عضویت: 1392/04/10
تعداد پست: 13310
عضویت: 1395/08/08
تعداد پست: 270
عضویت: 1395/06/20
تعداد پست: 611
بگو دلارام
آقای من،تو همیشه خاص میمونی چون سلیقه ی منی...????
اگه دنبال محصولات طبیعی برای پوستتون میگردین
عضویت: 1395/08/08
تعداد پست: 270
من یه خاطره دارم بزار بگم بخندیم
1613 بارانا۶۶
عضویت: 1394/11/14
تعداد پست: 2774
فقط 3 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !
حرف آدم ها مانند موج دریاست اگر در مقابلش بایستی خسته ات میکند و اگر با آن همراهی کنی غرقت میکند قرار نیست که همه آدمها شما را درک کنند و این اشکالی ندارد آنها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید...
عضویت: 1394/03/22
تعداد پست: 483
سوتی خاگ بر سری دیگه چیه خوردنیه
عضویت: 1395/05/20
تعداد پست: 9318
شب این تاپیکو میزدی باحال تربود هااا
تمام آدمها یک روز می روند و از آن روز به بعد جای خالیشان هر روز در زندگیمان درد می کند.
بفرمایید یه
??
مدیر استارتر
عضویت: 1394/06/04
تعداد پست: 697
مربی زبان یادم نمیاد وگرنه میگفتم اگه یادم اومد میگم
عضویت: 1394/04/18
تعداد پست: 1821
سرخوشیاااا
نشود فاش کسی آن چه میان من و توست...
1614 parisa62
مدیر استارتر
عضویت: 1394/06/04
تعداد پست: 697
فندق مامان چیکار کنم دیگه باید بگیم بخندیم دنیا دوروزه اگه نگیم نخندیم پیاز میشیم میگندیم
عضویت: 1395/08/08
تعداد پست: 270
یه بار اوایل نامزدیمون بود رفتیم بیرون جایی کار داشتیم که یهو شوهرم تا اومد بشینه توو تاکسی صدای خرچ اومد گفتم چی بود خندید پیاده که شدیم دیدم بعله خشتکش کمی پاره شده . رفتیم توو مترو باز اومد پشینه خرچ ....دوباره صدا اومد . خشتکش بیشتر پاره شد . رفتیم توو ون نشستیم دوباره خرچ.... خلاصه تا پشت کمرش شلواره پاره شد. من انقدر اونروز خندیدم که فقط خدا میدونه . شانس اورد لباسش کمی بلند بود ولی بیچاره مثل ادم اهنی راه میرفت . قدشم بلنده . یعنی اگر کسی دقت میکرد راحت میتونست بفهمه
مدیر استارتر
عضویت: 1394/06/04
تعداد پست: 697
آره محبوبه ولی به ذهنم نرسید
عضویت: 1394/04/03
تعداد پست: 22803
دلارام خرچ???
دنیا اگه عدالت داشت .. مرد هم بکارت داشت
عضویت: 1392/05/08
تعداد پست: 8411
پریسا امروز آنتنت تو خونه افتاده ها!
?اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم?
1601 دلارام12
عضویت: 1395/08/08
تعداد پست: 270
بیچاره از دم زیپش تا پشت کمرش پاره شد .
عضویت: 1395/07/17
تعداد پست: 818
برادر شوهرم پسرش پاش زخم شده بود بردش بیمارستان وقتی اومد ازش پرسیدیم حالش چه طوره خونه هم خیلی شلوغ بودمهمون داشتیم اون لحظه همه ساکت شدن برادر شوهرمم با ناراحتی گفت دکترا گفتن باید عمل شه کاندوم پاش پاره شده یه جمعیت ترکیدن از خنده منظورش تاندون پاش بوده
خدای مهربون 28/2/87منو به عشقم رسوند 2/10/91اولین فرشته و 25/3/95دومین فرشته رو بهم داد خدایا خیلی خیلی خیلی شکرت حفظشون کن بگو امین
عضویت: 1395/04/30
تعداد پست: 1077
یه بار عید بود خونه ی مامانبزرگم بودیم خونه هم شلوووووووغ دخترِ دخترعمم کوچولو بود خیلی بعد یه دفعه درحالیکه یه چادر انداخته بود رو خودش از اتاق پرید بیرون شروع کرد داد کشیدن که من جن..م من جن..م
میخواست بگه من جنم
عضویت: 1393/03/09
تعداد پست: 4678
من یه مدت سر کار میرفتم. رییسم یه سرهنگ جبهه ای بود
اتاق ما کنار اتاقش بود و یک کانال کولر داشت کلیدش تو اتاق ما بود یه روز حاج اقا منو صدا زد گفت خانوم فلانی کولر و خاموش نکن پختم از گرما. منم با تعجب گفتم عههه مگه چیز ما به چیز شما وصله
(منظورم کانال کولر بود) یا خدا حاج اقا رو میگی نامردی نکرد دوباره حرف منو تکرار کرد
و من لحظه بودم که دوست داشتم برم در کانال کولر محو شم
❤خدایا شکرت به خاطر همه چی❤
عضویت: 1395/07/25
تعداد پست: 1863
ج
بیمــــــــــار خنـــــــــــده های تو ام بیشـــــــــــــــــــــتر بخـــــــــــــند