اهميت نماز
۱ - در عظمت نماز همين اندازه بس كه حضرت ابراهيم عليه السلام بعد از رسيدن به مقام نبوت و رسالت و خُلَّت و امامت ، در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست :
«رَبِّ اجْعَلْنِى مُقِيمَ الصَّلوةِ وَمِنْ ذُرِيَّتى»؛
( پروردگارا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و ذريّه مرا ) .
۲ - در عظمت نماز همين اندازه كفايت مىكند كه جامعتر از نماز بين عبادات ، عبادتى يافت نمىشود ، زيرا اين عبادتى است مشتمل بر عبادت فعلى و بر عبادت قولى ، و عبادت فعلى آن شامل افعال عبادى از ركوع و سجود و قيام و قعود است ، و عبادت قولى آن شامل قرائت و ذكر و جامع جميع معارف الهيّه از تسبيح و تكبير و تحميد و تهليل كه اركان اربعه معارف حضرت حقّ سبحانه و تعالى است ، و مشتمل است بر تمام عبادات ملائكه مقرّبين ، كه عدّهاى از آنها عبادتشان در قيام است و عدّهاى در قعود و جمعى در ركوع و جمعى در سجود .
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمودند : بعد از معرفت خدا چيزى را افضل از اين صلوات پنجگانه نمىدانم .
آداب نماز
انسان مواظب باشد كه به عجله و شتابزدگى نماز نخواند ، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد و متوجّه باشد كه با چه كسى سخن مىگويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم ناچيز ببيند .
و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى را كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد ، كبر ، غيبت ، خوردن حرام ، آشاميدن مسكرات ، ندادن خمس و زكاة و بلكه هر معصيتى را ترك كند .
و همچنين سزاوار است كارهايى را كه ثواب نماز را كم مىكند به جا نياورد ، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند ، و كارهايى را كه ثواب نماز را زياد مىكند به جا آورد ، مثلا انگشتر عقيق به دست كند و لباس پاكيزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد .
و اما اشاره به بعضى احكام نماز كه در بيمارستانها بيشتر مورد نياز است :
بيمارى گاهى مانع از انجام قيام ( ايستادن ) يا نشستن يا ركوع يا سجده يا قرائت در نماز مى شود . در مسائل زير شما را با احكام مسائل فوق آشنا مىنماييم .
كسى كه نمىتواند بايستد
وظيفه كسى كه نمىتواند بايستد آن است كه نشسته نماز را بخواند و اين مساله تفصيلى دارد كه در چند مساله زير به آن اشاره مىشود .
كسى كه فقط در بعضى ركعات يا قسمتهاى نماز بتواند بايستد
در اين صورت واجب است كه قيام كند تا موقعى كه احساس نمود كه ديگر توانائى بر قيام را ندارد ، در آن موقع بنشيند و اگر در حالى كه نشسته احساس كرد كه قدرت بر ايستادن دارد به همان مقدار كه توانست بايستد ولى تا بدنش آرام نگرفته ، نبايد قرائت و اذكار واجب نماز را بگويد .
تكيه كردن بر عصا يا ديوار در حال ايستادن
در صورتى كه از روى ناچارى باشد اشكالى ندارد ولى در حال اختيار بنابر احتياط واجب به ديوار و عصا و مانند اينها تكيه نكند .
نماز با قيام بدون ركوع و سجود اختيارى يا نماز نشسته با ركوع و سجود
اگر نماز گزار وقتى كه ايستاده نماز بخواند نمىتواند خم شده و ركوع و سجود نمايد و مجبور است به جاى ركوع و سجود با سر اشاره كند ولى در صورتى كه نشسته نماز بخواند مىتواند خم شده و ركوع و سجود انجام دهد ، اين مسأله دو صورت دارد :
۱ - اگر متمكن از قيام است ولى متمكن از ركوع ايستاده نيست ، بايد نماز را ايستاده بخواند و براى ركوع اشاره نمايد ، و بنابر احتياط واجب نماز را با ركوع نشسته اعاده نمايد .
۲ - اگر متمكن از ركوع و سجود هر دو نباشد، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع و سجود اشاره نمايد .
ركوع در نماز نشسته
حدّ ركوع در نماز نشسته آن است كه به مقدارى خم شود كه صورت مقابل زانوها قرار بگيرد ، و بهتر آن است كه به قدرى خم گردد كه كمرش صاف شود .
در ضمن گذاشتن كف دست روى زانو در ركوع استحباب داشته و واجب نيست . لذا مىتواند كف دست خود را روى تخت يا روى زمين بگذارد .
كسى كه قدرت بر ايستادن و نشستن ندارد
وظيفه چنين كسى آن است كه نماز خود را خوابيده بخواند و كيفيت رو به قبله خوابيدن به اين صورت است :
بايد دراز كشيده و در حال نماز به پهلوى راست طورى بخوابد كه جلوى بدن او (و صورت او) رو به قبله باشد و در صورتى كه نتواند به پهلوى راستش بخوابد ، به پهلوى چپ بخوابد و باز صورتش رو به قبله باشد و اگر نتوانست بر دو طرف بخوابد بر پشت خوابيده و كف پاهايش را رو به طرف قبله نمايد و بنابر احتياط واجب بايد با سرش در حدّ امكان براى ركوع و سجود اشاره كند ( سرش را پائين آورد ) و احتياط واجب اين است كه براى سجده سرش را براى اشاره پائينتر از اشاره براى ركوع بياورد و در صورتى كه نتواند با سرش اشاره كند بايد با چشمانش اشاره كند .
كسى كه قدرت بر ركوع ندارد
قبل از بيان اين مساله به معنى ركوع شرعى و عرفى اشاره مىكنيم :
ركوع شرعى آن است كه در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازهاى خم شود كه سر انگشتها به زانو برسد و احوط آن است كه بتواند دست را به زانو بگذارد .
ركوع عرفى آن است كه مقدارى خم شود تا در عرف بگويند ركوع نموده ولو به اندازه ركوع شرعى خم نشده است .
هرگاه نمازگذار نتواند به اندازه ركوع شرعى خم شود بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع شرعى را به جا آورد ، و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند ركوع شرعى را به جا آورد، در صورتى كه متمكّن از ركوع عرفى است ، بنابر احتياط واجب بايد ركوع عرفى را به جا آورد ، و با سر خود هم در حال قيام اشاره به ركوع بنمايد .
كسى كه قدرت بر سجده كامل ندارد
كسى كه نمىتواند پيشانى را به زمين برساند بايد به قدرى كه مىتواند خم شود ، و مهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است روى چيز بلندى گذاشته و طورى پيشانى را برآن بگذارد كه بگويند سجده كرده است ، ولى بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد .
و اگر چيز بلندى نباشد كه مهر يا چيز ديگرى كه سجده بر آن صحيح است روى آن بگذارد ، لازم است كه مهر يا چيز ديگر را با دست بلند كرده و بر آن سجده نمايد ، و در صورتى كه خودش نتواند ، ديگرى بلند كند و او بر آن سجده نمايد .
نماز روى صندلى
در فرض سؤال بايد سطح ميزى كه سر را براى سجده روى آن مىگذارد پايين باشد مثلاً روبروى پاهاى او قرار گيرد . مهر را روى آن قرار دهد و بر روى آن سجده نمايد .
ولى چنانچه قدرت ندارد بر ميزى كه سطح آن به اين مقدار پايين است سجده نمايد بلكه فقط مىتواند بر روى ميزى سجده نمايد كه سطح آن مثلاً روبروى سينه اوست به علت مريضى يا درد كمر و ... در اين صورت بنابر احتياط واجب يك بار نماز را به همين كيفيت بخواند و يك بار نماز را با سجده به اشاره سر بخواند ، و چنانچه براى سجده حتى در اين حد سطحى كه مثلاً روبروى سينه قرار دهد و بر آن سجده كند هم قدرت ندارد و فقط مىتواند نماز با سجده با اشاره به جا آورد بايد نمازش را با سجده به اشاره به جا آورد .
كسى كه قدرت بر قرائت و حرف زدن ندارد
در صورتى كه نمازگزار در اثر بيمارى يا جراحى صورت نمىتواند حرف زده يا حروف را به صورت صحيح ادا كند ، بايد به هر طور كه مىتواند نماز خود را قرائت نموده و كلمات آن را ادا نمايد و اگر به هيچ صورت نمى تواند قرائت كند بايد در قلب خود بگذراند و زبانش را حركت دهد وبه انگشت هم به آن اشاره كند .
اكتفاء به يك سبحان اللَّه براى مريض
شخص بيمار در ركوع و سجده نماز مىتواند به جاى سه بار سبحان اللَّه به يك بار گفتن اكتفا نمايد .