مجموعهای از روایات وجود دارند که پاداشهای چشمگیری را برای مادران در نگهداری فرزند در شکم، وضع حمل و شیر دادن اعلام کردهاند. بخشهایی از روایات، پاداشها را به خود حاملهشدن مرتبط دانسته و بخشهایی نیز مرتبط با زاییدن است که البته این موضوع فقط اختصاص به زایمان طبیعی ندارد، بلکه روایات گرچه پارهای از آنها، برخی علائم زایمان طبیعی را ذکر میکنند، اما هیچ قیدی در آنها مشاهده نشده و به صورت مطلق، شامل تمام زایمانها میشوند، البته زایمانها در زمان صدور روایات معمولاً با روشهای طبیعی بوده اما امروزه ممکن است به جهت سلامتی مادر و فرزند یا برخی عوامل دیگر، در مواردی پزشک، عمل سزارین را ترجیح دهد.
تعدادی از این روایت را ذکر مینماییم:
امام صادق(ع):
رسول خدا(ص) فرمود: «هر زنى در خانه شوهرش جهت نظم و ساماندهی منزل، چیزى را از جایى بردارد و در جایى دیگر قرار دهد، خداوند عز و جل به او مىنگرد و هرکس که خدا به او بنگرد او را عذاب نمىکند. ام سلمه گفت: مردان همه خوبىها را بردند، پس چه چیزى براى زنان بیچاره هست؟ پیامبر فرمود: آرى اگر زن حامله شود او به سان روزهدار شب زندهدارى است که با جان و مال در راه خدا جهاد مىکند و چون زایمان کند پاداشى دارد که از بس بزرگ است نمىداند آن پاداش چیست و چون شیر مىدهد در برابر هر مکیدن براى او مشابه یک آزاد سازى از فرزندان اسماعیل است و چون از شیر دادن فارغ گردد فرشتهاى بر پهلوى او مىزند و مىگوید: از نو آغاز به کار کن که بخشیده شدهاى».
«هر گاه زن در ایّام زایمان و دوره نفاسش بمیرد روز قیامت نامه عمل او را نگشایند»؛
یعنى از او حساب گرفته نمیشود و بدون حسابرسى به بهشت میرود؛ چون ناراحتى زایمان او را از گناه پاک ساخته است.
«درباره قصّه حضرت آدم و حوّاء (ع) آمده است ... خداوند فرمود: اى حوّاء! هر زنى که به هنگام زایمانش بمیرد او را با شهیدان محشور مىکنم. اى حوّاء! هر زنى که درد زایمان او را بگیرد پاداش شهید برایش مىنویسم و اگر سالم بماند و زایمان کند گناهانش را برایش مىآمرزم گرچه به اندازه کف دریا و ریگ بیابان و برگ درختان باشد و اگر بمیرد شهید مىگردد و فرشتهها به هنگام قبض روحش نزد وى حاضر مىشوند و او را به بهشت بشارت مىدهند و در آخرت او را نزد شوهرش مىبرند و هفتاد برابر برتر از حورالعین است. حوّاء گفت: آنچه دادهاى مرا کافى است ...».
. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 21، ص 451، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 139، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 214، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.