همراه ما باشید تا با دادخواست اجرت المثل ایام تصرف بیشتر آشنا باشید.
هنگامی که به تاریخ تمام شدن یک قرارداد مربوط به اجاره می رسیم عقد اجاره هم به انتها می رسد. حال اگر بعد از این که این مدت زمان معین به اتمام برسد و شخصی که ملک را اجاره کرده است یا مستاجر همچنان در آنجا باقی بماند و ملک مورد نظر را تخلیه نکند و از یان کار سر باز زند صاحب ملک یا همان موجر قادر است تا مبلغی را تحت عنوان اجرت المثل ایام تصرف از مستاجر خود درخواست کند.
در ادامه تصمیم داریم در مورد این موضوع صحبت کنیم. مواردی که در این مطلب قرار است به بیان آنها بپردازیم به شرح زیر هستند:
در ادامه به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:
- توضیحاتی راجع به با اجرت المثل ایام تصرف
- عنوان دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک را چه باید قرار دهیم؟
- در چه صورت دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک باطل می شود؟
- نحوه ی اعتراض کردن به کارشناسی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک
- کدام مرجع قضایی برای انجام دادخواست اجرت المثل صلاحیت دارد
- اجرای حکم دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چگونه است؟
- درخواست اعسار چیست؟
- چند نکته ی مهم در مورد دعوی درخواست اجرت المثل ایام تصرف
- ماده های قانونی در رابطه با دادخواست اجرت المثل تصرف
- اجرت المثل در اجاره چیست؟
- نتیجه ی تفاوت های بین اجرت المسمی و اجرت المثل چیست؟
- آیا اجرت المثل تصرف ملک در اجاره از نظر زمانی منقضی می شود؟
- اجاره از قرار چیست؟
- در دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چه چیزهایی باید آورده شوند؟
- نکاتی که باید در دادخواست به دادگاه به آن توجه کنیم کدام است؟
- نمونه دادخواست اجرت المثل ایام تصرف به چه صورت است؟
- اجرت المثل ایام تصرف ملک مشاع چگونه است؟
- چه نکته هایی در مورد چگونگی تخلیه ی ملک و صدور دستور تخلیه وجود دارد؟
- نکته هایی در مورد دعوی تخلیه فوری چیست؟
- اجرت المثل ایام تصرف خودرو چیست؟
- به چه نکته هایی باید برای نوشتن دادخواست مطالبه ی اجرت المثل ایام تصرف خودرو توجه کرد؟
- دادخواست چیست؟
- چگونگی تنظیم یک دادخواست به چه صورت است؟
توضیحاتی راجع به با اجرت المثل ایام تصرف
توضیحاتی راجع به با اجرت المثل ایام تصرف
حال این سوال پیش می آید که این پروسه یعنی درخواست اجرت المثل ایام تصرف چگونه صورت می گیرد؟ برای این کار در ابتدا موجر یا همان صاحب ملک باید در نقشش خواهان یک دعوی، یک دادخواست علیه شخصی که ملک وی را تصرف کرده است به تنظیم برساند و در آن مستاجر خود را به عنوان خوانده ی دعوی معین کند.
پس از اینکه این دادخواست تنظیم شد و آن را به دادگاه برای رسیدگی ارائه می کنند. سپس دادگاه برای این شکایت زمان رسیدگی را تعیین کرده و از هر دو طرف دادخواست یعنی خواهان و خوانده دعوت می کند تا در زمان مشخصی در دادگاه حضور پیدا کنند.
در این جلسه رئیس دادگاه اظهارات هر دو طرف دادخواست را شنیده و یا در اصطلاح حقوقی آن استماع می کند و سپس نوبت به ارائه ی حکم می شود. اگر حق با موجر یا همان صاحب ملک باشد دادگاه وی را محق به دریافت اجرت المثل معرفی می کند.
تعیین قرار توسط دادگاه
برای تعیین این اجرت المثل نیز دادگاه قراری تعیین می کند که براساس آن پرونده به یک کارشناس رسمی دادگستری ارجاع امر می شود. در این مرحله این کارشناس باید بازدیدی از ملک داشته باشد و بعد از اینکه شرایط و وضعیت آن را بررسی و ارزیابی کرد از روی موقعیتی که ملک مورد نظر دارد و شرایطی که در آن قرار گرفته و سایر عامل های دیگر میزان اجرت المثل تصرف ملک مورد نظر را معین می کند.
نکته ای که باید به آن توجه شود این است که مبلغ در نظر گرفته شده برای اجرت المثل تصرف می تواند از میزان اجاره بهایی که مستاجر ملزم به پرداخت ماهیانه ی آن است کمتر و یا گاها بیشتر باشد.
همچنین ذکر این موضوع نیز الزامی است که محل دادگاهی که برای دادخواست اجرت المثل ایام تصرف انتخاب می شود می بایست حتما در محدوده ای باشد که ملک مورد نظر از نظر حوزه ی قضایی در آن قرار دارد.
عنوان دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک را چه باید قرار دهیم؟
عنوان دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک را چه باید قرار دهیم؟
برای هر پرونده ی حقوقی لازم است تا یک دادخواست ارائه دهید. برای موضوع مورد بحث این مطلب یعنی اجرت المثل ایام تصرف ملک هم قضیه از همین قرار است.
شما در ابتدا باید به عنوان کسی که از مستاجر خود شکایت دارد دادخواست خود را به عنوان شخص خواهان ارائه دهید. یکی از مهمترین مواردی ک در این دادخواست باید وجود داشته باشد عنوان آن است. برای این منظور عنوان در نظر گرفته برای این دادخواست را باید به قرار زیر ثبت کرد:
” مطالبه ی اجرت المثل ایام تصرف یک باب منزل مسکونی به انضمام تمامی هزینه ها و خسارت های دادرسی اعم از هزینه ی دادرسی مطابق با نظر کارشناس”
پیشنهاد می کنیم از پست رد اتهام تصرف عدوانی دیدن کنید.
در چه صورت دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک باطل می شود؟
در چه صورت دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک باطل می شود؟
در نخستین جلسه ای که به منظور دادرسی و معین کردن بهای اجرت المثل ایام تصرف ملک ذکر شده برگزار می شود عموما قرار کارشناسی مرجع قضایی صادر می شود.
بعد از اینکه این نظر کارشناسی به وسیله ی دادگاه صادر شده و به ثبت رسید یک نوبت برای پرونده تعیین می شود که در آن به نظارت و نیز ابلاغ کردن و همچنین تودیع میزان دستمزد کارشناسی کردن ملک مورد نظر می پردازند.
حال اگر در این جلسه ی نظارت خواهان پرونده که همان موجر یا صاحب ملک می شود حاضر به پرداخت حق الزحمه ی کارشناس پرونده نباشد قاضی برای دادخواست مورد نظر ابطال حکم را خواستار می شود و آن را صادر میکند و به این شکل دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک باطل می گردد.
نحوه ی اعتراض کردن به کارشناسی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک
نحوه ی اعتراض کردن به کارشناسی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف ملک
همانطور که بالاتر هم در مورد روال بررسی یک دادخواست اجرت المثل ایام تصرف صحبت کردیم بعد از اینکه جلسه ی رسمی دادگاه برگزار شد و در آن قاضی به تفهیم کردن بندهای دادخوات موردنظر به هر دو طرف دعوی پرداخت یک نوبت دیگر برای این دادخواست معین می شود که در ان دادگاه مبلغ مورد نظر برای کارشناسی ملک را از خواهان دریافت کرده و در همین جلسه هم نظر کارشناس پرونده در مورد دادخواست و ملک و اجرت المثل آن طرح می شود.
بعد از اینکه دادگاه از کارشناسی که برای بررسی این پرونده مشخص شده است نظریه اش را دریافت کرد یک جلسه ی نظارتی دیگر هم مشخص می کند و آن را به هر دو طرف دعوی یعنی خواهان و خوانده اعلام می کند.
مراجعه به به دفتر دادگاهی که جلسات در انجا برگزار شده است
خواهان و خوانده موظف هستند تا در ضرب الاجل زمانی یک هفته ای که برای آنها به وسیله ی دادگاه تعیین شده است به دفتر دادگاهی که جلسات در انجا برگزار شده حضور بهم رسانند.
هر دو طرف دادخواست در طی این مدت زمان نظریه ی کارشناسی صادر شده را دیده و آن را گرفته اند. حال اگر هر یک از طرفین نظر یا شکایت یا هر مطلب دیگری در این مورد داشته باشند می خواهد نظراتی خلاف نظر کارشناسی باشد یا همسوی آن باید آن را حتما به شکل یک درخواست کتبی ارائه دهند.
حال اگر در این تایم مشخص شده هیچ اعتراضی به نظریه ی کارشناس از سمت هیچ یک از طرفین وارد نشود و نظر کارشناس با شرایط کارشناسی شده کاملا مطابقت داشته باشد دادگاه در این مرحله حکم مورد نظر را صادر می کند.
اما اگر به دادگاه اعتراضی در مورد نظریه ی کارشناسی صورت گرفته وارد شود قاضی حکم می کند تا دوباره دادخواست به هیئت کارشناسی فرستاده شود و سپس مرحله های گفته شده در بالا مجددا طی می شوند.
کدام مرجع قضایی برای انجام دادخواست اجرت المثل صلاحیت دارد؟
کدام مرجع قضایی برای انجام دادخواست اجرت المثل صلاحیت دارد؟
درخواست مطالبه ی اجرت المثل ایام تصرف ملک به شکل کلی در دو گروه قرار میی گیرد. در دادخواست های اجرت المثل ایام تصرفی که مبلغ هایی که برای آن درخواست شده اند زیر دویست میلیون ریال یا همان بیست میلیون تومان باشد پروتذه ی مورد نظر برای بازبینی و حل شدن به شوراهای حل اختلاف فرستاده می شود.
اما اگر دادخواست اجرت المثل برابر با مبلغی بالغ بر دویست و میلیون ریال باشد قطعا باید پرونده ی آن به دادگاه های حقوقی و قضایی فرستاده شود.
حال یک حالت دیگر هم پیش می آید و آن این است که خواهان قادر نباشد تا مقدار دقیق اجرت المثل ایام تصرف ملک را تعیین کرده و در دادخواست به ثبت برساند. در این حالت خواهان قادر است دادخواستی مبنی بر تامین دلیل به کارشناس حقوقی اراده داده و میزان دقیق هزینه ی اجرت المثل ایام تصرف ملک مورد نظر را درخواست کند.
اجرای حکم دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چگونه است؟
اجرای حکم دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چگونه است؟
در بالا در مورد روال تنظیم و ارائه ی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف صحبت کردیم و به اینجا رسیدیم که حکم به نفع خواهان یعنی صاحب ملک یا همان موجر صادر شد حال می خواهیم ببینیم ادامه ی روال این کار چگونه است؟
بعد از اینکه دادگاه رای خود را صادر کرد و مستاجر را محکوم به پرداختن اجرت المثل تصرف دانست به بیانی دیگر هنگامی که حکم دادگاه قطعیت پیدا کرد نوبت به صادر شدن اجراییه ی آن و فرستادن پرونده ی آن به دایره ی اجرای احکام است.
هنگامی که این حکم برای اجرا ارائه می شود صاحب ملک یا همان موجر قادر است با توجه به اجرائیه ای که برای وی صادر شده است و مبلغی که برای اجرت المثل تصرف در نظر گرفته شه است به همان مقدار از دارایی های مستاجر خود را توقیف کرده و به نفع خود مصادره کند.
اگر برای مستاجر هیچ دارایی شناسایی نشد صاحب ملک می تواند نسبت به گرفتن حکم جلب مستاجر خود اقدام کرده و تا هنگامی که وی این اجرت المثل ایام تصرف را به موجر پرداخت نکرده است و یا دادخواستی مبنی بر اعسار ارائه ندهد در بازداشت باقی می ماند. حال این سوال پیش می آید که درخواست اعسار چیست؟ در ادامه مختصری به آن می پردازیم.
خوب است بدانید صاحب ملک قادر است تا میزان ودیعه ای که از مستاجر در اختیار دارد را هم نزد خود نگاه داشته و توقیف کند و بعد از اینکه وضعیت دادخواست اجرت المثل ایام تصرف وی روشن شد این مبلغ را از ودیعه منقول برای خود بردارد.
درخواست اعسار چیست؟
درخواست اعسار چیست؟
همواره قانون این را بیان می کند که هر بدهکاری باید در مدت زمانی که برای وی مشخص شده است تعهدی که کرده است را بر عهده گرفته و آن را پرداخت نماید.
این تعهد نه تنها برای امور مالی بیان شده بلکه حتی برای امور غیر مالی نیز معتبر است و فردی که متعهد به انجام کاری شده است نیز باید دین خود را در موعد معین شده ادا کند.
اما برخی اوقات مشکلاتی پیش می آید که شخص متعهد قادر نیست تعهدات خود را انجام دهد.از جمله ی این شرایط می توان به اعسار اشاره کرد.
این واژه از کلمه ی عربی عسر به معنی سختی و نیازمندی گرفته شده است
این واژه از کلمه ی عربی عسر به معنی سختی و نیازمندی گرفته شده است و در بیان حقوقی به شخصی گفته می شود که تاجر نباشد و به دلیل این که اموالی که در اختیار دارد برای پرداخت بدهی اش کفایت نمی کند یا اموالش از دسترسش خارج است قادر نیست تحت هیچ شرایطی بدهی های خود و حتی هزینه هایی که در ارتباط با دادرسی اش است را نیز پرداخت کند.
یکی از نکته هایی که باید در مورد اعسار به آن توجه کرد در مورد تاجران است. اگر شخصی که تاجر است ادعای اعسار کند نخست باید دادخواستی مبنی بر ورشکستگی خود تنظیم کرده و و اگر صحت این ادعا روشن شد آنگاه وی میتواند از هزینه های دادرسی بنا بر حکم قاضی معاف باشد.
درخواست اعسار در مورد محکومیت های مالی به این شکل است که بر اساس حکم دادگاه فرد محکوم شناخته شده و ملزم به پرداخت وجه به خواهان دعوا است اما از نظر مالی توانایی پرداخت این وجه را نداشته باشد و این امر برای دادگاه محرز شده باشد.
چند نکته ی مهم در مورد دعوی درخواست اجرت المثل ایام تصرف
چند نکته ی مهم در مورد دعوی درخواست اجرت المثل ایام تصرف
در ادامه به ذکر چند نکته ی مهم در مورد دادخواست اجرت المثل ایام تصرف می پردازیم. این نکته ها عبارت هستند از:
برای ارائه ی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف تنها دو شخص می توانند اقدام کنند: نخست شخصی که به صورت رسمی ملک در اختیار او است و صاحب ملک محسوب می شود و دیگری وکیل قانونی صاحب ملک.
در صورتی که صاحب ملک بعد از این که موعد اجاره منقضی شد از مستاجر نخواهد که ملک را تخلیه کند این امر به این شکل تلقی می شود که موجر در مورد ادامه ی تصرف مستاجر مشکلی ندارد و راضی است.
اگر موارد اجاره ای بدون اینکه تعدی و یا تفریطی متوجه مستاجر باشد کاملا و یا بعضا از بین برود وی در هر هیچ صورتی ضامن به این قضیه نیست.
اگر شخصی از یک ملک که متعلق به شخص دیگری است بدون اجازه و رضایت وی استفاده کند و آن را به تصرف خود درآورد باید به اندازه ی زمانی که از ملک استفاده کرده است به صاحب ملک اجرت المثل پرداخت کند.
اگر تاریخ اجاره تمام شده و موجر درخواست تخلیه ی ملک را داشته باشد اما مستاجر راضی به انجام این کار نشود مستاجر حکم غصب کننده ی ملک را داشته و ضامن عین و منافع ملک مورد اجاره است.
ذکر بعضی نکات در بعضی از قراردادهای اجاره نامه
در بعضی از قراردادهای اجاره نامه ذکر می شود که اگر زمان اجاره به پایان برسد مبلغی که برای اجرت المثل تصرف در نظر گرفته می شود برابر با مقدار اجاره ای است که مستاجر باید بپردازد. البته این شرط در صورتی برقرار است که فرد مستاجر با رضایت کامل صاحب ملک در آن به سکونت خود ادامه دهد .
حال اگر صاحب ملک از مستاجر بخواهد ملک را تخلیه کرده و تحویل دهد و مستاجر از این کار امتناع کند در این صورت اجرت المثل تصرف بر طبق ارزش واقعی که ملک دارد حساب شده و یک کارشناس باید برای محاسبه ی آن به محل اعزام شود.
اجرت المثل ایام تصرف را می توان گونه ای از پرداخت خسارت محسوب کرد.
اگر مستاجر مبلغ ودیعه ای را که در اختیار صاحب ملک قرار داده را دریافت کند اما همچنان ملک مورد نظر را تخلیه نکند بر وی وظیفه است که تا هنگامی که در خانه سکونت دارد اجرت المثل تصرف را به صاحب ملک پرداخت کند.
ماده های قانونی در رابطه با دادخواست اجرت المثل تصرف
ماده های قانونی در رابطه با دادخواست اجرت المثل تصرف
در ادامه به بررسی برخی از ماده های قانونی در ارتباط با دادخواست اجرت المثل تصرف می پردازیم. این ماده ها به شرح زیر هستند:
ماده ی چهارصد و نود و چهار قانون مدنی:
قرارداد مرتبط با اجاره وقتی مدت زمان آن تمام می شود منقضی می گردد و اگر بعد از تمام شدن آن مستاجر ملک را تخلیه نکرده و همچنان آن را در تصرف داشته باشد صاحب ملک می تواند برای تمام مدت زمانی که ملک خارج از قرارداد در تصرف مستاجر بوده است اجرت المثل تصرف از وی درخواست کند
حتی اگر مستاجر درخواست سود نکرده باشد و ملک را با دستور و اجازه ی صاحب ملک در اختیار خود نگه دارد. زمانی مستاجر ملزم به پرداخت اجرت المثل است که سود خود را استیفا کرده باشد. تنها در صورتی نیاز به پرداخت اجرت المثل تصرف نیست که مالک این اجازه را صادر کرده باشد که مستاجر بدون هیچ هزینه ی اضافی ای از ملک استفاده کند.
ماده ی چهارصد و نود و پنج قانون مدنی:
چنانچه برای تادیه ی اجاره از مستاجر ضامنی گرفته شده باشد، ضامن هیچ نقشی برای اجرت المثل نخواهد داشت.
ماده ی پانصد و یک قانون مدنی:
اگر در قرارداد نوشته شده برای اجاره مدت زمانی که ملک باید در اختیار مستاجر قرار داشته باشد ذکر نشد باشد و اجاره بها نیز براساس روز، ماه و یا سال مبلغ مشخصی تعیین شده باشد میزان اجاره برای یک روز یا ماه یا سال درست است
و اگر مستاجر ملک را بیشتر از مدت زمان معلوم در اختیار خود نگه دارد و صاحب ملک هم درخواست تخلیه نداشته باشد مستاجر ملزم است تا مبلغی را که بین وی صاحب ملک توافق شده به موجر بپردازد.
ماده ی ششصد و سی و یک قانون مدنی:
اگر شخصی مالی را که برای خودش نباشد با عنوانی به جز مستودع در اختیار گرفته باشد و بر اساس قانون و مقررات وی در مقابل آن مال امین حساب شود نقش وی همانند مستودع است. در نتیجه مستاجر در مقابل ملک مورد نظر در نقش قیم یا ولی آن محسوب نمی شود و ضامنی برای مال صغیره یا مولی علیه نیست.
البته این مورد در صورتی برقرار نیست که مستاجر تفریط و تعدی کند که در این حال مالک ملک می تواند از زمانی که اقدام به صادر کردن دستور تخلیه ی ملک کرده و مستاجر نیز از این امر سر باز زند وی یعنی مستاجر در برابر هر نقص و عیب پیش آمده مسئول بوده و باید جبران کند.
اجرت المثل در اجاره چیست؟
اجرت المثل در اجاره چیست؟
یکی از پرتکرارترین مراجعه های افراد به دادگاه ها را می توان دعاوی مرتبط با موارد استیجاری به شمار آورد. از جمله ی مهم ترین ان دادخواست ها، دعاوی گرفتن مال الاجاره و نیز اجرت المثل تصرف است.
بر طبق قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران و براساس ماده ی چهارصد و شصت و شش اجاره قراردادی است که بر اساس آن مستاجر بر منافع ملک مورد نظر مالک خواهد شد.
در این قانون شخصی که ملک را اجاره می دهد موجر و شخصی که ملک را اجاره می کند مستاجر می گویند.همچین ملک مورد نظر که قرار است به اجاره داده شود را عین مستاجره نامگذاری می کنند.
همچنین مفهوم دیگری نیز وجود دارد به نام اجرت المسمی که در هنگام نوشتن قرارداد اجاره ی ملک بین موجر و مستاجر مبلغی معین می شود که اگر مستاجر بخواهد بیشتر از مدت زمان قرارداد در ملک مورد نظر باقی بماند –که البته این کار باید حتما با رضایت موجر صورت بگیرد- ملزم به پرداخت آن است.
اما اجرت المثل تصرف در صورتی است که صاحب ملک یا هما موجر دستور تخلیه ی ملک خود را صادر کرده است اما مستاجر حاضر به تخلیه ی آن نیست. این مبلغ به وسیله ی دادگاه و کارشناس رسمی دادگستری تعیین می شود و مستاجر ملزم به پرداخت آن است.
نتیجه ی تفاوت های بین اجرت المسمی و اجرت المثل
نتیجه ی تفاوت های بین اجرت المسمی و اجرت المثل
در وضعیتی که مستاجر مبلغی را که به عنوان اجرت المسمی معین شده است به موچر پرداخت نکند، صاحب ملک یا همان موجر قادر است این میزان پول را از مستاجر درخواست کند و دادگاه نیز از زمانی که درخواست مطالبه معین می شود
که این کار عموما به وسیله ی یک اظهارنامه صورت می پذیرد تا زمانی که این مبلغ پرداخت شود علاوه بر اصل مبلغ توافق شده اگر موجر مایل باشد خسارتی را هم برای تاخیر در پرداخت اجرت المسمی در نظر میگیرد .
و آن را از مستاجر دریافت می کند. بر طبق ماده ی پانصد و بیست و دو قانون آیین دادرسی مدنی اگر قرضی که بر گردن مستاجر است بر اساس وجه رایج مملکت باشد باید در ابتدا مورد درخواست قرار بگیرد تا بتونا مبلغ خسارت را نیز از خوانده دریافت کرد
و چون اجرت المسمی هم وجه نقد می باشد در زمره ی مواردی که شامل این قانون می شوند به حساب می ۀید. ذکر این نکته ضروری است که این موضوع و این ماده در مورد اجرت المثل صدق نکرده و نمی توان از آن استفاده کرد.
در ماده ی چهارصد و نود و چهار قانون مدنی آورده شده است که قرارداد اجاره به محض اینکه مدت زمان آن به پایان برسد تمام می شود.
اگر پس از تمام شدن قرارداد مستاجر ملک مورد نظر را بدون اینکه اذنی از مالک داشته باشد برای مدتی در اختیار خود نگه دارد
حال اگر پس از تمام شدن قرارداد مستاجر ملک مورد نظر را بدون اینکه اذنی از مالک داشته باشد برای مدتی در اختیار خود نگه دارد موجر یا همان صاحب ملک برای تمام مدت زمانی که ملک بدون اجازه در اختیار مستاجر بوده است باید مبلغی را تحت عنوان اجرت المثل دریافت کند.
اما اگر این تخلیه نکردن مستاجر با اجازه ی مالک صورت پذیرد و مالک به ین کار رضایت داشته باشد نیازی به پرداخت اجرت المثل نیست.
پس همانطور که می بینید بر طبق این ماده از قانون زمانی که قرارداد اجاره منقضی می شود مستاجر باید سریعا نسبت به تخلیه ی ملک اقدام کند. حال اگر در این زمان نسبت به تخلیه اقدامی انجام ندهد و صاحبخان نیز از وی خواسته باشد که ملک را تخلیه کند باید مبلغی را تحت عنوان اجرت المثل که به وسیله ی کارشناس دادگستری معین می شود به مالک خانه بپردازد.
ماده ی سیصدو سی و هفت قانون مدنی
از طرفی ماده ی سیصدو سی و هفت قانون مدنی نیز اعلام می دارد که اگر شخصی بر طبق اجازه ی صریح یا ضمنی از مال شخصی دیگر منفعتی تحصیل کند باید به صاحب آن مال مبلغی را تحت عنوان اجرت المثل بپردازد.
این امر در صورتی نقض می شود که مشخص شود قراردادی که بین این دو یعنی موجر و مستاجر بوده به صورت مجانی بوده است و خب در این صورت قطعا موجر ی صاحب مال هیچ حقی مبنی بر اجرت المثل نخواهد داشت.
به این نکته توجه کنید که اجرت المثل تصرف ملک نوعی خسارت محسوب می شود و در زمره ی پول نقد به شمار نمی آید در نتیجه هیچ جریمه ی تاخیری به آن تعلق نمی گیرد.
این نکته از این نظر مهم است که ممکن است از زمانی که صاحب ملک طرح شکایت کرده و دادخواست خود را به دادگاه ارائه دهد تا زمانی که حکم صادر شود و به نفع او تمام شود و نیز حکم اجرا شود ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد که چون هیچ خسارتی به موجر تعلق نمی گیرد وی می تواند از این نظر متحمل ضرر شود.
آیا اجرت المثل تصرف ملک در اجاره از نظر زمانی منقضی می شود؟
آیا اجرت المثل تصرف ملک در اجاره از نظر زمانی منقضی می شود؟
اجرت المثل از زمان تمام شدن موعد قرارداد به صاحب ملک تعلق می گیرد چون بر اساس ماده ی سیصد و سی و هفت قانون مدنی کشور در این مدت از مال بهره ی بی جهت گرفته شده است.
اما توجه به این نکته بسیار مهم است که زمانی که دادخواست برای اجرت المثل تنظیم می شود باید حتما از زمانی که مدت قرارداد به پایان رسیده تا زمانی که ملک تخلیه شده و به صاحب آن بازگردانده شده است در نظر گرفته و ثبت شود.
این امر به ین دلیل است که در درخواست ها و شکایت های حقوقی دادگاه تنها می تواند در مورد مواردی که در دعوای شکایت تنظیم شده و مورد بحث است رای دهد و نمی تواند در مورد هر آنچه که در دادخواست قرار ندارد نظری داده و حکمی صادر کند.
خوب است بدانید نام این امر قاعده ی منع تحصیل دلیل است و علت اصلی برای به وجود آمدن آن حفظ بی طرف قاضی است.
برای نمونه ماده ی سیصد و پنجاه و هشت قانون سابق دادرسی مدنی کشور بیان می کند که:
هیچ قاضی ای نمی تواند برای هیچ یک از طرفین دعوای شکایت تحصیل دلیل کند و تنها باید با توجه به دلیل هایی که طرفین در اظهارات یا دادخواست خود آورده اند دقت کرده و به آنها رسیدگی کند.
البته در قانون جدید این ماده حذف شده و به عوض آن ماده ی صد و نود و نه آورده شده است. بر اساس این ماده یعنی ماده ی صد و نود و نه قانون مدنی در تمامی موارد حقوقی دادگاه ملزم است
علاوه بر این که به دلیل های گفته شده در اظهاریه استناد می کند به هر اطلاعات دیگری که به کشف حقیقت کمک می کند نیز رجوع کند و هر کاری را که لازم است انجام دهد. نکته این است که حتی این ماده هم به قاضی اجازه ی تحصیل دلیل نمی دهد و تنها کارهایی که برای به دست آوردن حقیقت لازم است انجام شود مجاز شمرده شده است.
چون در ماده ی دوم قانون مدنی آمده است که هیچ دادگاهی مجاز نیست تا به اظهاراتی رسیدگی کنید تا زمانی که برای این اظهارات یا دادخواست ها به وسیله ی یک شخص یا اشخاصی که در این دعاوی نفعی می برند یا قیم یا وکیل یا نماینده ی آنها رسیدگی به این دادخواست را درخواست داده باشند. در نتیجه هیچ قاضی قادر نیست کاری خارج از درخواست خواهان انجام دهد.
اجاره از قرار چیست؟
اجاره از قرار چیست؟
نوع دیگر قراردادی که برای اجاره بسته می شود می تواند فقط بر طبق روز یا سال و یا ماه باشد و هیچ مدت زمان معینی برای آن ذکر نشده باشد. ماده ی پانصد و یک قانون مدنی در این مورد اظهار می دارد که: اگر در هنگام نوشتن و امضای یک قرارداد به این صورت عمل شود که تا زمانی که مدت یک روز یا یک ماه یا یک سال بنا است اجاره ی ملک تمدید شود و باید به صاحب ملک اجرت المسمی پرداخت شود و حتی وی می تواند در صورتی که بخواهد از مستاجر بر اساس قانون خسارت تاخیر نیز دریافت کند.
همچنین در این نوع از قراردادها موجر مستحق به دریافت اجرت المثل نمی باشد. در این ماده از قانون معیاری که برای قرارداد در نظر گرفته می شود همان چیزی است که در قرارداد ذکر شده است یعنی روز یا ماه و یا سال و قرارداد بر اساس آن تمدید خواهد شد
و پس از اینکه این مدت زمان به اتمام رسید باید به صاحب ملک اجرت امسمی پرداخت شود نه اجرت المثل و این تفاوت این ماده ی ذکر شده یعنی پانصد و یک با ماده ی چهارصد و نود و چهار است که در ابتدا به آن پرداختیم.
در دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چه چیزهایی باید آورده شوند؟
در دادخواست اجرت المثل ایام تصرف چه چیزهایی باید آورده شوند؟
به طور کلی برای طرح یک شکایت شما باید تشریفات مخصوصی را به انجام برسانید که اولین مرحله از آن را می توان نوشتن یک دادخواست به شمار آورد.
در اصطلاحات مربوط به حقوق به این طرح شکایت عرض حال هم گفته می شود که این عرض حال شامل یک ورقه می شود که در آن شخصی که ادعایی بر حقی دارد و به نام خواهان شناخته می شود به صورت کتبی درخواست خود را برای رسیدگی به مورد مدنظر خود و احاقاق حقوقش ارائه می دهد و در آن از طرف مقابلش که معتقد است حقی را از وی ضایع نموده است می خواد تا به دادخواست وی جامه ی عمل بپوشاند و البته این کار را از طریق مراجع قانونی و دادرسی و اقامه ی دعوی حقوقی به ثمر می رساند.
این دادخواست یک برگه ی چاپ شده ست که دارای سربرگ هایی مانند خواهان، خوانده، خواسته، دلیل های در اختیار برای ارائه ی دادخواست و ضمیمه ها و نیز محل برای شرح کامل شکایت است. در ادامه مختصری به مواردی که باید در یک دادخواست ذکر شوند می پردازیم. با ما همراه باشید.
نکاتی که باید در دادخواست به دادگاه به آن توجه کنیم کدام است؟
نکاتی که باید در دادخواست به دادگاه به آن توجه کنیم کدام است؟
دعوای شکایتی که تحت عنوان دادخواست به دادگاه و یا شوراهای حل اختلاف ارائه می شود باید موردهایی که در ادامه آورده می شوند را در بر داشته باشند.این موارد به شرح زیر هستند:
نخستین مورد اطلاعات شخصی خواهان است. این اطلاعات عبارت هستند از نام و نام خانوادگی خواهان، نام پدر، محل اقامت ، شغل خواهان و نیز سایر اطلاعاتی که در رابطه با هویت خواهان باشند.
مورد بعدی اطلاعات شخصی در مورد خوانده است. مواردی اعم از نام و نام خانوادگی خوانده، نام پدر وی، محل اقامت، شغل خوانده و نیز بقیه ی اطلاعاتی مربوط به هویت خوانده هستند در اینجا باید آورده شود.
در صورتی که دادخواست به وسیله ی فرد دیگری به غیر از خواهان تنظیم شده و از سوی وی به دادگاه ارائه شود باید حتما یک کپی از علتی را که مشخص می کند او در نقش نماینده ی دادخواست دهنده است به پرونده ی مورد نظر پیوست کند و به دادگاه ارائه دهد.
این امر بیشتر برای مواردی مانند زمانی است که وکیل عرض حالی برای وکالت خواهان خود ارائه می دهد یا وقتی که قیم برای یک صغیر درخواست می دهد.
وکالت نامه ی وکیل یا یک کپی از آن و یا قیم نامه یا ی کپی از آن به پرونده پیوست شود
برای این موضوع باید حتما وکالت نامه ی وکیل یا یک کپی از آن و یا قیم نامه یا ی کپی از آن به پرونده پیوست شود. اگر دادخواست بنا است به وسیله ی وکیل ارائه شود باید حتما مشخصات هویتی وی نیز در دادخواست ثبت گردد.
مورد بعدی که باید در تنظیم دادخواست آورده شود مشخص کردن خواسته ی خواهان و بها ان است. الته این تعیین بها در صورتی قابل ذکر است که به صورت وجه نقد رایج باشد و اگر تعیین بها امکان پذیر نباشد و یا درخواست خواهان مالی نباشد این امر امکان پذیر نیست.
مورد بعدی ذکر تمامی تعهدها یا دیل هایی است که بر اساس آنها خواهان خود را محق بر ارائه درخواست و مطالبه ی آن می داند و البته که باید این تعهدها کاملا شفاف و دقیق باشند.
مورد دیگری که باید در دادخواست ذکر شود تمامی تعهدها و جهت های دیگری است که خواهان تصمیم دارد برای درستی ادعایی که کرده و درخواستی که ارائه داده است از آنها استفاده کند و به آنها به عنوان مستندات اشاره کند. خوب است بدانید مبانی دادخواست خواهان هم در زمره ی تعهدات به شمار می آید. از جمله ی این موارد می توان به اجاره، رهن و یا نکاح اشاره کرد.
اگر مشخصات به صورت کامل ذکر نشوند
دقت کنید اگر مشخصات به صورت کامل ذکر نشوند و یا کاملا آنها را در دادخواست نیاوریم سبب می شود تا دادخواستی که خواهان ارائه داده است رد شود و به آن ترتیب اثری داده نمی شود.
البته اگر مشخصات به صورت کامل درج نشده باشند یا کلا آنها را در دادخواست ثبت نکرده باشند در گام اول دادگاه اخطاریه ای برای خواهان صادر و ارسال می کند و در آن به وی اجازه می دهد تا در زمان داده شده برای رفع این کاستی ها و تکمیل اطلاعات اقدام کند.
اگر در زمان یاد شده این کار انجام شد که درخواست در مسیر پیگیری و بررسی قرار می گیرد و در غیر این صورت دادخواستی که خواهان به دادگاه ارائه کرده مردود خواهد شد.
مورد دیگر برای ثبت در دادخواست شرح درخواستی است که خواهان دارد. در این قسمت خواهان باید تمامی دلیل هایی که بر آنها تکیه دارد را ذکر کرده و کلیه ی وسیله هایی که در راستای به اثبات رساندن درخواستی که داده است اعم از سندها، دست نوشته ها، شاهدها و غیره را به ثبت برساند.
مورد آخری که مهم نیز هست این است که خواهان نسبت به ثبت امضای خود اقدام کند تا به این وسیله اعلام کند که در درخواست خود مصمم بوده و تمامی موارد گفته شده صادقانه است و آنها را قبول دارد. اگر فرد خواهان بنا به هر دلیلی قادر به امضا کردن نباشد می توان از اثر انگشت استفاده کرد و آن را ثبت رساند.
نمونه دادخواست اجرت المثل ایام تصرف
نمونه دادخواست اجرت المثل ایام تصرف
در زیر عکس یک نمونه دادخواست برای اجرت المثل ایام تصرف آورده شده است. در ادامه مختصری راجع به آن صحبت خواهیم کرد.
در خط اول چلوب خواهان باید نام و نام خانوادگی کسی که مدعی دادخواست است و آن را تنظیم کرده آورده شود که یعنی باید نم صاحب ملک یا موجر آورده شود. در خط بعدی هم مقصود از خوانده همان مستاجر است که باید نام و نام خانوادگی وی نیز در این قسمت درج شود. در قسمت وکیل هم نام و نام خانوادگی وکیل خواهان نوشته می شود.
در ادامه نوبت به تعیین کردن خواسته ی مورد نظر از ارائه ی دادخواست و نیز بهای متصور برای ان می رسد. همانطور که میبینید در این قسمت اطلاعات کاملی در مورد عین مستاجره یعنی همان ملک مورد نظر و اینکه چه قسمتی از آن (چند دانگ) در اختیار مستاجر بوده آورده می شود.
سپس تاریخی که باید تخلیه در آن انجام می شده اما مستاجر از آن سر باز زده نیز آورده میشود و در نهایت نیز بهای مورد نظر در این بخش ذکر می شود.
دلیل های خواهان برای طرح ای دعوی و ضمیمه هایی است که در اختیار دارد
قسمت بعدی در مورد دلیل های خواهان برای طرح ای دعوی و ضمیمه هایی است که در اختیار دارد. برای مثال می توان به فتوکپی از سند مالکیت خواهان که همان صاحب ملک می باشد، فتوکپی اجاره نامه، عنداللزوم استعلام ثبتی و وکالت نامه اشاره کرد. برای این مورد خاص چون بحث بر سر انحصار وراثت بوده است گواهی انحصار ورثه نیز آورده شده است.
قسمت بعدی که در دادخواست آورده می شود شرح دادخواست اجرت المثل ایام تصرف است. این قسمت خطاب به رییس دادگاه نوشته می شود و در آن خواهان به تفضیل و با ذکر جزئیات به شرح درخواستی که دارد می پردازد. همینطور که می بینید اطلاعات کاملی در مورد ملک در این قسمت آورده شده و سپس خواهان در مورد خوانده یا خوانده ها توضیحاتی می دهد و شکایت خود را طرح می کند.
اجرت المثل ایام تصرف ملک مشاع چگونه است؟
اجرت المثل ایام تصرف ملک مشاع چگونه است؟
براساس قانون های حقوقی موجود همه ی شریک های یک ملک مشاع به اندازه ای سهمی که از ملک مورد نظر دارند در تمامی چیزهای آن ملک با هم شریک هستند.
بنابر این قانون هر یک از شریک های یک ملک برای این که بتوانند در آن هرگونه دخل یا تصرف مادی صورت دهند به علت مشاع بودن ان باید حتما از بقیه ی شریک ها و یا وارث های انها اذن داشته باشند.
البته در برخی وضعیت های خاص که پیش آمد می کند ممکن است یکی از شریک ها یا برخی از آنها و یا وارث های ملک مشاع مورد نظر بدون این که از بقیه ی شریک ها اذن دخل و تصرف داشته باشد اقدام به انجام این کار کنند.
در این صورت اگر این عمل به وسیله ی یکی از وراث صورت گرفته باشد و وی بدون این که از بقیه ی وارث ها اذنی مبنی بر آزاد بودن دخل و تصرف در ملک داشته باشد اقدام به دخل و تصرف در آن کرده باشد سایر شریک های ملک مشترک مورد نظر باید یک دادخواست طرح کرده و در آن از شخص تصرف کننده به عنوان خوانده یاد کرده و اظهاریه ی خود مبنی بر رفع تصرف از ملک مشاع مورد نظر را ارائه دهند.
اگر وارث متصرف با وجود حکم رفع تصرف باز هم از انجام این کار سر باز زند
حال اگر وارث متصرف با وجود حکم رفع تصرف باز هم از انجام این کار سر باز زند سایر وراث در این مرحله درخواستی مبنی بر تخلیه ی ملک مشاع مورد نظر ارائه دهند و در پیوست آن نیز درخواست گرفتن اجرت المثل ایام تصرف ملک مشاع را ضمیمه کرده و به دادگاه یا شورای حل اختلاف و به طور کلی مرجع رسمی و قضای مورد نظر ارائه دهند.
نکته ای که در اینجا و در ارائه ی این دادخواست بسیار با اهمیت است این مورد است که خواهان پرونده که همان وراث شاکی می باشند باید سعی کنند به هر روشی که می توانند و با هر دلیل مستدل و مدرکی که در اختیار دارند ادعای خود مبنی بر غیرقانونی و بی اذن بودن دخل و تصرف وارث متصرف در ملک مشترک را به اثبات برسانند.
در حالت کلی هم وراث می توانند برای شروع این کار از یک دادخواست بهره بگیرند که در آن درخواست باز پس گیری رسمی ملک مشاع را مطرح کرده اند. همانطور که در بحث های بالاتر هم گفته شد روال انجام این کار به این شکل می باشد که از موقعی که خواهان دادخواست خود مبنی بر مطالبه ی اجرت المثل ایام تصرف ملک را به مرجع قضایی ارائه می دهد اجرت المثل محاسبه می گردد.
نکته هایی در مورد چگونگی تخلیه ی ملک و صدور دستور تخلیه
نکته هایی در مورد چگونگی تخلیه ی ملک و صدور دستور تخلیه
دعوی تخلیه که به نام تخلیه ید هم شناخته می شود برای مواقعی کاربرد دارد که فردی در نقش مستاجر ملکی را در اختیار گرفته و این کار را با رضایت و نیز اجازه ی صاحب ملک انجام داده است.
یعنی در اختیار گرفتن اولیه ی ملک و شروع آن کاملا با رضایت صاحب ملک صورت می گیرد مانند قرارداد اجاره، صلح منافع و یا اباحه منفعت که قرارداد اجاره را می توان شایع ترین نوع از این نمونه از دعوی ها دانست.
و پس از این که زمان قرارداد به پایان رسیده است حال مستاجر حاضر نیست نسبت به تخلیه ی ملک مورد نظر اقدام کند. البته گاها ممکن است این دعوی تخلیه به علت های دیگری هم صورت پذیرد.
در این شرایط بدون اینکه مهم باشد ملک مورد نظر برای سکونت است یا برای کسب و کار صاحب ملک می تواند به دادگاه و یا شوراهای حل اختلاف مراجعه کرده و درخواست تخلیه که به آن تخلیه ید هم گفته می شود را مطرح کند.
نکته هایی در مورد دعوی تخلیه فوری
نکته هایی در مورد دعوی تخلیه فوری
برای دادخواست تخلیه ی فوری بهتر است به این نکته ها قت کنید:
مرجعی که صلاحیت رسیدگی و بررسی این دست از دعوی ها را بر عهده دارد جایی نیست جز شورای حل اختلاف. پس اگر با چنین مشکلی روبرو شدید بدانید که باید به شوراهای حل اختلاف در حوزه ی محل استقرار ملک مراجعه کنید.
زمانی می توان رای شورای حل اختلاف را مورد استفاده قرار داد که قراردادی که برای اجاره نوشته شده و به ثبت رسیده است از نوع عادی باشد و همچنین از وجود امضای دو شاهد هم در قرارداد مطمئن باشیم.
علاوه بر این قرارداد اجاره باید حتما به صورت کتبا نوشته شده باشد و مدت زمانی که ملک قرار است در اختیار مستاجر باشد و نیز مبلغی که باید به ازای این قرارداد به موجر پرداخت شود هم باید در آن ذکر شده باشد.
اگر بخواهیم ساده تر بگوییم برای این که شما بتوانید برای دستور تخلیه دادخواستی ارائه دهیم باید حتما تعدادی از شرط ها موود باشند.
این شروط به شرح زیر هستند:
کتبی نوشته شدن قرارداد اجاره ی ملک مورد نظر
معین کردن زمان انقضای قرارداد برای مستاجر و مشخص بودن مدت زمانی که قرار است ملک در تصرف مستاجر باشد.
مبلغ قرارداد اجاره نیز شفاف و صریح ذکر شده باشد.
در قرارداد اجاره حتما دست کم امضای دو نفر شاهد وجود داشته باشد.
مدت زمان قرارداد اجاره منقضی شده و تمام شده باشد.
اگر قرارداد اجاره به صورت رسمی ثبت شده باشد مرجعی که مجاز است دستور تخلیه ی ملک را صادر کند و اجرائیه های آن را به ثبت برساند دفتر اسناد رسمی است که قرارداد اجاره مورد نظر را تنظیم و ثبت کرده است.
صدور حکم تخلیه برای برای اجاره نامه های معمول تنها برای پرونده هایی است که ملک مورد نظر برای سکونت به مستاجر تحویل داده شده باشد. بنابراین شوراهای حل اختلاف هیچ صلاحیتی مبنی بر رسیدگی به پرونده های حکم تخلیه ی مکان های تجاری و درخواست های آن ندارد.
دعوی تخلیه ملک مسکونی هیچ نیازی به بررسی قانونی به وسیله ی مرجع های قضایی ندارد
این نوع از دادخواست ها یعنی دعوی تخلیه ملک مسکونی هیچ نیازی به بررسی قانونی به وسیله ی مرجع های قضایی نداشته و می شود حتی بدون این که دو طرف دعوی یعنی خواهان و خوانده حضور داشته باشند قابل انجام است و اگر مرجع مورد نظر دستور تخلیه را صادر کند حکم قابل پیگیری است.
پولی که به عنوان ودیعه یا همان پول پیش در اختیار صاحب ملک ات باید بر اساس دستور شورای حل اختلاف و مرجعی که صالح بر صدور حکم تخلیه است به حساب بانکی که مخصوص صندوق دادگستری است و نیز حساب بانکی که از طرف مرجع قانونی که دستور تخلیه را صادر کرده است واریز شود.
مستاجر قادر است بنا بر شرایطی که در قانون شورای حل اختلاف و نیز آیین نامه های اجرایی برای آن آمده است برای 2 بار از مرجع مورد نظر مهلت بگیرد و حداکثر زمان مهلت وی بیست روز است.
ارائه ی درخواست تخلیه در دسته ی دادخواست های غیر مالی قرار می گیرد و به وسیله ی دفتر هایی که مخصوص برای انجام خدمات قضایی قابل انجام است.
اگر صاحب ملک ادعا کند که متاجر اجاره بهای معوق دارد یا درخواست خسارت نیز داشته باشد باید برای این مورد یک شکایت جدید تنظیم کرده که طی آن می تواند مقدار پول ودیعه ای را که به حساب صندوق دادگستری واریز کرده است در حینی که دستور تخلیه را اجرایی می کنند به توقیف خود درآورد.
اجرت المثل ایام تصرف خودرو
اجرت المثل ایام تصرف خودرو
جالب است بدانید اجرت المثل ایام تصرف تنها مختص به ملک نیست و در شرایط خاصی برای خودرو نیز مطرح می شود. این دادخواست عموما زمانی طرح می شود که یک زن و شوهر مالکیت رسمی یک خودرو را داشته باشد.
حال مالک خودرو می تواند شکایت خود مبنی بر اجرت المثل ایام تصرف خودرو را برای زمان هایی که ماشین برای استفاده یا استیفا و انتفاع در اختیار طرف مقابل قرار داشته است و نیز مستهلک شدن آن با توجه به جرم ها و خلافی های مطرح شده برای خودرو را مطرح کند.
این نوع از دادخواست ممکن است برای موارد دیگری هم طرح شکایت شود
البته که این نوع از دادخواست ممکن است برای موارد دیگری هم طرح شکایت شود.برای نمونه یکی از مواردی که اجرت المثل ایام تصرف خودرو مطرح می شود زمانی است که شخصی که راننده ی یک تاکسی است مالک ماشین نباشد و تنها ماشین را برای انجام کار از مالک آن اجاره کرده باشد.
برای این که از شکایت طرح شده در این مورد بهترین نتیجه ی ممکن کسب شود بهتر است به تعدادی از نکته ها دقت شود. در ادامه مختصری در مورد این نکته ها صحبت خواهیم کرد.
نکته هایی که باید برای نوشتن دادخواست مطالبه ی اجرت المثل ایام تصرف خودرو به آن توجه کرد
برای این که بتوانید از دادخواستی که مبنی بر اجرت المثل ایام تصرف خودرو به مراجع قضایی ارائه می کنید بهترین نتیجه ی ممکن را دریافت کنید بهتر است به تعدادی از نکته ها در هنگام نوشتن این دادخواست توجه داشته باشید.این نکته ها به شرح زیر هستند:
امکان ثابت کردن عدوان در تصرف خودرو وجود نداشته باشد:
در هنگامی که دادخواست مبنی بر اجرت المثل ایام تصرف خودرو میان یک زن و شوهر به مرجع قضایی ارائه می شود و خودرو در اختیار شخصی جز مالک آن باشد و آن شخص از خودرو تنها برای انجام کارهای عرف و معمول و یا برای رفع کردن نیازهای روزمره بهره بگیرد در این حالت شخص منتفع را می توان دارای اجازه ی استفاده از خودرو دانست.
در نتیجه در این حالت عدوانی بودن بهره گیری از خودرو به شکلی که غصب شده باشد و یا بدون این که از ماکل خودرو اذن داشته باشد به وسیله ی آن به کسب مال بپردازد قابل اثبات نیست.
به همین علت است که چون عمل عدوانی بودن در زمینه ی منتفع بودن مصرف کننده را نمی توان به اثبات رساند پس به طور کلی دادخواست مطرح شده از سوی خواهان که همان مالک اتومبیل است رد خواهد شد و هیچ حکمی مبنی بر پرداخت اجرت المثل ایام تصرف برای اتومبیل مورد نظر به ثبت نرسیده و اجرا نخواهد شد.
ناتوان بودن در اثبات هرگونه تخلف انجام شده به وسیله ی خوانده:
ناتوان بودن در اثبات هرگونه تخلف انجام شده به وسیله ی خوانده:
اگر فرد خوانده یعنی کسی که ماشین در اختیار وی بوده اما مالک ماشین نیست برای جرم ها و تخلفات مرتبط با راهنمایی و رانندگی که برای خودرو صادر شده اند به وسیله ی خواهان به دادگاه احضار شده باشد و مورد بازخواست قرار گیرد هیچ گونه مدرک و دلیل کافی برای اثبات کردن این موضوع که کلیه ی جریمه های موجود در هنگامی که خودرو در اختیار خوانده بوده اتفاق افتاده اند موجود نیست.
به همین علت است که خواهان نمی تواند این موضوع را ثابت کند که در زمان معین یعنی فلان تاریخ و سر ساعتی که در قبض جریمه ی خودرو به ثبت رسیده است اتومبیل مورد نظر در اختیار خوانده قرار داشت است. در نتیجه دادخواست خواهان پرونده برای این موضوع نیز نتیجه ای در بر نخواهد داشت و رد می شود.
مطرح کردن مستهلک شدن اتومبیل در دادخواست مطالبه ی اجرت المثل خودرو:
مستهلک شدن اتومبیل مسئله ای است کاملا به میزان زمان و مقدار بهره گیری که از اتومبیل انجام شده وابسته می باشد.
به همین علت است که مرجع قضایی قادر نیست این را به درستی تشخیص دهد که چه کسی بیشتر از اتومبیل مورد نظر استفاده کرده است و سبب مستهلک شدن آن شده است و چه برسد به اینکه حکمی را هم برای آن تعیین کند.
حتی ممکن است در یک خانواده همه ی افراد آن از اتومبیل مورد نظر بهره ببرند و تمامی این افراد نیز این کار را با اجازه ی مالک خودرو انجام دهند. پس اینطور به نظر می رسد که در این مورد هم خواهان قادر نیست تا ادعایی که کرده است را به اثبات برساند و در نتیجه ی دادخواست اجرت المثل ایام تصرف خودرو برای وی رد می شود.
آسان ترین راه برای گرفتن اجرت المثل ایام تصرف اتومبیل
در همه ی این موارد دقت کنید آسان ترین راه برای گرفتن اجرت المثل ایام تصرف اتومبیل این است که شما به عنوان مالک خودرو، اتومبیل خود را به شخصی دیگر برای کار با آن و کسب درآمد به وسیله ی آن اجاره داده باشید و حتما باید این کار به وسیله ی یک قرارداد کتبی انجام شده باشد.
بهترین کار برای انجام این کارهای حقوقی مانند دادخواست اجرت المثل ایام تصرف استفاده از یک وکیل خبره و کاربلد است تا بتواند اوضاع را به نفع شما تمام کند.
برای این کار میی توانید از موسسه های حقوقی معتبر بهره بگیرید. عموما این موسسه ها علاوه بر مشاوره ی حضوری خدمات مشاور ی حقوقی تلفنی و غیر حضوری نیز ارائه می دهند.
در ادامه مختصری در مورد این که یک دادخواست به شکل کلی چیست و برای نوشتن آن چه نکته هایی باید رعایت شود می پردازیم. با ما همراه باشید.
دادخواست چیست؟
دادخواست چیست؟
اولین مرحله برای آغاز طرح یک شکایت در دادگستری دادن یک دادخواست در مورد موضوع مورد بحث به مرجع قضایی مورد نظر مانند داگاه است. شاید بهتر باشد بگوییم هرکسی که تصمیم دارد تا یک شکایت یا هر درخواست حقوقی را مورد پیگیری قرار دهد در ابتدا باید یک دادخواست نوشته و کار را با این امر شروع کند.
دادخواست ها برگه هایی هستند کخ چاپی می باشند و مخصوص پیگیری دعوی های حقوقی هستند. افراد می توانند با پر کردن فرم مربوط به دادخواست نسبت به پیگیری شکایت خود اقدام کنند.
نکته ی مهم در این امر این است که پر کردن این فرم دادخواست دارای شرایط و ضوابطی است که باید حتما به آن توجه کرد تا بتوان از دادخواستی که به دادگاه ارائه داده ایم نتیجه ی خوبی بگیریم.
نکته ای که این میان مطرح است این است که شما در شکایت های کیفری می توانید دادخواست خود را بر روی هر برگه ای ارائه دهید و شکایت خود را اعلام کنید اما برای شکایت های حقوقی این درخواست پیگیری حتما باید با ارائه ی یک دادخواست به دادگاه صورت پذیرد.
دادگاه ها در چه شرایطی مجاز به بررسی دادخواست ها هستند
همانطور که پیشتر در مورد ماده ی دوم قانون آیین دادرسی مدنی گفتیم دادگاه ها فقط در شرایطی مجاز به بررسی دادخواست ها هستند که این دادخواست به وسیله ی خواهان یا وکیل یا نماینده ی قانونی و یا قیم وی طرح شده باشد و آنها درخواست رسیدگی به این دعوی را داشته باشند.
و همچنین بر اساس ماده ی چهل و هشت قانون آیین دادرسی مدنی برای این که دادگاه اقدام به رسیدگی به یک درخواست کند باید پیشتر دادخواستی برای ان درخواست به دادگاه تقدیم شده باشد.
برای همین منظور است که از نخستین گام هایی که خواهان یک شکایت باید برای رسیدگی به درخواست خود بردارند فرستادن دادخواست دعوی موردنظر به یک دادگاه اصلح است. اگر شما قادر نباشید دادخواست را به نحوی درست پر کنید این امکان وجود دارد که حتی درخواست شما به وسیله ی دادگاه رد شود.
برای تهیه ی برگه ی چاپی دادخواست می توانید به محل های که اقدام به فروش اسناد و اوراق قضایی می کنند مراجعه کنید. عموما این محل ها در دادگستری ها و مجتمع های قضایی استقرار دارند. اگر دادگاهی از شعبه های مختلفی برخوردار است باید دادخواست را به دفتر شعبه ی نخست آن ارائه کرد.
چگونگی تنظیم یک دادخواست
چگونگی تنظیم یک دادخواست
دادخواست ها عموما باید به وسیله ی شخص خواهان یعنی کسی که در مورد موضوعی شکایت دارد و یا به وسیله ی وکیل این فرد نوشته شوند. بر اساس ماده ی پنجاه و یک قانون آیین دادرسی مدنی یک دادخواست کامل که به دادگاه ارائه می شود باید موارد زیر را در بر داشته باشد:
نخستین موردی که باید در یک دادخواست ذکر شود نام و نام خانوادگی خواهان است. سپس باید نام پدر وی و سن و نیز محل اقامت نیز آورده شوند. گاها ممکن است لازم باشد نوع کسب و کار خواهان هم ذکر شود. اگر بنا است دادخواست به وسیله ی وکیل صورت پذیرد لازم است مشخصات کامل وکیل خواهان نیز در آن درج شود. تمامی مشخصات فوق برای خوانده نیز باید در دادخواست درج شوند.
اگر مکان اقامت خوانده یعنی آدرس محل سکونت وی مشخص نباشد
یکی از نکته ها در مورد طرح دادخواست این است که اگر مکان اقامت خوانده (خوانده فردی است که دادخواست علیه وی طرح می شود) یعنی آدرس محل سکونت وی مشخص نباشد که در این صورت خوانده را در اصطلاح حقوقی مجهول المکان می نامند
باید دادخواست مورد نظر در ابتدا یک مرتبه در جراید به صورت آگهی چاپ شود و اگر خوانده با توجه به این آگهی به دادگاه مراجعه نکند دادگاه قادر است تا حکم مورد نظر خود را بدون حضور خوانده و به شکل اصطلاحا غیابی اعلام کند.
قسمت مهم دیگ در دادخواست معین کردن خواسته ای است که خواهان دارد و نیز هزینه ای که وی برای این خواسته در نظر گرفته است. این خواسته می تواند مالی یا غیر مالی باشد.