سوتی خوابیدن
من بچه که بودم, خیییلی علاقه شدیدی به رقص ??داشتم.. همیشه در حال رقص بودم! مامانم میگفت یه روز خوابیده بودی, یدفعه دیدم بلتد, شدی داری میلرزونی ?هووووو هوووو ??..میگفت هرچی صدات کردم دیدم واقعا خوابی.. دستتو گرفتم خوابوندمت ?? یبارم توی عقد بودم خواب دیدم یه پسره روبه روم وایساده بود اسمشم حامد بود داشت میرفت ک صداش زدم حااااامد حاااامد نرووو توروخدا.. حاااامد ..یدفعه دیدم شوهرم یقمو گرفته داره فحشم میده ?به همین سوی چراغ قسم ولم نمیکرد, میگفت حامد کیه ها؟؟! هرچی میگفتم بابا بخدا خواب, دیدم میگفت ن کیه؟! چرا صداش زدی ??حالا ایتا به کنار...
تاریخ 24 خرداد 1400