سردی روابط این مرجع با ایران طی چهارده سال گذشته را به خوبی می توان دید. آقایان سیستانی و خامنه ای طی این سالها هیچ گاه با هم دیدار نکردند و حتی یک پیام تسلیت به همدیگر نفرستادند.
شهر نجف، مرکز خلافت امام علی (ع)، زیارتگاه وی، پایگاه هزار سالۀ مدارس دینی شیعه، پس از مکه و مدینه، پایتخت معنوی شیعیان جهان به شمار می رود. همچنین از زمانی که نهاد مرجعیت شیعه شکل گرفت، همیشه -به جز مواردی محدود- مرجع نجف، مرجع اول جهان تشیع بوده است.
حوزۀ نجف ویژگیهاي خاص خود را دارد، به گونه ای که می توان ویژگیهای مشترکی را برای علمای این حوزه شمرد. یکی از ویژگیهای این حوزه این است که عموما در هر دوره تنها یک مرجع تقلید در ردۀ اول قرار دارد و تا وفات او دیگر علما در ردۀ دوم می باشند. به اين دليل مرجع اول بسيار صاحب نفوذ می شود. یکی از خصوصیات برجستۀ مرجع اول عدم ارتباط مستقیم با مردم، ظهور كم در انظار عمومی، عدم دخالت در امور روزمره و کوچک است، و تنها در شرایط بسیار خاص و استثنایی فتوا صادر می کند. کم بودن تعداد فتواهای صادر شده، به وی ارزش، اهمیت و جایگاه ویژه اى می بخشد. مرجع اول نسبت به مسایلی که ممکن است موجب خونریزی شود، بسیار احتیاط می کند.
آیت الله سیستانی که امروزه مرجع اول نجف و در نتیجه مرجع اول جهان شیعه می باشد، از این قاعده مستثنی نیست. اما ظهور محمد باقر صدر در دهۀ هفتاد در عراق، خمينى در دهۀ هشتاد در ايران، و محمد صدر در دهۀ نود در عراق، این انتظار را در مردم عراق ایجاد کرد که مرجع تقلید باید تعیین کنندۀ صحنه سیاست هم باشد. لذا پس از سرنگونی نظام عراق به دست اشغالگران آمریکایی در سال ٢٠٠٣، مردم به سوی آقاى سیستانی روی آوردند تا وی بنیانگذار رژیم جایگزین شود. با این حال او به جز تعیین خط مشیها، وارد مسایل سیاسی نشده است.
مهمترين ويژگی این مرجع پنهان شدن از انظار عمومی است. او که قویترین مرد عراق از زمان اشغال آن توسط آمریکا و تا به امروز بوده، هیچ گاه در ملأ عام ظاهر نشده، سخنرانی ایراد نکرده، با رسانه ها مصاحبه نداشته، حتی در خصوص امور عراق در تمامی این دوره، تنها یک بیانیۀ مکتوب به نام خود، و پنج بیانیه به نام دفترش منتشر کرده است. از اینرو برای شناخت دیدگاه های سیاسی وی، تنها سه منبع معتبر در دسترس هست که هر سه در پایگاه اینترنتی او آمده است:
١- بیانیه های مکتوب مهر شده با مهر او یا مهر دفترش.
٢- خطبه های نماز جمعۀ کربلا در سالهای اخیر که دو نمایندۀ وی (عبدالمهدی کربلایی، و سید احمد صافی) ایراد می کنند.
٣- مصاحبه های مکتوب دفترش با برخی رسانه ها.
اهمیت مطالعۀ مواضع آقای سیستانی نسبت به سیاستهای ایران در عراق از آنجا نشأت می گیرد که او مرجع اول شیعیان عراق و جهان به شمار می رود، در حالی که ایران خود را نماینده و سخنگوی تمامی شیعیان جهان قلمداد می کند. مقالۀ پیش رو در صدد آن است که با بیان موضعگیریهای این دو در عراق، به این سؤال پاسخ دهد که آیا مواضع آنها کاملا با هم هماهنگ است یا در برخی موارد اختلافاتی بین آنها وجود دارد و یا آن دو، دو خط مشی کاملا متفاوتی دارند.
مهمترين رویدادهایي را كه در عراق پس از حملۀ آمریکا صورت گرفته، می توان در چند مورد خلاصه و موضع آیت الله سیستانی و ایران را در مورد هر کدام بیان کرد:
١.نحوۀ تغییر رژیم سیاسی
دفتر آقای سیستانی مخالفت او را با نحوۀ سرنگونی نظام صدام حسین و انحلال نهادهای دولتی اعلام کرد[1]. حال آنکه انحلال ارتش و پلیس و دستگاه امنیتی عراق -چنانچه در خاطرات بریمر آمده- یکی از شرایط اصلی ایران برای همکاری با آمریکا هنگام حمله به عراق بود.
٢.نقش سازمان ملل متحد در عراق
این مرجع از دبیر کل سازمان ملل متحد خواست که سازمان ملل، نقشی محوری در جریان انتقال قدرت به ملت عراق را ایفا نماید. همچنین او "مجلس حکومتی" عراق را واداشت تا از دبیر کل سازمان ملل درخواست کند تیمی از کارشناسان سازمان ملل را برای بررسی بهترین راه های ممکن برای انتقال قدرت به ملت عراق بگمارد[2].
شاید موضع ایران در این خصوص کاملا روشن نباشد، اما در اقدام آن به تشکیل گروه های مسلح وابسته و خارج از کنترل دولت عراق شکی نیست. کشوری که به این نوع کارها دست می زند، مسلما موافق دخالت سازمان ملل در امور عراق نمی باشد چراکه بدون حضور این سازمان، برنامه های خود را آسانتر پیش می برد.
٣.نوع نظام سیاسی جدید
آقای سیستانی خواهان نظامی مبتنی بر اصل "شوری" و تکثرگرایی و احترام به حقوق تمامی شهروندان می باشد[3]، اما تعيين شکل نظام سیاسی را به نظر ملت عراق واگذار کرده است[4]. او اختلاف نظر و رقابت را طبیعی می شمرد و گفتگوی آرام را بهترین راه حل اختلافات قلمداد می کند و احترام گذاشتن اقلیت به نظر اکثریت، و عدم تلاش اکثریت برای تسلط بر اقلیت را پایۀ عمل سیاسی می داند.
اصرار او بر اعطای فرصت به ملت عراق برای تعیین سرنوشت خود، و نام نبردن از حکومت دینی، و تأکید بر اینکه نوع نظام سیاسی را فقط ملت عراق از طریق رأی گیری باید تعیین کند، قطعا مخالف نظر جمهوری اسلامی است، چراکه ایران می خواهد الگوی نظام خود را در کشورهای اسلامی پیاده نماید.
٤.نحوۀ شکل گیری نظام سیاسی جدید
این مرجع شکل گیری نظام سیاسی جدید را متوقف بر برگزاری انتخابات عمومی و تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی و سپس به رفراندوم گذاشتن آن می داند.[5] در خصوص اسامی افراد پیشنهادی برای تدوین قانون اساسی هم او معتقد است که آنان باید منتخب مردم باشند، و تنصیب افراد برای این هدف، مشروعیت ندارد. از اینرو قانون اساسی را که توسط مجلسی غیر منتخب نوشته شود، نمی پذیرد.
سیاست اعلام شدۀ ایران شاید همین باشد، اما اصرار آن بر تشکیل یک ائتلاف سیاسی تنها از یک مذهب یعنی شیعه، در مقابل موجب شکل گیری یک ائتلاف سنی گردید، و در نتیجه به جای انتخابات آزاد و دمکراتیک، نوعی رقابت و درگیری مذهبی به راه انداخت.
٥.نظام فدرال
در حالی که ایران مخالفت خود را با نظام فدرال در عراق اعلام کرده بود، او اصل نظام فدرال و شکل فدرالی مناسب عراق را نیز به نظر ملت عراق واگذار نمود[6]. در پی همه پرسی استقلال شمال عراق که در ٢٥ سپتامبر گذشته برگزار شد، اگرچه نمایندۀ آقای سیستانی (احمد الصافی) در نماز جمعۀ کربلا، مخالفت مرجعیت را با این رأی گیری اعلام نمود، اما از پارلمان و دولت خواست که در تمامی تصمیم گیریها و اقدامات خود، حقوق قانونی شهروندان کرد را به طور کامل رعایت کنند. همچنین از مسئولان اقلیم کردستان خواست که اختلافات خود را با حکومت مرکزی در چهارچوب قانون حل نمایند[7].
٦.مشارکت زنان در سیاست
او بر خلاف دیدگاه رسمی جمهوری اسلامی، تصدی زنان را برای هر پست و مقامی مي پذیرد[8]. در حالی که شورای نگهبان در ایران با استناد به قانونی اساسی کشور، زنان را مصداق رجل سیاسی نمی داند و آنها را از تصدی مقامات عالی محروم می کند. به این دلیل حتی در دولتهای اصلاح طلب ایران نیز وزیر زن حضور ندارد.
٧.نقش حوزۀ علمیه و مرجعیت در نظام سیاسی جدید
آقای سیستانی نقش اصلی حوزۀ علمیه را آموزش و راهنمایی و فرهنگ سازی دینی می داند[9] و خاطرنشان می کند که مرجعیت نباید هیچ نقشی درون حکومت ایفا نماید[10]. او همچنین بر دوری علما و روحانیون از مسؤولیتهای مدیریتی و اجرایی تأکید می کند[11]. در این مورد نیز ملاحظه می شود که نظر او با موضع سران جمهوری اسلامی و معتقدان به ولایت فقیه کاملا متفاوت است.
٨.نقش شريعت در قانون اساسى
او اگرچه امور مسلم دینی و اصول اخلاقی و ارزشهای اجتماعی ملت عراق را از پایه های قانون اساسی می داند[12]، اما نقش دین در قانون اساسی و نظام آموزشی و قضایی را به نمایندگان منتخب ملت واگذار می کند[13]. نمايندۀ او نیز با رد شايعۀ مبنی بر اینکه آقای سیستانی خواست شریعت تنها منبع قانون اساسی عراق باشد، خاطرنشان کرد که مرجعیت تنها خواستار احترام قانون اساسی به هویت فرهنگی اسلامی ملت عراق می باشد[14]. این اظهارات و مواضع به خوبی نشان می دهد که نظر آقای سیستانی در یکی از ریشه ای ترین و مهمترین مسایل نظام سیاسی یعنی منابع قانون گذاری، با ایران مخالف است و وی با تأسیس نظامی شبیه جمهوری اسلامی ایران در عراق مخالفت می کند.
٩.روابط خارجی عراق
او در مراحل مختلف به دولت عراق سفارش کرده که با محیط عربی خود رابطۀ نزدیکی داشته باشد. رئيس جمهور عراق؛ فؤاد معصوم پس از دیدار با این مرجع و پیش از سفر به رياض اعلام نمود که با مرجعیت بر سر گسترش روابط با کشورهای همسایه به توافق رسیده است[15]. آقای سیستانی ضمن سفارش بر تعزیز روابط با عربستان سعودی، اظهار داشت که این روابط به نفع عراق است[16].
از سوی دیگر او هیچ وقت و تحت هیچ پوششی از رفتن شیعیان برای جنگ در سوریه حمایت نکرده و حتی فرمانده نیروی رزمندۀ "العباس" وابسته به حرم حضرت عباس بن علی که زیر نظر دفتر مرجعیت تأسیس و اداره میشود، در مصاحبه ای با شبکۀ (السومریه) در خصوص دخالت در جنگ سوریه گفت که: "مرز ما مرز عراق است."[17]
در خصوص یمن و درگیری در آن کشور نیز نظر او اعلام نشده است. اما در شهریور ٩٥ و در پی سفر هیئتی از حوثیها به عراق، برخی رسانه ها اعلام كردند که آقای سیستانی آنها را به حضور پذیرفت، اما يكی از مسؤولان دفتر وی ضمن تکذیب این خبر اعلام كرد كه مرجعيت هيچ ارتباطی با هیچ کدام از طرفهای درگیر در یمن ندارد [18].
در رابطه با لبنان نیز با اينكه دبیرکل حزب الله به مناسبتهای مختلف از آقای سیستانی نام می برد و به گونه ای اعلام حمایت می کند و اگرچه دفتر این مرجع در مورد فاجعۀ قانا در سال ٢٠٠٦[19] و حملۀ اسرائیل به لبنان در همان سال[20] اطلاعیه منتشر ساخت، اما در هیچ کدام نامی از حزب الله و دبیرکل آن برده نشده است. عدم حمایت اين مرجع از حزب الله، نشان از عدم رضایت او از سیاست ایران در لبنان نیز دارد.
از اینرو معلوم می شود که در زمینۀ سیاست خارجی عراق، خط مشی آقای سیستانی با سياست ايران کاملا متفاوت است.
١٠.اختلافات شيعه- سنى و جنگ مذهبی
یکی از مهمترین دغدغه های آقای سیستانی اختلافات مذهبی و جلوگیری از وقوع درگیری مذهبی و فرقه ای بود. البته او قبول ندارد که جنگی فرقه ای میان مردم وجود دارد، بلکه معتقد است که بحران عراق، سیاسی است و برخی نیروهای درونی و بیرونی برای کسب دستاوردهای سیاسی و یا تغییر واقعیتهای موجود، دست به خشونتهای قومی و فرقه ای می زنند[21]. از سوی دیگر، بسیاری معتقدند که ایران با سیاستهای خود در عراق به اختلافات مذهبی و فرقه ای دامن زده است.
١١.مسلح شدن گروه های شیعه
او تا زمان حملۀ داعش به عراق، با تشکیل گروه های مسلح -به جز نهادهای رسمی- مخالف بوده[22]، و به جای تشکیل این نوع گروه ها خواستار تقویت نیروهای ملی گردید[23]. همچنین دفتر او در پاسخ به یکی از خبرنگاران اعلام کرد: ارتش ملی عراق از ملت و سرزمین و مقدسات عراق حمایت می کند، و جایی برای ارتش دیگری در کنار این ارتش وجود ندارد[24]. او همچنین انحصار اسلحه در دست دولت و جمع آوری اسلحه های غیر مجاز را خواستار شد[25]. این دعوتهای مرجعیت ناظر به این گروه ها و در مخالفت با وجود آنهاست. حتى پس از صدور فتوای جهاد کفایی و تشکیل "حشد شعبی" نمایندگان او همواره تأکید کردند که این نیرو باید تحت فرمان دولت باشد. حال آنکه اولین و بزرگترین گروه های مسلح خارج از کنترل دولت در عراق از سال ٢٠٠٣ توسط ایران تأسیس، آموزش و مسلح شده و تا چند سال پیش به طور مستقیم از ایران حقوق ماهیانه دریافت می کردند.
١٢.مخالفت با ترور و آدم ربایی
در پی ربوده شدن چند نفر از کارگران خارجی در بغداد، یکی از مسؤولان دفتر مرجعیت آزاد کردن ربوده شدگان و دست کشیدن از امثال این کارها را خواستار شد چراکه اسلام و مذهب اهل بیت را بدنام و چهرۀ آنها را خدشه دار می کند و منجر به تضعیف دولت و حکومت منتخب می گردد[26].
چند ماه بعد حادثۀ ربوده شدن اتباع کشور قطر که با مجوز شکار وارد شده بودند، پیش آمد. این بار نیز وکیل مرجعیت در نماز جمعۀ کربلا این کار را محکوم و خواستار آزادی فوری آنها شد[27]. در حالى كه ربایندگان برای همه شناخته شده بودند و حمایت ایران از آنها کاملا مشخص است.
١٣.تجاوز به شهروندان شهرهای سنی نشين
پس از اشغال بخش بزرگی از خاک عراق توسط داعش، یکی از پدیده های شایع آن دوران، تجاوز برخی گروه های مسلح به مردم شهرهای سنی نشین به اتهام همکاری با این گروه تروریستی بوده است. مقامات دولتی وقوع این تجاوزات را نه تنها انکار نکرده بلکه وعدۀ مجازات آنها را هم داده اند. گروه های تجاوزگر کاملا شناخته شده بودند و حتی گاهی در عملیات آزادسازی مشارکت نمی کردند، و پس از اتمام عملیات صرفا جهت تجاوز به مردم وارد منطقه می شدند. مقتدی صدر این گروه ها را عناصر از کنترل خارج شده و یا مجرم نامیده است[28]. وکلای آقای سیستانی به طور مکرر هر گونه تجاوزی به مردم شهرهایی که از دست داعش آزاد می شوند، را تحریم و محکوم کردند[29].
این مرجع گاه و بیگاه تأکید کرده است که هدف از دعوت برای پیوستن به نیروهای نظامی و امنیتی عراقی، حمایت از تمامی عراقیها صرف نظر از طایفه و قوم و نژاد، از شر تروریستهای بیگانه بوده است. از اینرو، به همۀ نیروها سفارش کرده است که حقوق تمامی شهروندان را به طور دقیق رعایت نمایند و از هر گونه تجاوزی به شهروندان بی گناه از هر طیف و مذهب و نژادی که باشند، خودداری نمایند[30].
در پایان سال ٢٠١٥م، نیز دفتر وی پیامی را خطاب به مبارزان و جنگجویان منتشر ساخت. در این پیام آمده: جهادی که خداوند به آن دعوت کرده، قانون و شرایطی دارد که باید به آنها پایبند بود تا به اجر و درجۀ آن نایل شد. خداوند به حفظ حرمت و جان مسلمانان و غیر مسلمانان و کسانی که جنگ نکرده اند، حتی اگر خانوادۀ افرادی باشند که با شما جنگیده اند، دستور داده است[31].
١٤.جریان اصلاح طلبی
در سال ٢٠١١م، و در پی راهپیماییهای گسترده ای علیه فساد و ناکارآمدی دولت مالکی، دفتر آقای سیستانی در عین تأیید حرکت گستردۀ مردمی، بر اعطای فرصت به دولت تأکید کرد اما در عین حال از پارلمان و دولت خواست که گامهای سریع و مهمی جهت بهبود وضعیت معیشتی مردم و مبارزه با فساد و لغو امتیازهای بیشمار مسؤولین را بردارند و آنها را از ادامۀ این رویه در ادارۀ کشور بر حذر داشت[32]. دفتر او نیز در یک مصاحبه اظهار داشته است که اگر فساد فراگیر در مؤسسات دولتی و به ویژه دستگاه امنیتی و نیز سوء استفادۀ مقامات دولتی نبود، داعش نمی توانست بخش بزرگی از عراق را اشغال کند و اصلا نیازی به دعوت مردم به جهاد نبود. این مرجع معتقد است امروزه اگر فساد درمان نشود، شرایط بدتر خواهد شد و چه بسا به تقسیم عراق منتهی شود. از اینجا اهمیت مضاعف اصلاحات از نظر وی معلوم می شود[33]. او سیاستمدارانی را که طی سالهای گذشته در رأس امور بودند، با نفع طلبی و حزب و طایفه و فرقه گرایی، عامل اصلی فساد در کشور می داند[34].
بدون شک فاسدترین مسؤولان حکومتی در این دوره، از حمایت قاطع ایران برخوردار بوده و اساسا با حمایت این کشور توانسته اند به پست و مقام برسند و برای مدتی طولانی در آن باقی بمانند. حمایت ایران از این افراد به حدی بود که به روزنامه های ایرانی نیز ابلاغ شد به دلیل منافع جمهوری اسلامی ایران، حق نشر هیچ گونه انتقادی از نوری مالکی را ندارند، در حالی که می توانستند از دولت خود انتقاد کنند. در مقابل، آقای سیستانی در پاسخ نامۀ حزب الدعوه در ١٨ خردادماه ٩٣، از آن حزب خواست که سریعا جایگزین دیگری (به جای مالکی) برای نخست وزیری انتخاب کند که مورد پذیرش عمومی باشد و با دیدی جدید به حل مشکلات بپردازد[35]. موضع این مرجع کاملا با ایران متفاوت بود چراکه مقامات ایرانی به شدت تلاش داشتند مالکی را برای سومین بار به قدرت برسانند. ایران با هماهنگی مالکی قصد داشت پس از به قدرت رسیدن مجدد او، برنامۀ دیگری را در سوریه پیاده کند، و از نیروهای پیاده نظام عراقی به طور رسمی در سطح وسیعی در سوریه استفاده نماید، اما حمایت مرجعیت از تغییر مالکی و معرفی نخست وزیر جدید، نقشۀ آنها را نقش بر آب کرد. از اینرو، تأیید جنبش اصلاح طلبی در عراق توسط آقای سیستانی نوعی مخالفت با سیاست ایران در این کشور به شمار می رود.
١٥.دخالتهای ایران در امور عراق
دفتر آقای سیستانی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در مورد نقش سیاسی ایران در عراق و تماس آن با مرجعیت، می گوید: همۀ دولتها باید به استقلال و ارادۀ ملت عراق احترام بگذارند و در امور عراق دخالت نکنند. دفتر او همچنین تأکید می کند که در خصوص امور عراق با هیچ طرف خارجی ارتباطی ندارد[36].
در مورد دیگری استقبال مرجعیت از مشارکت افسران ایرانی در عملیاتهای نظامی علیه داعش در عراق تکذیب شد[37].
در رابطه با كمكهای خارجی، وکیل مرجعیت در نماز جمعۀ کربلا در ٢٨ شهریور ٩٣ تأکید کرد که نباید اجازه داد کمکهای خارجی در جنگ با داعش بهانه ای برای دخالت در تصمیمهای سیاسی و نظامی عراق شود[38].
وکلای مرجعیت گاهی به برخی از حرفهای غیر مسؤولانۀ برخی از مقامات ایرانی در رابطه با عراق پاسخ داده اند. به عنوان مثال هنگامی که علی یونسی به عنوان دستیار ویژۀ رئیس جمهور ایران در امور اقوام و اقلیتهای مذهبی، در (همایش بزرگ هویت ایرانی) که روز یکشنبه ١٧ اسفند ٩٣ برگزار شده بود، گفت: «در حال حاضر عراق نه فقط حوزۀ تمدنی نفوذ ماست، بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست. و این مسأله هم برای امروز است و هم گذشته، چراکه جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است، و فرهنگ ما غیرقابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم»[39]، دولت عراق به این اظهارات هیچ عکس العملی نشان نداد، اما وکیل مرجعیت در اولین نماز جمعۀ کربلا پس از این اظهارات به وی پاسخ داد و اظهار داشت که ما به کشور، هویت، استقلال و حاکمیت ملی خود افتخار می کنیم و اگر از کمکهایی که توسط دوستان و برادران برای جنگ با تروریستها به ما تقدیم می شود، استقبال می نماییم و از آنها تشکر می کنیم، این امر به هیچ وجه به معنی چشم پوشی از هویت و استقلال خود نیست. ما جزو توهمات برخی مسؤولان کشورهای دیگر نمی شویم[40].
پس از آزادسازی شهر موصل از داعش، شیخ عبد المهدی كربلائی، نمایندۀ آقای سیستانی در نماز جمعۀ ٩ تیر ٩٦ پیام مرجعیت را به مناسبت آزادسازی موصل خواند. او از تمامی نیروهای شرکت کننده در این عملیات و به ویژه 6 نیرو تشکر کرد ولی از حشد شعبی مورد حمایت ایران نام نبرد[41].
یک ماه قبل هم رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام جمهوری اسلامی، هاشمی شاهرودی به همراه دبیر مجمع محسن رضایی و تنی چند از اعضای مجمع، سفری پنج روزه به نجف داشتند و خواستار ملاقات با آقای سیستانی شدند، اما او آنها را به حضور نپذیرفت. او زمانی که از نوری مالکی و تیمش کاملا ناراحت شد، همین سیاست را در قبال آنها در پیش گرفت و در خانۀ خود را به روی آنان بست.
همانطور که ملاحظه می شود، آيت الله سيستانى در عراق، خط مشی سياسى مستقل خود را دارد که کاملا با سیاست ایران متفاوت است. با این حال هر دو از اعلام نظر نسبت به مواضع همدیگر خودداری و تلاش می کنند این تفاوت چشمگیر در موضعگیریهای سیاسی رسانه ای نشود و منجر به درگیری طرفداران آنان نگردد. سردی روابط این مرجع با ایران طی چهارده سال گذشته را به خوبی می توان دید. آقایان سیستانی و خامنه ای طی این سالها هیچ گاه با هم دیدار نکردند و حتی یک پیام تسلیت به همدیگر نفرستادند. با وجود سخن از مکاتبات بین دو مرجع، تحقیقات ما نشان می دهد که تنها یک نامه از سوی خامنه ای به سیستانی نوشته شد که آن هم بی پاسخ ماند. نامۀ مذکور در مردادماه ٨٣ پس از سفر درمانی سیستانی به لندن ارسال شد و در آن خامنه ای برای او طلب صحت و عافیت کرد[42]. بدون شک پاسخ ندادن به نامه، خود پیامی داشت. لازم به ذکر است که در این نامه، سیستانی نه با لقب "آیت الله العظمی" بلکه با لقب "آیت الله" مورد خطاب قرار می گیرد. پیام دیگر نامه، تقلیل شأن مرجعیت و محدود کردن آن در درون مرز عراق بوده است.
با مطالعۀ موضعگیریهای سیاسی این مرجع در چهارده سال اخیر، معلوم می شود که او کاملا منافع عراق و ملت عراق و یا حد اقل شیعیان عراق را مد نظر داشته است. حال آنکه ایران تنها به دنبال منافع خود می باشد و ملت عراق و یا حتی شیعیان این کشور را در نظر نمی گیرد. ایران با اقداماتی از قبیل سوء استفاده از بحرانها، تشکیل گروه های مسلح خارج از قانون و کنترل دولت، دامن زدن به اختلافات فرقه ای و حمایت از فساد و مفسدان موجب تضعیف دولت شیعی عراق و کل کشور شده است.
.[2] پیشین.
[4]. http://www.sistani.org/arabic/archive/253
مكتب السيد السيستاني، النجف الأشرف، بدون تاريخ.
[5]. پیشین.
[7]. https://www.sistani.org/arabic/in-news/25686/
المرجع السيستاني يدعو المسؤولين الكرد للرجوع إلى المسار الدستوري ويحذر من القيام بخطوات منفردة باتجاه التقسيم والانفصال، 29/9/2017.
[8]. پیشین.
[10]. http://www.sistani.org/arabic/archive/253
مكتب السيد السيستاني، النجف الأشرف، بدون تاريخ.
[11]. http://www.sistani.org/arabic/archive/252/
مكتب السيد السيستاني، النجف الأشرف، بدون تاريخ.
[14]. http://www.sistani.org/arabic/in-news/917
12/2/2005، منبع: قناة BBC
[15]. http://www.sistani.org/arabic/in-news/24988/ ٢٠١٤/١١/١١
[17].https://www.youtube.com/watch?v=A-ws7PIi5Ng
السيد ميثم الزيدي قائد فرقة العباس القتالية- حوار خاص- الحلقة ٢٠- قناة السومریة- 8 تموز/يوليو 2016.
[19]. http://www.sistani.org/arabic/statement/1500
بيان مكتب سماحة السيد حول مجزرة قانا 2006، 4 رجب 1427هـ، 30/7/2006م.
[20]. http://www.sistani.org/arabic/statement/1498
بيان مكتب سماحة السيد سماحة السيد حول أحداث لبنان، 20 جمادي الآخرة 1427هـ، 16/7/2006م.
[21]. http://www.sistani.org/arabic/archive/250/
أسئلة مجلة (فور سايت) اليابانية، 14/6/2006م، مكتب السيد السيستاني، النجف الأشرف، 14 رمضان 1427هـ.
[25]. http://www.sistani.org/arabic/archive/250/
أسئلة مجلة (فور سايت) اليابانية، 14/6/2006م، مكتب السيد السيستاني، النجف الأشرف، 14 رمضان 1427هـ.
[28]. http://elaph.com/Web/News/2017/5/1147557.html
[30]. http://www.sistani.org/arabic/archive/24925/
نص ما ورد بشأن الأوضاع الراهنة في العراق في خطبة الجمعة لممثل المرجعية الدينية العليا في كربلاء المقدسة الشيخ عبد المهدي الكربلائي في (12 رمضان 1435هـ) الموافق(11/ 7/2014م).
[32]. https://www.al-sistani.org/arabic/statement/1515/
بيان مكتب سماحة السيد (دام ظله) حول مظاهرات يوم الجمعة 22 ربيع الأول ١٤٣٢هـ، 26/2/2011م.
[34]. پیشین.
[35] . حامد الخفاف (إعداد)، النصوص الصادرة عن سماحة السيد السيستاني دام ظله في المسألة العراقية، بيروت، لبنان، الطبعة السادسة، 2014م. وثيقة رقم 126، 13/8/2014م.
[37]. http://www.sistani.org/arabic/in-news/24990/
٢٠١٤/١١/١٦م، المصدر: وكالة نون الخبرية.
[39]. https://www.radiofarda.com/a/f12-iran-yunesi-says-iraq-is-center-of-iran-culture/26888125.html
دستیار روحانی: در حال حاضر عراق هویت، فرهنگ، و پایتخت ماست. 17 اسفند 1393.
[40]. http://imamhussain.org/fri/4714vie.html
السيد الصافي يرحّب بأية مساعدة من الأصدقاء في محاربة الإرهابيين ويؤكد على عدم غضّ الطرف عن هويتنا واستقلالنا. الموقع الرسمي للعتبة الحسينية المقدسة، 2015/03/13 م.
[41]. https://www.sistani.org/arabic/in-news/25659/
[42]. . https://www.sistani.org/persian/in-news/1389/
نامه نگاری محرمانه رهبر انقلاب با آیت الله سیستانی
متن نامه: "حضرت آیت الله آقای حاج سید علی سیستانی دامت برکاته... خبر عارضۀ کسالت جنابعالی موجب نگرانی شدید گردید.
از خداوند متعال مسئلت می کنیم که شفا و عافیت عاجل به آن جناب مرحمت فرماید و سلامت آن وجود محترم را که تکیه گاه معنوی ملت عراق می باشید به شما بر گرداند. جنابعالی همواره در طول سالهای متمادی پشتیبان استوار معنوی و روحی برای آن ملت مظلوم بوده اید و امروز هم علیرغم خواست دشمنان و نظر بد اندیشان، همانگونه است و دعا برای شما، دعا برای سعادت ملت عراق است. از خداوند متعال دفع شر بیگانگان و اشغالگران ظالم و متجاوز را از ملت مسلمان عراق و همۀ ملتهای مسلمان مسئلت می کنم". سید علی خامنه ای 21/5/83