عضویت: 1392/11/29
تعداد پست: 3120
آخه همسرم و من روم نمیشه برم ک ا ن د و م بگیرم بعد این بشر چجوری میخواد بره آلت مصنوعی بگیره یا روش شده به همسرتون بگه عجبااااااااات
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
سلام دوستان ممنون از نظراتون اومدم در جواب سوال ونظزاتتون یه بخش هایی از شروع ماجرا تا الان رو نوشتم اما با مرورش داغون شدم حال بد شده احساس می کنم چه چیزای رو ندیدم داغون شدم تو همین چند دقیقه مرور گذشته داغون شدم حالم خیلی بده حالم خیلی بده
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
خدایا چرا من ندیدم چرا باور کردم چرا اعتماد کردم
جشنواره فروش محصولات آرایشی جی اف و جوردانا آمریکا
با تخفیف 20 تا 50 درصد
به صورت محدود
لاک، رنگ مو، بادی اسپلش، کرم پودر و...
اصل بخرید
برای خرید محصولات اینجا کلیک کنید
عضویت: 1393/02/27
تعداد پست: 471
آرام باش عزیزم...درک میکنم چه شرایطی داری و واقعا سخته اما خودت بشین فکر کن چه راهی درسته همونو انتخاب کن و تصمیم مصمم بگیر...من اعتقاد دارم هرکسی خودش و شرایطشو بهتر از کس دیگه میفهمه
زیباترین آغاز را با تو تجربه کردم ، پس تا زیباترین پایان با تو می مانم .
عضویت: 1391/11/02
تعداد پست: 2583
سودا جانجواب ندادی که با اونا همکاری یا نه؟ اگه همکاری و همیشه جلو چشمت هستند چطور اجازه دادی کار با اینجا برسه؟ اون زنیکه اگه قصد سونداشت میومد با شما درد دل میکرد چرا با شوهرت آخه؟؟؟؟ پس بدون شوهرت حتما آدم خوبی بوده و روابطش با تو خوب بوده که این زنه دیده و خواسته شوهرتو بدست بیاره. شوهرتم ساده . خیانت هم از خواهر برادر معنوی هم شدن شروع میشه تا هم بستر شدن. چشماتو باز کن اگه فکر میکنی هنوز دیر نشده و کار به جاهای باریک نکشیده زندگیتو نجات بده. سعی کن شوهرتو بکشی به سمت خودت محبت کن چه میدونم ببین قلقلش چیه همون کارو کن. حال اون زنو رو باید بگیری .
حراج کردم شدید کیف و کفش چرم زنانه بدو بیا http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=942894&PageNumber=1
1156
وروجک54
عضویت: 1392/09/27
تعداد پست: 981
ای وااااای من عین این تجربه رو دارم جاریم داشت از برادر شوهرم طلاق میگرفت آویزون شوهر من شده بود که تو مثل داداشمی من هیچ کسیو ندارم واز این حرفا منم شب کار بودم صبح ساعت ٤ میومدم خونه میدیدم دارن تلفنی حرف میزنن هر روز میرفت دم مغازه شوهرم میگفت از اینجا رد میشدم اومدم شوهر احمقم واقعاً حس برادری و کمک داشت چون تو قضیه طلاق داداش خودش مقصر بود دلش برای زنه میسوخت منم یه بار عصبا نی شدم دعوا کردم بدتر شد گفت داری حرف درمیاری به من اعتماد نداری اون زن بدبخت بیکسه به من پناه آورده من رفتم به مادر شوهرم گفتم اون به جاریم گفته بود بیا با من درد دل کن با اون پسره چی کار داری اون خودش درگیر زندگیشه زنیکه ان اومده بود در مغازه شوهرم با گریه که آره دارن برای ما حرف در میارن زنت کرده شوهرمم اومد سراغه من منم گفتم خوب کردم اگه بیاد یا زنگ بزنه شکایت میکنم ازش بعد دیگه شوهرم دید من حساسم خودشو کشید عقب بعد از چند وقت زن داداشه گریه داد به یکی از مردا تو دوستامون وآخرهم یه آبرو ریزی شد معلوم شد زنه به خاطر انتقام از برادر شوهر که بهش خیانت کرده بود اینکارو کرده شوهرم وقتی فهمید کلی ازم معذرت خواهی کرد
احترام برای کسانی است که لایقش هستن نه طالبش
عضویت: 1392/09/27
تعداد پست: 981
منم به شوهرم اعتماد داشتم اما زنیکه معلوم بود کرم میریزه از مرادی ساده ومهربون سو استفاده میکنن شاید شوهر تو هم نمیفهمه باید روشنش کرد حالا از هر راهی دعوا تهدید نمیدونم
احترام برای کسانی است که لایقش هستن نه طالبش
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
خانم ها میام همه چیز رو مینویسم امروزم داشتم می نوشتم که حالم بد شد جواب سوالاتتونم میدم الان شوهرم خونست ممنون از همراهیتون
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
از صبح یک سره در حال گریه بودم آخر شبی با شوهرم بحثم شد بهش گفتم ازتون مدرک دارم واسه همین حالم خرابه یک ساعت داشت الدورم بلدورم می کزد با این حرفم ساکت شد هیچی هم دیگه نگفت
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
بعد چند دقیقه گفت من باهات احساس خوشبختی نمی کنم
8
sevda1
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
یه جورایی احساس سبکی می کنم نمی دونم از چی آروم شد شاید به خاطز اینکه حداقل الان به خودم می گم باید دیگه مطمئن باشی
عضویت: 1391/10/04
تعداد پست: 465
ای وایییی خدا لعنت کنه این زنای عوضی رو که زندگی مردم و خراب میکنن همش زیره سره اون زنیکه اس که دیگه احساس خوشبختی با تو نمیکنه الهییی به زمین گرم بخوره کثافطططط
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
چقدر ساده یه زندگی از دست میره من عاشقم بودم براش می موردم حالا هم هنوز عاشقشم هنوزم دوسش دارم اما دیگه مثل اینکه دوست داشتن به درد نمی خوره
عضویت: 1389/10/08
تعداد پست: 5631
چرا فکر میکنید همه تقصیر سر زنا هستش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میدونی خنده های شیرینت من رو به زندگی امیدوار میکنه و نگاه زیبات به من امید زندگی میده .
عضویت: 1389/09/15
تعداد پست: 2240
1189
دارلینا23290
عضویت: 1391/11/06
تعداد پست: 8789
یکی میگه کلی جریان چیه؟؟؟
بعضیاازعقل فقط دندونشودارن
عضویت: 1389/10/08
تعداد پست: 5631
دوست داشتن باید حد تعادل داشته باشه زیادیش باعث زجر میشه
میدونی خنده های شیرینت من رو به زندگی امیدوار میکنه و نگاه زیبات به من امید زندگی میده .
عضویت: 1389/09/15
تعداد پست: 2240
عزیزم خیلى طولانى بود همشو نتونستم بخونم میشه یه خلاصه بگى ببخشیدا .......
عضویت: 1391/10/04
تعداد پست: 465
شوهره من ادم خیلی ساده و پاکی ه اما گیره به دختره خواب افتاده بود تو محل کارش که خدا میدونه من و شوهرم چه قدررر به این در و اون در زدیم تا از زندگیمون رفت بیرون خدا ازش نگذره من همیشه نفرینش میکنم و این که شوهرم همون اول اومد بهم گفت از این کارش خوشحالم که دختره نتونست به قصد و نیت کثیفش برسع
مدیر استارتر
عضویت: 1392/05/07
تعداد پست: 159
امروز تو مرور خاطراتم فهمیدم چه جاهایی اون داشته نفوز می کرده ومن خر نفهمیدم مثل همون جایی که جلوی شوهرم گفت انقدر که شوهرت تو رو دوست داره من می دونم او دوسش نداری یا تونجایی که به شوهرم میگفت که من اتفاقی شنیدم میگفت زنت اله بله من به خاطر اون دیگه دفترتون نمیام هر کاری داشتم بیرون دفتر با خودت هماهنگ می کنم زندگیمو ساده باختم
1215