بسیاری از زنها آگاهانه یا ناآگاهانه با رفتارهایشان مرد خود را تضعیف می کنند
اگر عاشقانه شوهر خود را دوست دارید و همواره در برابر او از خودگذشتگی می کنید لازم است زمینه کمی در رفتار خود تجدید نظر داشته باشید. چرا که ازخودگذشتگی بی حد امکان دارد به رابطه شما لطمه وارد کند. در این مقاله اشتباهاتی که زنان عاشق در رابطه با همسر خود مرتکب می شوند را گرداوری نموده ایم! در ادامه با ما همراه باشید.
مردان چگونه عاشق زنان می شوند؟
نحوه رفتار یک زن با خودش و با همسرش سهم بسزایی در کیفیت زندگی و همچنین در ایجاد مشکلات دارد. بسیاری از زنها هستند که خودشان آگاهانه یا ناآگاهانه با رفتارهایشان مرد خود را تضعیف کرده و شوهر بدی از او می سازند. برخی از این زنها از شوهر خود جدا می شوند و این بار با مرد خوبی ازدواج میکنند. اما خودشان به دلایلی ناخودآگاه شوهرشان را تبدیل به کسی مانند شوهر اول میکنند.
این بسیار مهم است که قبل از هر چیز بدانیم که خودمان چه سهمی در کیفیت زندگی و شیوه برخورد مرد داریم. ما چه نقشی در اینکه شوهر ما خوب تر یا بدتر بشود داریم. در این مقاله بخشهایی از فیلم زن موفق در زندگی مشترک را که به بزرگترین اشتباه زنان در عشق و زندگی مشترک می پردازد انتخاب کرده و برای شما نوشته ایم.
بزرگترین اشتباه زن عاشق
زنها بی وقفه از خودگذشتگی و محبت یک طرفه می کنند و خواسته های خود را مطرح نمی کنند. بسیاری از زنها وقتی عاشق می شوند، ازدواج میکنند یا یک رابطه جدید را شروع میکنند آنقدر محبت میکنند و عشق می ورزند که لحظه ای درنگ و تامل نمیکنند تا ببینند خودشان هم در عوض چیزی دریافت میکنند یا نه. مهم هم نیست که این زن در چه مرحله ای از ازدواج است. در آغاز آشنایی است یا سالها از ازدواجش گذشته است. چنین زنی در هر دوره ای از عشق و زندگی مشترکش که باشد به شیوه های مختلف همین رویه را تکرار میکند.
مثلاً اگر یک دختر جوان است که تازه عشق خود را پیدا کرده است مرتب این اوست که ابراز عشق می کند، برنامه ریزی های هیجان انگیز می کند و به شیوه های مختلف سعی دارد عشق خود را نشان دهد. و اگر زنی سالخورده و صاحب چندین فرزند است در قالب زحمت کشیدن بیش از حد در منزل، از خودگذشتگی در مقابل شوهر و فرزندانش، گذشتن از رویاها و آرزوها، گذشتن از برنامه های مورد علاقه و کارهای این چنینی این رفتار را نشان می دهد. اما متاسفانه زن با این رفتارها فقط زخم ها، دردها و رنجهای خودش را عمیق تر می کند و حتی لحظاتی که در کنار شوهرش است احساس تنهایی می کند. متاسفانه خیلی از زنها هستند که در سفر زندگی یک تنه جلو می روند و یک روز به خودشان می آیند و می بینند تمام سالها یک نفره قایق را پارو زده اند.
دلایل گذشت بی دلیل زن ها در مقابل همسر
پشت این رفتارهای مخرب زنان دلایل در ظاهر مثبتی هست که در اینجا به آن اشاره میکنیم:
وابسته کردن مرد
برخی فکر می کنند باید آنقدر به مرد محبت کنند که او را به خودشان وابسته کنند تا دیگر نتواند بدون آنها زندگی کند. آنها فکر می کنند وابستگی همان عشق است. پاسخ ما این است که در اینصورت احساسی که مرد تجربه میکند عشق نیست بلکه اعتیاد است چیزی شبیه مصرف مواد مخدر. و متاسفانه در این حالت شوهرتان آنقدر شما را مصرف می کند تا تمام شوید و برود سراغ یکی دیگر.
عاشق کردن مرد
اینگونه زنها نمی خواهند به مردان فرصت بدهند تا احساس واقعیشان را نسبت به آنها کشف کنند. در واقع آنها میخواهند مرد را عاشق خود کنند اما به خیال خود از حربه و حیله استفاده می کنند. آنها با محبتهای بی وقفه به مردان فرصت نمی دهند تا خودشان آنها را انتخاب کنند. آنقدر مرد مورد نظرشان را از عشق سرشار می کنند تا مرد فکر کند که عاشقشان شده است. اما در اصل پس از مدتی می فهمد که عاشق خود زن نیست بلکه عاشق محبتهایی است که زن به او کرده است و بنابراین یک روز آن زن را تنها میگذارد. و به این ترتیب زن بیش از پیش احساس طرد شدگی می کند.
عاشق عشق نه عاشق مرد
برخی از زنها تشنه ایثار کردن و عشق ورزیدن هستند نه عاشق خود مرد.
مقابله با احساس بی ارزشی درونی
اینگونه زنها در درون خود احساس بی ارزشی می کنند. فکر نمی کنند آنقدر ارزش داشته باشند که کسی به خودی خود و به خاطر خودشان عاشق آنها باشد. فکر می کنند باید خیلی محبت کنند تا لایق عشق یک مرد باشند. آنها فکر می کنند برای اینکه لایق عشق یک مرد شوند باید خیلی تلاش کنند. مثل وقتی برای پول در آوردن کار می کنند برای مورد عشق بودن هم باید کار کنند. احتمالاً به دلایلی که ممکن است در کودکی و شیوه بزرگ شدن آنها داشته باشد آنها خود را شایسته عشق نمیدانند و فکر میکنند باید کاری انجام دهند تا استحقاق آن را پیدا کنند.
اینکه انسان خود را لایق عشق و دوست داشته شدن نداند از جنبه های عزت نفس است. پیشنهاد می کنم حتما بخشهایی از سخنرانی خوشبختی در زندگی با افزایش عزت نفس را ببینید. در واقع هسته ی اصلی حرمت نفس این است که انسان خود را شایسته ی برخورداری از همه ی انچه خوب است بداند مثل عشق، خوشبختی، ثروت و موفقیت. همانطور که بارها گفته و تاکید کرده ام اگر ازدواج موفق بر یک پایه بچرخد آن پایه عزت نفس زن و مرد است.
از خلوت با خود هراس دارند
از سکوت، خلوت و فاصله بیزازند. سکوت را با کلام پر میکنند و وقتهای خالی را سریعاً با برنامه پر می کنند . فاصله های ایجاد شده را با چسبیدن و رها نکردن مرد و دو دستی گرفتن او پر میکنند و جدایی مرد را با عشق و محبت بیشتر جبران می کنند. انگار از سکوت و خلوت و تنهایی می ترسند. از اینکه لحظاتی برای خودشان باشند و مردشان هم برای خودش باشد. از اینکه به او هم فرصت بدهند لحظاتی عشق او را درک کند، لحظاتی مسئولیتی به عهده بگیرد و حتی لحظاتی به این نتیجه برسد که نمی خواهد در این رابطه باشد. به نظرم اینگونه زنها از خلوت با خود هراس دارند.
نحوه رفتار یک زن با خود و با همسرش سهم بسزایی در کیفیت زندگی آنهادارد
ابراز عشق بی دلیل دردسرساز می شود
در نگاه اول ممکن است این ویژگی مثبت به نظر برسد و شاید حتی مرد هم از آن استقبال کند. شاید مرد در ابتدا از اینکه کسی بی وقفه به او محبت کند، از نیازهایش بگذرد و خواسته هایش را نگوید، خوشش بیاید. اما متاسفانه دردسرهای این ویژگی خیلی بیشتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. دیر یا زود نتیجه ی این رفتارهای مخرب هم به زن و هم به مرد بر میگردد.
انزجار پنهان در پشت محبتها
گرچه در ظاهر زن خیلی محبت میکند اما در باطن هر چه میگذرد انزجارش از مرد بیشتر میشود. او از اینکه مرد مسئولیت هایی را به عهده نمی گیرد متنفر می شود. و از او کینه و نفرت به دل می گیرد. زن از اینکه مرد نیازهای او را نادیده می گیرد از او خشمگین می شود. متاسفانه او حتی زمانی که خواسته ها و نیازهایش را نمی گوید در عمق وجودش انتظار دارد که مرد آن ها را برآورده کند. و وقتی این اتفاق نمی افتد به جای اینکه اشتباه خود را بپذیرد تیر اتهام را به سمت مرد می گیرد. و مرد را به بی توجهی و غفلت و بی مسئولیتی متهم می کند.
محروم کردن مرد از لذت ابراز عشق
مرد هم به عنوان بخشی از این عشق و پیوند دوست دارد که طعم عشق را بچشد و شیرینی ابراز آن را تجربه کند. مرد دوست دارد به شیوه خاص خودش، چه در قالب ابراز عشق زبانی، چه در قالب کمک کردن به زن و یا به عهده گرفتن مسئولیت، نقش خود را در این پیوند نشان دهد. وقتی زن همه مسئولیتها را به عهده می گیرد مرد را از این فرصت که کاری برای زن و برای زندگیش انجام دهد محروم می کند.
مردها دوست دارند که مسئولیت داشته باشند. آنها وقتی کار مفیدی برای زندگی انجام دهند احساس مفید بودن و ارزشمندی می کنند. آنها احساس رضایت و ارزشمندی خود را از مفید بودن و کاری کردن می گیرند. وقتی زن این فرصت را از آنها می گیرد باعث می شود احساس مذکر بودن مرد ارضا نشود. مرد احساس میکند بخشی از وجودش را گم کرده است و احساس انزجار کند.
کشته شدن عشق مرد
مردها در این هنگام احساسات ضد و نقیضی از خود نشان می دهند. از یک سو تنبلی شان فعال می شود و احساس راحتی و خلاصی می کنند. به نظر می رسد که مسئولیتها را کامل به زن واگذار کرده و کنار کشیده اند. اما از دیگر سو احساس می کنند که در حقشان اجحاف شده و فرصتی به آنها برای ابراز وجود داده نشده است. وقتی همیشه زن است که جاهای خالی را پر می کند فرصت مهمی از مرد گرفته می شود. فرصت اینکه او هم برای عشق و زندگی کاری کندو در نهایت فرصت رشد از مرد گرفته می شود.
خداحافظی مرد
نکته مهم و خطرناک این است: وقتی یک نمایش یک نفره را شروع می کنید، همسر شما هم نقش یک مسافر را بازی می کند و دیر یا زود از این رابطه بیرون میرود و شما را در کمال ناباوری تنها می گذارد. بزرگترین اشتباه زنها این است که گاهی به قدری در تلاشند تا عشق خود را نشان دهند که به خود فرصت نمی دهند ببینند که آیا خودشان دوست داشته شده اند.
چگونه از محبت یک طرفه دست برداریم و خود نیز مورد عشق باشیم؟
دست از پارو زدن یک نفره بردارید. به شوهرتان نیز فرصت دهید تا جاهای خالی را پر کند، حتی سکوت و فاصله و جدایی. اجازه بدهید گاهی او برای آنها برنامه ریزی کند. مطمئن باشید با این کار او هم احساس مفید بودن و رضایت خواهد کرد.
به یاد داشته باشید: شما نیاز ندارید که عشق را گدایی کنید. شما نیاز ندارید که برای داشتن عشق اینقدر تلاش کنید.مجبور نیسیتید اینقدر در تعقیب عشق باشید.
همین حالا لیستی از پارو زدنهای تنهایی خودتان در زندگی بنویسید. کجاها در زندگی شما هست که سعی دارید جای خالی را پر کنید و فرصتی به همسر نمی دهید؟ کجاها هست که همیشه شما برنامه ریزی می کنید یا بیش از پیش کار می کنید؟ کجاها عشق گدایی می کنید.
مطمئن شوید که همسرتان تنها منبع انرژی شما نیست. منابع انرژی دیگری را پیدا کنید. هویت مستقل خود را پیدا کنید. به این ترتیب فقط متکی به همسرتان نیستید. به این ترتیب می توانید سکوت و خلوت و فضاهای خالی را به کارهای دیگر اختصاص دهید این کار هم فشار بار احساسی را از دوش مرد زندگیتان بر می دارد و هم به شما آرامش و اطمینان خاطر می دهد.
این جمله را به یاد داشته باشید : صمیمیت حقیقی با انسانی دیگر، تنها در صورتی امکان پذیر است که صلح و آرامش واقعی را در درون خودتان یافته باشید.
در این رابطه با همسرتان گفتگو کنید.
منبع : پنجره