعی در مورد وقت روزه، فجر صادق است نه کاذب، و احراز آن موکول به تشخیص مکلف است.
در طلوع فجر (وقت وجوب امساک برای روزه گرفتن) فرقی بین شبهای مهتابی و غیر مهتابی نیست.
مقتضی است که مؤمنین محترم «اَیَّدَهُمُ اللهُ تَعَالی» جهت رعایت احتیاط در امساک روزه، همزمان با شروع اذان صبح از رسانهها برای روزه امساک نمایند.
هرگاه برای روزهدار اطمینان حاصل شود که اذان از هنگام داخل شدن وقت شروع شده جایز است به صرف شروع اذان، افطار نماید و صبر کردن تا پایان اذان لازم نیست.
۲. انواع روزه
روزه از یک نظر بر چهار نوع است:
۱. روزهی واجب، مثل روزهی ماه مبارک رمضان.
۲. روزهی مستحب، مثل روزهی ماه رجب و شعبان.
۳. روزهی مکروه، مثل روزهی روز عاشورا.
۴. روزهی حرام مثل روزهی عید فطر(اول ماه شوال) و قربان(دهم ماه ذیالحجه).
توجه:
کسی که میداند روزه برای او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست بلکه حرام است، خواه این یقین و خوف از تجربهی شخصی حاصل شده باشد یا از گفتهی پزشک امین یا از منشأ عقلایی دیگر.
ملاک تأثیر روزه در ایجاد بیماری یا تشدید آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن، تشخیص خود روزهدار نسبت به خودش است، بنابراین اگر پزشک بگوید روزه ضرر دارد، اما او با تجربه دریافته است که ضرر ندارد باید روزه بگیرد، همچنین اگر پزشک بگوید روزه ضرر ندارد ولی او بداند روزه برایش ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد نباید روزه بگیرد.
هرگاه عقیدهاش این بود که روزه برای او ضرر ندارد و روزه گرفت و بعد فهمید روزه برای او ضرر داشته باید قضای آن را به جا آورد.
پزشکانی که بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع میکنند گفتهی ایشان در صورتی معتبر است که اطمینان آور باشد یا باعث خوف ضرر شود و در غیر این صورت اعتباری ندارد.
۳. روزههای واجب
۱. روزهی ماه مبارک رمضان.
۲. روزهی قضا.
۳. روزهی کفاره.
۴. روزهی قضای پدر و مادر.
۵. روزهی مستحبی که به واسطهی نذر و عهد و قسم واجب شده است.
۶. روزهی روز سوم از ایام اعتکاف.
۷. روزهی بدل از قربانی در حج تمتع
۴. شرایط وجوب روزه
بلوغ
عقل
قدرت
بی هوش نبودن
مسافر نبودن
حایض و نفسا نبودن
ضرری نبودن روزه
حرجی نبودن روزه
توجه:
روزه بر افرادی واجب است که واجد شرایط فوق باشند، بنابراین روزه بر کودک نابالغ، دیوانه، بیهوش، فردی که توانایی گرفتن روزه ندارد، مسافر، زن حایض و نفسا، کسی که روزه برای او ضرر یا حرج (مشقت زیاد) دارد واجب نیست. (توضیح بیشتر در درسهای بعدی خواهد آمد).
انسان نمیتواند به خاطر ضعف روزه را بخورد، ولی اگر به قدری ضعف پیدا کند که تحمل آن بسیار مشکل شود میتواند روزه را بخورد، و همچنین اگر برای او ضرر یا خوف ضرر داشته باشد، بنابراین دخترانی که به سن بلوغ - که بنا به نظر مشهور همان تکمیل نه سال قمری است - میرسند واجب است روزه بگیرند و ترک آن به صرف دشواری، ضعف جسمانی و مانند آن جایز نیست. بلی اگر برای آنها ضرر داشته و تحمل آن برای ایشان همراه مشقت زیاد باشد میتوانند افطار کنند.
۵. شرایط صحت روزه
۱. اسلام
۲. ایمان
۳. عقل
۴. بی هوش نبودن
۵. مسافر نبودن
۶. حایض و نفسا نبودن
۷. ضرری نبودن
۸. داشتن نیت
۹. ترک مفطرات
۱۰. روزهی قضا نداشتن (البته این شرط برای کسی است که میخواهد روزهی مستحبی بگیرد).
توجه:
روزه از افرادی صحیح است که واجد شرایط فوق باشند، بنابراین روزهی کافر، دیوانه، بیهوش، مسافر، حایض و نفسا، روزهیی که برای فرد ضرر دارد، یا در آن نیت روزه نکرده یا یکی از مفطرات را عمداً انجام داده باطل است، همچنین روزهی مستحبی کسی که روزهی قضا دارد صحیح نیست.
۶. نیت روزه
الف) معنی و لزوم نیت
روزه مانند همهی عبادتهای دیگر باید با نیت همراه باشد، بدین معنی که خودداری انسان از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهای باطلکنندهی روزه، به خاطر دستور خداوند باشد و همین که چنین عزمی در او باشد کافی است و لازم نیست آن را بر زبان بیاورد.
ب) زمان نیت
روزههای مستحبی: از اول شب تا موقعی که به اندازهی نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد.
روزههای واجب:
۱. واجـب معین، مثل روزهی ماه رمضان
الف) تا قبل از طلوع فجر: صحیح است.
ب) تا قبل از زوال:
از روی عمد: صحیح نیست.
از روی فراموشی یا بی اطلاعی: بنابر احتیاط واجب نیت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز روزهی آن روز را قضا نماید.
ج) بعد از زوال: کافی نیست.
۲. واجب غیرمعین، مثلروزهیقضای ماه رمضان
الف) تا قبل از زوال: صحیح است.
ب) بعد از زوال: صحیح نیست.
۱. از آن جا که شروع روزه از اول فجر است، نیت آن هم باید از آن لحظه به تأخیر نیفتد، و بهتر آن است پیش از فرا رسیدن فجر، نیت روزه کند.
۲. اگر اول شب نیت کرد که فردا روز بگیرد و پس از آن به خواب رفت و تا بعد از اذان صبح بیدار نشد یا سرگرم کاری بود و از فرا رسیدن صبح غافل بود، و پس از آن توجه یافت، روزهی او صحیح است.
۳. کسی که در ماه رمضان، هنگام فرا رسیدن اذان صبح، عمداً نیت روزه نمیکند، اگر در اثنای روز نیت روزه کند، روزهاش باطل است و در عین حال باید تا غروب آن روز از همهی چیزهای باطل کنندهی روزه اجتناب کند و بعد از ماه رمضان هم قضای آن روز را به جا آورد.
۴. کسی که در ماه رمضان از روی فراموشی یا بی اطلاعی، نیت روزه نکرده و در اثنای روز ملتفت شود، در صورتی که کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد، روزهی آن روز باطل است ولی تا غروب از کارهای باطل کنندهی روزه خودداری کند، اما چنانچه تا هنگامی که ملتفت روزه میشود کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد اگر بعد ازظهر است روزه باطل است، واگر پیش از ظهر است بنابر احتیاط واجب باید نیت روزه کند و روزه بگیرد و بعداً نیز روزهی آن روز را قضا کند.
۵. اگر برای روزهی واجب غیر ماه رمضان، مانند روزهی کفاره یا قضا تا نزدیک ظهر نیت نکند، چنانچه تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، میتواند نیت کند و روزهی او صحیح است.
۶. روزهی مستحبی را در هر وقت از روز که به فکر روزه بیفتد میتواند نیت روزه کند و روزهی او صحیح است، مشروط بر این که تا آن لحظه کاری که موجب باطل شدن روزه است از او سر نزده باشد.
۷. کسی که روزهی قضای ماه رمضان بر او واجب است نمیتواند روزهی مستحبی بگیرد حتی اگر زمانی که وقت نیت روزهی واجب تمام شده است (یعنی بعد از ظهر) هم نیت روزهی مستحبی کند صحیح نیست، و چنانچه فراموش کند و روزهی مستحبی بگیرد در صورتی که در اثنای روز (چه پیش از ظهر باشد یا بعد ازظهر) یادش بیاید روزهی مستحبی او باطل میشود، حال اگر پیش ازظهر باشد میتواند نیت روزهی قضای ماه رمضان کند و روزهاش درست است.
توجه:
کسی که روزهی قضای ماه رمضان بر ذمه دارد اگر به نیت استحباب روزه بگیرد، به جای روزهی قضایی که بر عهدهاش هست محسوب نمیشود.
کسی که نمیداند روزهی قضا بر عهده دارد یا نه، اگر به نیت آنچه که شرعاً مأمور به آن است اعم از روزهی قضا یا مستحبی، روزه بگیرد و در واقع روزهی قضا بر عهدهاش باشد به عنوان روزهی قضا محسوب میشود.
۸. اگر مریض در اثنای روز ماه رمضان خوب شود، واجب نیست که نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد، ولی اگر پیش از ظهر باشد و کاری که روزه را باطل میکند از او سر نزده باشد احتیاط مستحب آن است که نیت روزه کند و روزه بگیرد و پس از ماه رمضان باید آن روز را قضا کند.
ج) نیت در یومالشک
روزی که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان (یوم الشک) واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد نمیتواند نیت روزهی رمضان کند، بلکه میتواند قصد روزهی مستحبی آخر شعبان یا روزهی قضا و مانند آن کند و اگر بعداً معلوم شود که رمضان بوده از رمضان حساب میشود و قضای آن روز لازم نیست، و اگر در اثنای روز بفهمد که ماه رمضان است باید از همان لحظه نیت روزهی رمضان کند.
د) استمرار در نیت
۱. در روزه، واجب است نیت، استمرار داشته باشد.
۲. آنچه استمرار در نیت را به هم میزند:
الف) نیت قطع روزه (یعنی در اثنای روز از نیت روزه گرفتن برگردد به طوری که قصد ادامهی روزه نداشته باشد): روزهاش باطل میشود و قصد دوبارهی او برای ادامهی روزه فایده ندارد. البته تا اذان مغرب باید از کاری که روزه را باطل میکند، خودداری کند.
ب) تردید در ادامهی روزه (به این معنی که هنوز تصمیم نگرفته است روزه را هم باطل کند)
ج) نیت قاطع (یعنی تصمیم بگیرد کاری را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده است)
در صورت (ب) و (ج)، احتیاط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نماید.
توجه:
آنچه گفتیم در ارتباط با روزهی واجب معین از قبیل روزهی ماه رمضان و نذر معین و مانند آن است، اما در روزههای مستحب و نیز روزههای واجب غیر معین که وجوب آن مخصوص به روز معینی نیست اگر تصمیم بر قطع روزه بگیرد ولی کاری که روزه را باطل میکند از او سر نزند و بعداً دوباره تا پیش از ظهر - و در مستحب تا غروب - نیت روزه کند روزهی او صحیح است.
۷. مفطرات روزه
۱. خوردن و آشامیدن.
۲. جماع (آمیزش جنسی).
۳. استمنا (خود ارضایی جنسی).
۴. دروغ بستن به خدا و پیامبران و معصومین(ع) (بنابر احتیاط واجب).
۵. رساندن غبار غلیظ به حلق (بنابر احتیاط واجب).
۶. فرو بردن تمام سر در آب (بنابر احتیاط واجب).
۷. باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح.
۸. اماله (تنقیه) کردن با مایعات.
۹. قی کردن عمدی.
توجه:
به کارهایی که روزه را باطل میکند «مفطرات روزه» میگویند.
خوردن و آشامیدن
۱. اگر روزهدار عمداً و آگاهانه چیزی بخورد یا بیاشامد روزهی او باطل میشود، خواه آن چیز از خوراکیها و آشامیدنیهای معمول باشد و خواه از چیزهای غیر خوراکی مانند کاغذ یا پارچه و امثال آن، و خواه زیاد باشد یا کم، مانند قطرههای بسیار کوچک آب یا خردهی کوچکی از نان.
۲. اگر روزهدار چیزی را که لای دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل میشود، اما اگر علم به وجود باقیماندهی غذا در لای دندانها و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشته و یا فرو رفتن آن عمدی و با التفات نبوده روزه باطل نمیشود.
۳. خوردن و آشامیدن از روی سهو و فراموشی روزه را باطل نمیکند و تفاوتی هم بین اقسام روزه از واجب و مستحب نیست.
۴. فرو بردن آب دهان روزه را باطل نمیکند.
۵. احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولهای مقوّی یا مغذّی، یا آمپولهایی که به رگ تزریق میشود و نیز انواع سِرُمها خودداری کند، ولی تزریق آمپول در عضله یا برای بی حس کردن و نیز دارو گذاشتن در زخمها و جراحتها اشکال ندارد.
۶. احتیاط واجب آن است که روزهدار از مواد مخدری که از راه بینی یا زیر زبان جذب میشود خودداری کند.
۷. اگر موقعی که مشغول خوردن غذا است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون بیاورد، و اگر عمداً آن را فرو ببرد روزهاش باطل است. (وظیفهی کسی که عمداً روزه را باطل کرده است بعداً گفته خواهد شد).
۸. فرو بردن اخلاط سر و سینه تا به فضای دهان نرسیده روزه را باطل نمیکند، اما اگر داخل فضای دهان شود احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
۹. هرگاه خوردن قرص در حال روزه برای درمان فشار خون ضروری باشد اشکال ندارد، ولی با خوردن آن، روزه باطل میشود. (بر استفاده از قرص جهت درمان، عنوان خوردن صدق میکند).
۱۰. خونی که از لثه بیرون میآید تا آن را فرو نبرده است روزه باطل نمیشود و چنانچه در آب دهان مستهلک شود (و از بین برود) محکوم به طهارت است و بلعیدن آن اشکال ندارد و مبطل روزه نخواهد بود، و همچنین در صورت شک در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشکال ندارد و به صحت روزه ضرر نخواهد زد.
توجه:
به صرف بیرون آمدن خون از دهان، روزه باطل نمیشود، ولی واجب است از رسیدن آن به حلق جلوگیری کند.
جماع (آمیزش جنسی)
۱. آمیزش جنسی روزه را باطل میکند، هر چند منی بیرون نیاید.
۲. اگر فراموش کند که روزه است و آمیزش جنسی کند، روزهی او باطل نمیشود، ولی هر لحظه که یادش آمد باید فوراً از حال آمیزش خارج شود وگرنه روزهاش باطل است.
استمنا (خود ارضایی جنسی)
۱. اگر روزهدار عمداً کاری کند که منی از او بیرون بیاید روزهاش باطل میشود.
۲. محتلم شدن در روز (خروج منی در حال خواب) روزه را باطل نمیکند، و هرگاه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم میشود، لازم نیست از خواب خود جلوگیری کند.
۳. اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود واجب نیست از آن جلوگیری کند.
دروغ بستن به خدا و پیامبران و معصومین
۱. دروغ بستن به خدا و پیامبران و معصومین(ع) بنابر احتیاط (واجب) موجب باطل شدن روزه میشود، هر چند بعداً توبه کند و بگوید که دروغ بسته است.
۲. نقل روایاتی که در کتب آمده است و انسان نمیداند که دروغ باشد، اشکال ندارد، هر چند احتیاط (مستحب) آن است که آنها را با نسبت به آن کتاب نقل کند (مثلاً بگوید: در فلان کتاب چنان نوشته شده است که پیامبر(ص) فرمود…).
رساندن غبار غلیظ به حلق
۱. روزهدار بنابر احتیاط واجب باید غبار غلیظ را، مانند غباری که از جارو کردن زمین خاکی بر میخیزد فرو ندهد، ولی صرف داخل شدن غبار در دهان و بینی بدون این که به حلق برسد روزه را باطل نمیکند، همچنین دود سیگار و دیگر دخانیات بنابر احتیاط واجب روزه را باطل میکند.
۲. هرگاه روزهدار مبتلا به تنگی نفس شدید، مادهیی را بهکار ببرد که از هوای فشرده همراه با دارویی هر چند به صورت گاز یا پودر تشکیل شده و وارد حلق میشود، روزه اشکال ندارد.
فرو بردن سر در آب
۱. اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آب فرو ببرد، بنابر احتیاط واجب روزهاش باطل است و باید روزهی آن روز را قضا کند.
۲. در حکم مسألهی قبل فرقی نیست میان این که در هنگام فرو بردن سر در آب، بدن او نیز در آب باشد یا این که بدن او در بیرون باشد و فقط سر را در آب فرو ببرد.
۳. اگر نصف سر را در آب فرو ببرد و سپس بیرون بیاورد و نصف دیگر سر را در آب فرو کند روزهاش باطل نمیشود.
۴. اگر تمام سر زیر آب برود ولی مقداری از موها بیرون بماند روزه باطل میشود.
۵. اگر شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه، روزهاش صحیح است.
۶. اگر روزهدار بیاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد روزهاش باطل نمیشود، ولی باید فوراً سر را از زیر آب خارج کند، همچنین اگر فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو ببرد روزهی او باطل نمیشود، ولی هرگاه یادش آمد باید فوراً سر را بیرون بیاورد.
۷. کسی که با پوشیدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصی) بدون این که بدنش خیس شود در آب فرو رود، اگر لباس به سر او چسبیده باشد، صحت روزهاش محل اشکال است و بنابر احتیاط واجب قضای آن لازم است.
۸. آب ریختن روی سر توسط ظرف و مانند آن به صحت روزه ضرر نمیرساند.
باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
۱. کسی که در شب ماه رمضان دچار جنابت است باید تا پیش از اذان صبح غسل کند و اگر عمداً تا آن هنگام غسل نکند روزهاش باطل است. این حکم در مورد روزهی قضای ماه رمضان نیز جاری است.
توجه:
اگر در شب ماه رمضان جنب شود و بدون تعمد تا اذان صبح غسل نکند، مثل این که در خواب جنب شود و خواب او تا بعد از اذان صبح ادامه یابد روزهاش صحیح است.
باطل شدن روزه به خاطر بقای بر جنابت، مخصوص روزهی ماه رمضان و قضای آن است و در روزههای دیگر به خصوص روزهی مستحبی موجب بطلان نمیشود.
۲. اگر جنب در روزهی ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش کند و با حالت جنابت صبح نماید روزهاش باطل است و احتیاط (واجب) این است که قضای روزهی ماه رمضان هم در این حکم به آن ملحق شود، ولی در سایر روزهها، روزه بر اثر آن باطل نمیشود.
۳. اگر شخصی در حال جنابت چند روز روزه بگیرد و نداند که طهارت از جنابت شرط صحت روزه است، روزههایی که در این چند روز گرفته باطل است و باید آنها را قضا نماید.
۴. اگر شخصی در ماه مبارک رمضان با آب نجس غسل کند و بعد از چند روز متوجه شود که آن آب نجس بوده است، روزههای او محکوم به صحت است.
۵. کسی که در شب ماه رمضان وظیفه دارد غسل کند، اگر به دلیل تنگی وقت یا مضر بودن آب و امثال آن نتواند غسل کند، باید تیمم بدل از غسل بهجا آورد.
توجه:
کسی که وظیفهی او تیمم است جایز است عمداً خود را در شبهای ماه مبارک رمضان جنب کند به شرط این که بعد از جنب شدن، وقت کافی برای تیمم داشته باشد.
هرگاه کسی قبل از اذان صبح، غسل جنابت و یا تیمم بدل از آن را انجام دهد روزهی او صحیح است، هر چند بعد از اذان صبح بدون اختیار از او منی خارج شود.
۶. اگر در حال روزه در خواب جنب شود روزه باطل نمیشود، بنابراین اگر قبل از اذان صبح یا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد از اذان بیدار شود، جنابت به روزهی آن روز او ضرر نمیزند. بلی واجب است که برای نماز غسل کند و میتواند غسل را تا وقت نماز به تأخیر بیندازد.
توجه:
اگر روزهدار در روز ماه رمضان و سایر ایام که روزه است در حال خواب جنب شده، پس از بیدار شدن واجب نیست فوراً غسل کند.
۷. کسی که در بیداری جنب شده یا پس از جنب شدن در حال خواب، بیدار شده و میداند که اگر به خواب رود، تا پیش از اذان صبح برای غسل بیدار نخواهد شد، جایز نیست قبل از غسل کردن بخوابد، و اگر خوابید و پیش از اذان، غسل نکرد روزهاش باطل است، ولی اگر احتمال میدهد که پیش از اذان صبح برای غسل بیدار خواهد شد و تصمیم بر غسل داشته باشد ولی بیدار نشود روزهاش صحیح است، ولی اگر دوباره خوابید و تا صبح بیدار نشد باید قضای آن روز را به جا آورد.
توجه:
هرگاه در شب ماه رمضان قبل از فجر شک کند که محتلم شده یا نه، ولی به شک خود اعتنا نکند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود و متوجه گردد که قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چنانچه بعد از بیداری اول، اثری از احتلام در خود مشاهده نکند بلکه فقط احتمال آن را بدهد و چیزی بر او کشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد روزهاش صحیح است، هر چند بعد از آن معلوم شود که احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است، همچنین اگر قبل از اذان صبح متوجه احتلام خود نشود و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود و متوجه گردد که قبل از اذان صبح محتلم شده است روزهاش صحیح است.
۸. زنی که از عادت ماهانه پاک شده و باید غسل کند، و همچنین زنی که از نفاس (خونریزی زایمان) پاک شده و غسل بر او واجب است، اگر غسل را تا اذان صبح روز ماه رمضان تأخیر اندازد روزهاش باطل است.
۹. زن روزهدار اگر در اثنای روز خون حیض یا نفاس ببیند روزهاش باطل میشود، اگر چه نزدیک مغرب باشد.
توجه:
اگر زنی در حال روزهی نذری معین حیض شود روزهاش باطل میشود و قضای آن بعد از طهارت واجب است.
اماله کردن با مایعات
۱. اماله کردن با چیز روان، اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میکند.
۲. داروهای مخصوصی برای معالجهی بعضی از بیماریهای زنان وجود دارد (شیافهای روغنی) که در داخل بدن گذاشته میشود، استفاده از این داروها به روزه ضرر نمیرساند.
قی کردن عمدی
۱. هرگاه روزهدار عمداً قی کند اگر چه به واسطهی بیماری و مانند آن ناچار به این کار باشد، روزهاش باطل میشود، ولی اگر سهواً یا بیاختیار قی کند اشکال ندارد.
۲. اگر در هنگام آروغ زدن، چیزی در دهانش بیاید باید آن را بیرون بریزد و اگر بیاختیار فرو رود روزهاش صحیح است.
چند نکته در ارتباط با مفطرات روزه
هرگاه روزهدار عمداً و از روی اختیار کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد روزهی او باطل میشود و چنانچه از روی عمد نباشد، مثل این که پایش بلغزد و در آب فرو رود، یا از روی فراموشی غذا بخورد، یا به زور چیزی در گلوی او بریزند روزهاش، باطل نمیشود و تفاوتی هم بین اقسام روزه از واجب، مستحب، ماه رمضان و غیره نیست.
توجه:
هرگاه روزهدار خودش بر اثر اکراه دیگری مرتکب مفطری شود (و به عبارت دیگر مجبورش کنند که خودش افطار کند، مثلاً به او بگویند اگر غذا نخوری ضرر جانی یا مالی به تو میزنیم و او خودش برای جلوگیری از ضرر، غذا بخورد) روزهاش باطل میشود.
اگر روزهدار سهواً یکی از کارهایی را بکند که موجب باطل شدن روزه است و سپس به خیال این که روزهاش باطل شده، عمداً بار دیگر یکی از آن کارها را انجام دهد، روزهی او باطل میشود.
هرگاه کسی شککند مفطری انجام داده است یا نه، مثلاً غبار غلیظی که وارد دهان شده آن را فروبرده است یا نه، یا آبی که داخل دهان کرده بیرون ریخته یا نه، روزهاش صحیح است.
۸. کفارهی افطار عمدی روزهی ماه مبارک رمضان
۱. وجوب کفاره و موارد آن
الف) هرگاه در ماه مبارک رمضان کارهایی که روزه را باطل میکند را از روی عمد و اختیار و بدون عذر شرعی انجام دهد، علاوه بر این که روزهی او باطل میشود و قضا دارد کفاره نیز بر او واجب است اعم از این که هنگام انجام مفطر، عالم به وجوب کفاره باشد یا نه.
توجه:
اگر فردی به خاطر عذری احتمال دهد که روزهی ماه مبارک رمضان بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، علاوه بر قضا، کفاره هم بر او واجب است. (صرف احتمال عدم وجوب روزهی ماه مبارک رمضان برای افطار کافی نیست). بلی اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلایی داشته باشد کفاره ندارد، ولی قضا بر او واجب است.
اگر به سبب بی اطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند،مثل این که نمیدانست سر زیر آب کردن روزه را باطل میکند و سر زیر آب کرد، روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند، ولی کفاره بر او واجب نیست.
اگر به جهتی باطل کردن روزه برای او جایز یا واجب شود، مانند این که او را مجبور کنند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، یا برای نجات جان غریق خود را در آب بیندازد، در این صورت، کفاره بر او واجب نیست، ولی باید قضای آن روز را به جا آورد.
ب) اگر چیزی از اندرون روزهدار به دهان او برگردد، نباید آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو ببرد قضا و کفاره بر او واجب است.
ج) اگر روزهدار به گفتهی کسی که میگوید مغرب شده و اعتماد به گفتهی او نیست، افطار کند و سپس بفهمد که مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب میشود.
د) هرگاه روزهدار در ماه رمضان با همسر خود که روزهدار است جماع کند و زن نیز به آن راضی باشد بر هر یک از آنان حکم افطار عمدی جاری است و علاوه بر قضا، کفاره هم بر هر دو واجب است.
۲. مقدار کفاره و کیفیت آن
الف) کفـارهی افطار عمـدی روزهی ماه مبارک رمضان در شرع اسلام یکی از سه چیز است:
۱. آزاد کردن یک برده.
۲. دو ماه (شصت روز) روزه گرفتن.
۳. شصت فقیر را غذا دادن.
توجه:
از آن جایی که در این دوران ظاهراً بردهیی وجود ندارد که بتوان آزاد کرد مکلف باید یکی از آن دو کار دیگر را انجام دهد.
در مقدار کفاره تفاوتی نیست بین آن که روزهدار، به چیز حلال روزهی خود را باطل کند یا به چیز حرام، مثل زنا یا استمنا یا خوردن و آشامیدن حرام، گر چه احتیاط مستحب در افطار به چیز حرام آن است که کفارهی جمع بپردازد یعنی هم یک برده آزاد کند و هم دو ماه روزه بگیرد و هم شصت فقیر را غذا دهد.
هرگاه هیچ یک از این سه کار ممکن نشود باید به هر تعداد فقیر که قادر است غذا بدهد و احتیاط (واجب) آن است که استغفار نیز بکند و اگر به هیچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نیست فقط کافی است که استغفار کند یعنی با دل و زبان بگوید: «اَسْتَغْفِرُاللهَ» (از خداوند بخشایش میطلبم).
کسی که به خاطر عدم توانایی بر روزه و غذا دادن به فقیر، وظیفهاش استغفار است، اگر بعدها تمکن کرد که روزه بگیرد یا به فقرا غذا دهد، لازم نیست این کار را بکند، گر چه موافق احتیاط مستحبی است.
ب) کسی که میخواهد دو ماه کفارهی روزهی ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و حداقل یک روز از ماه دوم را پیدرپی بگیرد و اگر بقیهی ماه دوم پیدرپی نباشد اشکال ندارد.
ج) زنی که میخواهد شصت روز روزهی کفاره بگیرد و در اثنای روز به روزهای عادت ماهانه و امثال آن برسد پس از پایان آن روزها میتواند بقیهی روزهها را بگیرد و لازم نیست آنها را از سر بگیرد.
د) غذا دادن به شصت فقیر را میتوان به دو صورت انجام داد
۱. این که با غذای آماده آنان را سیر کند.
۲. این که به هر نفر به اندازهی ۷۵۰ گرم (یک مد) گندم یا آرد یا نان یا برنج یا امثال آن بدهد.
هـ) کسی که برای کفارهی روزه میخواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحی که در مسألهی قبل گفتیم) اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نمیتواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازهی سهم هر یک غذا بدهد. البته میتواند به عدد افراد خانوادهی شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید.
توجه:
در فقیر، تفاوتی میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.
۳. احکام کفاره
۱. اگر روزهدار در یک روز بیش از یکبار کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد فقط یک کفاره بر او واجب میشود. بلی اگر این کار، آمیزش جنسی یا استمنا باشد احتیاط واجب آن است که به عدد دفعات آمیزش جنسی یا استمنا کفاره بدهد.
۲. کسی که عمداً روزهی خود را باطل کرده، اگر پس از آن به سفر برود کفاره از او ساقط نمیشود، بنابراین اگر با حالت جنابت از خواب بیدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل یا تیمم نکند و برای فرار از روزه تصمیم بگیرد بعد از طلوع فجر مسافرت کند و این کار را نیز انجام دهد، صرف تصمیم و قصد سفر در شب و رفتن به مسافرت در روز برای سقوط کفاره از او کافی نیست.
۳. کسی که کفاره بر او واجب شده، لازم نیست که آن را فوراً بدهد، ولی نباید آن را به قدری تأخیر بیندازد که کوتاهی در ادای واجب شمرده شود.
۴. کفارهی واجب را اگر چند سال بگذرد و ندهد، چیزی بر آن اضافه نمیشود.
۵. در کفارهی روزه، بین قضا و کفاره، ترتیب واجب نیست.
۹. کفارهی افطار قضای ماه رمضان
۱. وجوب کفاره و موارد آن
کسی که قضای روزهی ماه رمضان را گرفته جایز نیست بعد از ظهر روزه را باطل کند و اگر عمداً چنین کاری را انجام دهد باید کفاره بپردازد.
توجه:
کسی که روزهی قضای ماه رمضان را به جا میآورد میتواند پیش از ظهر روزه را افطار کند، به شرط این که وقت برای قضای روزه تنگ نباشد، اما اگر وقت، تنگ باشد مثلاً پنج روز قضا به ذمه دارد و پنج روز هم بیشتر به ماه رمضان باقی نمانده افطار پیش از ظهر (همچون افطار بعد از ظهر) برای او به احتیاط (واجب) جایز نیست، هر چند اگر افطار کند کفاره ندارد.
اگرکسی برای گرفتن روزهی قضای ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند کفاره بر او واجب نیست.
۲. مقدار کفاره
کفارهی افطار قضای ماه رمضان عبارت است از غذا دادن به ده فقیر و اگر نمیتواند واجب است سه روز روزه بنابر اتیاط واجب پی در پی بگیرد.
۱۰. کفارهی تأخیر
۱. وجوب کفاره و مورد آن
کسی که روزهی ماه رمضان را به واسطهی عذری نگیرد و تا رمضان آینده هم به خاطر سهلانگاری و بدون عذر قضای آن را به جا نیاورد باید بعداً روزه را قضا کند و برای هر روز کفارهی تأخیر بدهد، اما اگر قضای روزهی ماه رمضان را به علت استمرار عذری که مانع روزه گرفتن است، مانند مسافرت تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر اندازد قضای روزههایی که از او فوت شده کافی است و واجب نیست کفاره بدهد، هر چند احتیاط (مستحب) در جمع بین قضا و کفاره است. ناگفته نماند در خصوص بیماری، توضیحی وجود دارد که خواهد آمد.
توجه:
کفارهی تأخیر قضای روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمیشود، بنابراین اگر شخصی به خاطر جهل به وجوب قضای روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضای روزههایش را به تأخیر اندازد باید برای هر روز کفارهی تأخیر بدهد.
کفارهی تأخیر قضای روزهی ماه رمضان- هر چند به مدت چند سال هم به تأخیر افتاده باشد- یکبار واجب است و با گذشت سالها متعدد نمیشود، بنابراین اگر قضای روزهی ماه رمضان را چند سال به تأخیر اندازد باید قضا را به جا آورد و برای هر روز یک کفارهی تأخیر بدهد.
۲. مقدار کفاره
کفارهی تأخیر عبارت است از یک مد طعام که بایستی به فقیر داده شود.
توجه:
کسی که باید برای هر روز یک مد طعام بدهد میتواند کفارهی چند روز را به یک فقیر بدهد.
۱۱. موارد فدیه
۱. موارد فدیه
۱. مرد و زن پیر که روزه گرفتن برای آنها مشقت دارد.
۲. کسیکه مبتلا به بیماری استسقا است یعنی زیاد تشنه میشود و روزه برای او مشقت دارد.
۳. زن باردار که وضع حمل او نزدیک است و روزه برای حملش ضرر دارد.
۴. زن شیرده که شیر او کم است و روزه برای بچهیی که شیر میدهد ضرر دارد.
۵. فرد بیمار که روزه برای او ضرر دارد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کند.
۱. زن بارداری که خوف از ضرر روزه بر جنین خود دارد و خوف وی هم دارای منشاء عقلایی باشد، باید روزهاش را افطار کند و برای هر روزی فدیه بدهد و قضای روزه را هم بعداً بهجا آورد.
۲. زن شیردهی که به دلیل کم یا خشک شدن شیرش بر اثر روزه، خوف ضرر برطفل خود دارد باید روزهاش را افطار کند و برای هر روزی فدیه بدهد و قضای روزه را هم بعداً به جا آورد.
۳. بیماری که به واسطهی بیماری، روزهی ماه رمضان را نگرفته و بیماریش تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کرده است، قضای روزههایی را که نگرفته واجب نیست، فقط باید برای هر روزی فدیه بپردازد.
توجه:
زنی که به علت بیماری از روزه گرفتن معذور است و به جهت ادامهی بیماری قادر بر قضا کردن آنها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست فدیه بر خود او واجب است و چیزی بر عهدهی شوهرش نیست.
زنی که در دو سال متوالی به دلیل عذر شرعی، روزهی ماه رمضان را نگرفته، اگر عذر او در خوردن روزه، خوف از ضرر روزه بر جنین یا کودکش بوده باید علاوه بر قضا، برای هر روزی فدیه هم بپردازد و چنانچه قضا را بعد از رمضان، تا ماه رمضان سال بعد بدون عذر شرعی به تأخیر انداخته علاوه بر قضا و فدیه، کفارهی تأخیر هم بر او واجب است و اگر روزه برای خودش ضرر داشته و به جهت ضرر داشتن قادر بر قضای روزه تا ماه رمضان سال بعد نبوده، فقط باید برای هر روزی فدیه بپردازد.
۲. مقدار فدیه
مقدار فدیه همان مقدار کفارهی تأخیر است یعنی یک مد طعام که بایستی به فقیر داده شود.
یک نکته در ارتباط با کفاره
اگر نذر کند که روز معینی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه نگیرد یا روزهاش را باطل کند باید کفاره بدهد.
توجه:
کفارهی نذر همان کفارهی قسم است که در جای خود گفته خواهد شد.
۱۲. جاهایی که قضا واجب است ولی کفاره واجب نیست
۱. کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمیکند، یا از روی ریا روزه میگیرد ولی هیچیک از کارهایی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمیدهد قضای آن روز بر او واجب است، ولی کفاره واجب نیست.
۲. کسی که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد قضای آن روزها بر او واجب است.
۳. اگر در سحر ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضای آن روز را بگیرد، ولی اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضای آن روز بر او واجب نیست.
۴. اگر در روز ماه رمضان به خاطر تاریکی هوا یقین کند که مغرب شده یا کسانی که خبر آنها شرعاً حجت است بگویند مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که هنوز در آن هنگام مغرب نبوده است باید قضای آن روز را به جا آورد.
۵. اگر بر اثر ابر گمان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود که مغرب نبوده است، قضای آن روز بر او واجب نیست.
۶. در سحر ماه رمضان تا وقتی یقین به طلوع فجر نکرده است میتواند کارهایی را که موجب باطل شدن روزه است انجام دهد، ولی اگر بعداً معلوم شد که در آن هنگام صبح شده بوده است حکم آن در مسألهی«۳» گفته شد.
۷. در روز ماه رمضان تا وقتی یقین به فرارسیدن مغرب نکرده باشد نمیتواند افطار کند، و اگر با یقین به مغرب افطار کرد و بعد معلوم شد که مغرب نشده بوده است حکم آن در مسألهی «۴ و ۵» گفته شد.
۸. اگر روزه دار در هنگام وضو که مستحب است قدری آب در دهان بگرداند و مضمضه کند، این کار را کرد و آب بی اختیار فرو داده شد روزهاش صحیح است و قضا بر او واجب نیست، ولی اگر این کار را نه برای وضو بلکه برای خنک شدن و امثال آن انجام داد و آب بی اختیار به حلق او فرو رفت، باید قضای آن روز را به جا آورد.
۱۳. احکام قضای روزه
۱. کسی که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغما بوده و روزهی واجب از او فوت شده، لازم نیست قضای روزه آن روزها را به جا آورد.
۲. کسی که به خاطر مستی، روزه از او فوت شده، مانند این که بر اثر مستی نیت روزه نکرده هر چند همه روز را امساک کرده باشد، قضای روزهیی که از او فوت شده واجب است.
۳. کسی که نیت روزه کرده ولی سپس مست شده و همه یا بخشی از روز را با حال مستی گذرانیده بنا به احتیاط (واجب) باید روزهی آن روز را قضا کند، مخصوصاً در مستیهای شدید که موجب زایل شدن عقل است.
توجه:
در این مسأله و مسألهی قبل فرقی نیست میان این که صَرف مادهی سکرآور برای او حرام باشد یا به خاطر بیماری یا بیاطلاعی از موضوع، حلال بوده باشد.
۴. زن باید ایامی را که به خاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته پس از ماه رمضان قضا کند.
۵. کسی که چند روز از ماه رمضان را به خاطر عذری روزه نگرفته، و تعداد آن روزها را نمیداند، مثلاً نمیداند که آیا در روز بیست و پنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزههایی که از او فوت شده مثلاً شش روز باشد یا در روز بیست و ششم رفته که پنج روز باشد میتواند مقدار کمتر را قضا کند و اما در صورتی که هنگام شروع عذر (مثلاً سفر) را میداند، مثلاً میداند که در روز پنجم ماه به سفر رفته ولی نمیداند که در شب دهم برگشته تا پنج روز فوت شده باشد یا شب یازدهم برگشته تا شش روز فوت شده باشد، در این صورت احتیاط (واجب) آن است که مقدار بیشتر را قضا کند.
۶. اگر از چند ماه رمضان روزهی قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانع ندارد، ولی اگر وقت قضای آخرین ماه رمضان تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، در این صورت احتیاط (واجب) آن است که قضای رمضان آخر را بگیرد.
۷. کسی که روزهی قضای ماه رمضان را بهجا میآورد میتواند به پیش از ظهر روزه را افطار کند به شرط این که وقت برای قضای روزه، تنگ نباشد، ولی بعد ازظهر جایز نیست. ۸. هرگاه به واسطهی بیماری، روزهی ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طولانی شود قضای روزههایی را که نگرفته واجب نیست، ولی اگر به واسطهی عذر دیگری (مثلاً به خاطر مسافرت) روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند واجب است روزههایی را که نگرفته بعد از ماه رمضان قضا کند، همچنین اگر ترک روزه به خاطر بیماری بوده، بعد بیماری رفع شده و عذر دیگری مانند مسافرت پیش آمده است.
یک نکته در ارتباط با قضای روزه
ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به صرف ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمیشود، بنابراین دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی، توانایی روزه گرفتن ندارد و تا ماه رمضان آینده هم نمیتواند قضای آن را به جا آورد واجب است روزههایی که از او فوت شده را قضا کند، همچنین فردی که چند سال روزه نگرفته و فعلاً توبه کرده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها دارد، واجب است تمام روزههای فوت شده را قضا کند و چنانچه نتواند، قضای روزهها از او ساقط نمیشود و بر عهدهاش میماند.
۱۴. احکام روزهی قضای پدر و مادر
۱. اگر پدر و نیز بنا به احتیاط واجب، مادر روزههای خود را به خاطر عذری غیر از سفر به جا نیاورده و با این که میتوانسته آن را قضا کند، قضا نیز نکرده است بر پسر بزرگتر آنان واجب است که پس از مرگ آنان، خودش یا به وسیلهی اجیر قضای آن روزه را بهجا بیاورد، و اما آنچه به خاطر سفر بهجا نیاوردهاند واجب است حتی در صورتی که فرصت و امکان قضا را هم نیافتهاند، آن را قضا کند.
۲. روزههایی را که پدر یا مادر عمداً به جا نیاوردهاند بنا بر احتیاط (واجب) باید به وسیلهی پسر بزرگتر – شخصاً یا با گرفتن اجیر – قضا شود.
۳. در نماز و روزه قضای پدر و مادر، ترجیحی بین نماز و روزه نیست و هر یک را میتوان بر دیگری مقدم داشت.
۱۵. احکام روزهی مسافر
۱. کسی که در ماه رمضان مسافرت میکند در هر مورد که نماز را باید شکسته بخواند نباید روزه بگیرد، و در هر مورد که باید نماز چهار رکعتی (تمام) بخواند، مانند مسافری که ده روز در یک محل قصد ماندن میکند یا این که مسافرت شغل اوست واجب است روزه را نیز به جا بیاورد.(مگر در مواردی که استثنا شده است).
۲. هرگاه روزهدار بعد از ظهر مسافرت نماید باید روزهی خود را تمام کند، اما اگر پیش از ظهر مسافرت نماید روزهاش باطل است، ولی قبل از آن که به حد ترخص برسد نمیتواند روزه را افطار کند و اگر پیش از آن افطار کند بنابر احتیاط کفارهی (افطار عمدی روزهی ماه رمضان) بر او واجب است. البته اگر از حکم مسأله غافل بوده کفاره ندارد.
۳. هرگاه مسافر پیش از ظهر وارد وطن شود یا به جایی برسد که قصد ده روز توقف دارد، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد باید روزه بگیرد و اگر انجام داده باید بعداً قضا کند، ولی اگر بعد از ظهر وارد شود نمیتواند روزه بگیرد.
۴. مسافرت در ماه رمضان هر چند برای فرار از روزه باشد جایز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر این که سفر برای کار نیکو یا لازمی باشد.
یک نکته در ارتباط با روزهی مسافر
مسافری که تصمیم به اعتکاف در مسجد الحرام دارد اگر قصد اقامت ده روز در مکهی مکرمه نماید و یا نذر کرده باشد که در سفر روزه بگیرد بر او واجب است بعد از این که دو روز روزه گرفت، اعتکاف خود را با روزهی روز سوم کامل کند، ولی اگر قصد اقامت و یا نذر روزه در سفر نکرده باشد، روزهی او در سفر صحیح نیست و با عدم صحتِ روزه، اعتکاف هم صحیح نیست.
۱۶. راههای ثابت شدن اول ماه
۱. رؤیت شخص مکلف.
۲. شهادت دو فرد عادل.
۳. شهرتی که مفید علم باشد.
۴. گذشت سی روز.
۵. حکم حاکم.
۱. رویت هلال برای اثبات حلول ماه قمری از شبی که پس از رویت است کفایت میکند.
توجه:
رؤیت با وسیله، فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد، پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. بلی رؤیت تصویر هلال از طریق انعکاس به رایانه که در آن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.
استهلال (دیدن هلال) فی نفسه واجب شرعی نیست.
صرف کوچکی و پایین بودن هلال یا بزرگی و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن و مانند آن، دلیل شرعی شب اول یا دوم بودن نیست، ولی اگر مکلف از آن علم به چیزی پیدا کند باید به مقتضای علم خود در این زمینه عمل نماید.
اول ماه به وسیلهی تقویمها و محاسبات علمی منجمین ثابت نمیشود مگر این که از گفتهی آنها یقین حاصل شود.
۲. اگر در شهری اول ماه ثابت شود برای شهرهای دیگر در افق با هم متحد هستند کفایت میکند.
توجه:
منظور از اتحاد افق، شهرهایی است که از جهت احتمال رویت و عدم احتمال رویت هلال یکسان باشند.
۳. تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکند، صرف ثبوت هلال نزد او، برای تبعیت دیگران از وی کافی نیست، مگر آن که اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
توجه:
اگر شخصی هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال برای حاکم شرع شهر او به هر علتی ممکن نیست، واجب نیست رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد مگر آن که ترک آن مفسده داشته باشد.
اگر حاکم حکم نماید که فردا عید است و این حکم، شامل همهی کشور باشد حکم او شرعاً برای همهی شهرها معتبر است.
در تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک حکومت، اسلامی بودن آن حکومت شرط نیست، بلکه ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقهیی است که نسبت به مکلف کافی محسوب میشود.
اگر هلال ماه در شهری دیده نشود ولی تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، در صورتی که مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولی فقیه باشد کافی است و نیازی به تحقیق نیست.
۴. اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتی در افق شهرهای مجاوری که یک افق دارند و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.
۵. اگر اول ماه رمضان ثابت نشود روزه واجب نیست، ولی اگر بعداً ثابت شود که آن روزی را که روزه نگرفته اول ماه بوده باید آن را قضا کند.
۶. روزی که انسان شک دارد آخر رمضان است یا اول شوال باید روزه بگیرد، اما اگر در اثنای روز ثابت شود که اول شوال است باید افطار کند، هر چند نزدیک مغرب باشد.
۱۷. مسایل متفرقهی روزه
۱. در جایی که بیشتر مردم در شبهای ماه مبارک رمضان برای قرائت قرآن و خواندن دعا و شرکت در مراسم دینی و امثال آن بیدار هستند، پخش برنامههای خاص سحرهای این ماه از بلندگوی مسجد جهت شنیدن همگان اشکال ندارد، ولی اگر سبب اذیت همسایگان مسجد شود جایز نیست.
۲. قرائت دعاهای مخصوص ماه رمضان که به صورت دعای روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، اگر به قصد ثواب و مطلوبیت باشد اشکال ندارد.
۳. هرگاه کسی روزهی مستحبی بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند و هر موقع بخواهد میتواند روزهی خود را بخورد، بلکه اگر برادر مؤمنی او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبول کرده در اثنای روز افطار نماید. خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هر چند روزه را باطل میکند ولی او را از اجر و ثواب روزه محروم نمیسازد.
۵. اگر روزهداری هنگام غروب در سرزمینی افطار کرده باشد و سپس به جایی مسافرت کند که خورشید در آن هنوز غروب نکرده است روزهی او صحیح است و تناول مفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشید با فرض این که در وقت غروب در سرزمین خود افطار کرده برای او جایز است.
۶. اگر شخصی از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم آن در وطن خود روزه بگیرد و در صبح روز بیست و هشتم به مکانی مسافرت کند و در روز بیست و نهم به آنجا برسد و متوجه شود که در آنجا عید اعلام شده است در صورتی که اعلان عید در روز بیست و نهم در آن مکان، به نحو شرعی و صحیح باشد قضای آن روز بر او واجب نیست، ولی این کشف میکند که یک روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضای روزهیی را که یقین به فوت آن دارد را به جا آورد.