غسلهای واجب
مسأله ۴۱۴. غسلهای واجب هشت تا است:
اوّل: غسل جنابت. دوم: غسل حیض. سوم: غسل نفاس. چهارم: غسل استحاضه. پنجم: غسل مسّ میت. ششم: غسل میت. هفتم: غسل مستحبّی كه به سبب نذر و عهد و قَسَم شرعی و مانند اینها واجب میشود. هشتم: بنابر احتیاط واجب برای قضای نماز آیات در صورتی كه كُسوف كلّی، یا خُسوف كلّی شود و مكلّف عمداً نماز آیات را نخواند تا قضا شود.
احکام جنابت
مسأله ۴۱۵. در دو مورد، انسان جنب میشود:
اوّل: جماع (آمیزش). دوم: بیرون آمدن منی، در خواب باشد یا بیداری، كم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بیشهوت، با اختیار باشد یا بیاختیار.
مسأله ۴۱۶. اگر رطوبتی از مرد خارج شود و نداند منی است یا ادرار یا غیر اینها، چنانچه با شهوت و جهش بیرون بیاید و بعد از بیرون آمدن آن، بدن سست شود، آن رطوبت حكم منی را دارد، ولی اگر هیچ یک از این سه نشانه یا بعضی از اینها را نداشته باشد، حكم منی را ندارد ولی در مریض (در موارد شک) لازم نیست آن رطوبت با جهش بیرون آمده باشد و در موقع بیرون آمدن بدن سست شود، بلكه اگر با شهوت بیرون آید، در حكم منی است.
مسأله ۴۱۷. رطوبتی كه زنان در موقع ملاعبه یا تصوّرات شهوت انگیز در خود موضع احساس میكنند و آن رطوبت به اندازهای زیاد نیست که جاهای دیگر را آلوده کند، پاک است و غسل ندارد و وضو را نیز باطل نمیكند.
امّا اگر این رطوبت زیاد باشد به حدّی كه صدق «انزال» كند و لباسها را آلوده نماید، در صورتی که همراه با رسیدن زن به اوج لذّت جنسی و ارضای کامل (ارگاسم) باشد، نجس و موجب جنابت است؛ بلکه اگر همراه با آن هم نباشد - بنابر احتیاط لازم- نجس وموجب جنابت میباشد و در مواردی که زن، شک داشته باشد به این حد رسیده یا نه و یا شک در اصل خروج آب داشته باشد، غسل بر او واجب نیست و وضو و غسل او هم باطل نمیشود و هر گاه بعد از غسل، منی مرد، از زن خارج شود، غسل بر زن واجب نمیشود؛ ولی آن منی، نجس است و اگر به ظاهر بدن یا لباس برسد، آن را نجس میكند.
مسأله ۴۱۸. اگر از مردی كه مریض نیست، آبی بیرون آید كه نداند منی است يا آبهای ديگر و یكی از سه نشانهای كه در مسأله (416) گفته شد را داشته باشد ولی نداند نشانههای دیگر را داشته یا نه، جنب محسوب نمیشود و غسل بر او واجب نیست.
مسأله ۴۱۹. مستحب است مرد بعد از بیرون آمدن منی، ادرار كند و این کار استبراء از منی میباشد و اگر ادرار نكند و بعد از غسل رطوبتی از او بیرون آید كه نداند منی است یا رطوبت دیگر، حكم منی را دارد و جنب میشود امّا برای زنان استبراء نیست و رطوبت مشکوکی كه از آنان خارج میشود حكم منی را ندارد.
مسأله ۴۲۰. اگر انسان با زنی جماع كند و به اندازه ختنه گاه یا بیشتر داخل شود، در قُبل باشد یا در دُبر، هرچند منی بیرون نیاید هر دو جنب میشوند و در این حکم، فرقی بین بالغ و نابالغ و عاقل و دیوانه و اینکه قصد این کار را داشته باشد یا نه وجود ندارد و امّا اگر شک كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده یا نه، جنب به حساب نمیآید.
مسأله ۴۲۱. اگر فرد نعوذ بالله با حیوان یا مرد یا پسری نزدیکی نماید و منی بیرون آید، برای نماز و کارهایی که نیاز به طهارت دارد، غسل تنها کافی است و اگر منی بیرون نیاید، چنانچه پیش از نزدیکی وضو داشته، باز هم غسل تنها کافی است و اگر وضو نداشته، احتیاط واجب آن است که غسل کند و وضو هم بگیرد.
مسأله ۴۲۲. اگر منی از جای خود حركت كند و بیرون نیاید، یا انسان شک كند كه منی از او بیرون آمده یا نه، حکم جنب را ندارد و همچنین است اگر خواب ببیند كه منی از او بیرون آمده ولی بعد از بیدار شدن، اثری از منی نبیند.
مسأله ۴۲۳. كسی كه نمیتواند غسل كند یا آب برای غسل كردن ندارد ولی تیمّم برایش ممكن است، بعد از داخل شدن وقتِ نماز هم میتواند با همسر خود نزدیكی كند امّا بنابر احتیاط واجب جنب شدن به غیر نزدیکی - مثل جنب شدن به سبب ملاعبه - جایز نیست.
مسأله ۴۲۴. اگر در لباس خود منی ببیند و یقین یا اطمینان دارد كه از خود اوست و برای آن غسل نكرده، جنب میباشد و نمازهایی را كه یقین دارد بعد از بیرون آمدن منی خوانده اگر در وقت است، دوباره بخواند و چنانچه بعد از وقت است، قضا كند ولی نمازهایی را كه احتمال میدهد قبل از بیرون آمدن آن منی خوانده، لازم نیست قضا نماید.
مواردی که برای آنها غسل جنابت انجام میشود
مسأله ۴۲۵. غسل جنابت به خودی خود واجب نیست و برای اموری انجام میشود:
1. مواردی که غسل جنابت واجب است:
برای انجام واجباتی که شرط آنها با طهارت بودن (وضو یا غسل) است، مثلاً برای خواندن نماز واجب و اجزاء فراموش شده آن و طوافی که به احرام واجب شده - هرچند جزء حج یا عمره مستحبی باشد - غسل جنابت واجب است. اما برای نماز میت، سجده سهو، سجده شکر، سجده واجب قرآن، غسل جنابت لازم نیست و این اعمال بدون غسل جنابت صحیح میباشد.
2. مواردی که غسل باعث جایز شدن عمل است:
در بعضی از موارد برای آن که انجام عملی حرام نباشد، باید غسل انجام شود؛ یعنی اگر بدون غسل انجام پذیرد حرام است؛ مثل مسّ خطّ قرآن در حال جنابت و موارد دیگری که در مسائل بعد ذکر میشود.
3. مواردی که غسل جنابت باعث صحیح بودن عمل میشود:
بعضی از اعمال هرچند خود واجب نیستند اما برای آنكه آن عمل صحیح انجام شود، لازم است با غسل جنابت انجام شود مثل نماز مستحبی.
4. مواردی که غسل جنابت باعث کاملتر شدن عمل میشود:
بعضی ار اعمال برای آن که ثواب بیشتری داشته باشد با غسل جنابت انجام میشود مثل نماز میت، تلاوت قرآن، قرائت دعا و طلب حاجت از خداوند متعال و اذان نماز که اگر بدون غسل انجام شوند نیز صحیح میباشد.
5. مواردی که غسل جنابت باعث برطرف شدن کراهت میباشد:
در بعضی از موارد انجام غسل جنابت باعث میشود مکروه بودن عملی از بین برود مثل خوابیدن در حال جنابت که غسل (یا وضو) کراهت آن را برطرف میسازد.
مسأله ۴۲۶. لازم نیست در وقت غسل جنابت، نیّت كند كه غسل واجب یا مستحب میكند بلكه اگر فقط به قصد قربت یعنی برای کوچکی در پیشگاه خداوند متعال، غسل كند كافی است.
کارهایی که بر جنب حرام است
مسأله ۴۲۷. هفت چیز بر جنب حرام است:
اوّل: رساندن جایی از بدن خود به خطّ قرآن.
دوم:بنابر احتیاط واجب رساندن جایی از بدن خود به اسم مبارک ذات خداوند متعال، به هر زبانی كه باشد و صفات مخصوص او[۱] و احتیاط مستحب است، انسان اسماء پیامبران و امامان و حضرت زهرا(علیهمالسلام) را هم در حالت جنابت لمس ننماید.
سوم:وارد شدن به مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلى الله عليه و آله) هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود.
چهارم:توقّف در مساجد دیگر؛ ولی اگر از مسجد عبور كند مثل اینكه از یک درِ مسجد داخل و از درِ دیگر خارج شود، مانعی ندارد.
همچنین مشاهد مشرّفه معصومین و حرم امامان(علیهمالسلام)، بنابر احتیاط لازم، در این رابطه، حکم مساجد را دارند و منظور از حرم، روضه منوّره است یعنی قسمتی كه ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد و رواقها و صحنهای متبرّكه و نیز تمام حرم امام زادگان، حکم مشاهد مشرّفه معصومین(علیهمالسلام) را ندارند؛ مگر جایی که مسجد بودنش ثابت باشد. شایان ذکر است نمازخانههای منازل، ادارات، كارخانجات، مدارس و مانند آن و همچنین حسینیهها، مزار شهدا، قبرستان مؤمنین و مانند آن که مسجد نیستند، حكم مساجد را ندارند.
پنجم:وارد شدن به مسجد برای برداشتن چیزی.
ششم:بنابر احتیاط لازم، گذاشتن چیزی در مسجد، هرچند در حال عبور از مسجد باشد یا خودش وارد مسجد نشده و از بیرون چیزی را در مسجد بگذارد.
هفتم:خواندن هر یک از آیاتی که دارای سجده واجب هستند و آن در چهار سوره است:
1. سوره سی و دوم قرآن، سجده (الم تنزیل) آیه پانزدهم. 2. سوره چهل و یكم قرآن، فصّلت (حٰم سجده) آیه سی و هفتم. 3. سوره پنجاه و سوم قرآن، (وَالنَّجْم) آیه آخر. 4. سوره نود و ششم قرآن، علق (اقْرَأ) آیه آخر.
احتیاط مستحب آن است كه سایر آیات این چهار سوره سجده دار را هم نخواند.
مواردی كه بر جنب مكروه است
مسأله ۴۲۸. نُه چیز بر جنب مكروه است:
اوّل و دوم: خوردن و آشامیدن؛ ولی اگر وضو بگیرد یا صورت و دستها را بشوید و مضمضه كند، مكروه نیست و اگر تنها دستها را بشوید كراهت كمتر میشود.
سوم:خواندن بیشتر از هفت آیه از قرآن كه سجده واجب ندارد.
چهارم:رساندن جایی از بدن به جلد و حاشیه و بین خطهای قرآن.
پنجم:همراه داشتن قرآن.
ششم: خوابیدن؛ ولی اگر وضو بگیرد یا به دلیل نداشتن آب، بدل از غسل، تیمّم كند مكروه نیست.
هفتم:خضاب كردن به حنا و مانند آن.
هشتم:مالیدن روغن و انواع كِرمها به بدن.
نهم:جماع كردن بعد از آنكه محتلم شده، یعنی در خواب منی از او بیرون آمده است.
کیفیت غسل
مسأله ۴۲۹. غسل جنابت و سایر غسلها چه واجب و چه مستحب به جز غسل میت را به دو صورت میتوان انجام داد: ترتیبی و ارتماسی و غسل ترتیبی در صورتی كه ترتیب بین راست و چپ بدن در آن مراعات گردد، بهتر از غسل ارتماسی است. امّا در مورد غسل میّت، احتیاط واجب آن است كه تا غسل ترتیبی ممكن است، میّت را غسل ارتماسی ندهند.
غسل ترتیبی
مسأله ۴۳۰. در غسل ترتیبی انسان باید به نیّت غسل، بنابر احتیاط لازم، اوّل تمام سر و گردن و بعد بدن را بشوید و احتياط مستحب آن است كه اوّل طرف راست، بعد طرف چپ بدن را بشوید.[۲]
مسأله ۴۳۱. غسل ترتیبی را میتوان با فرو رفتن در آب هم انجام داد، بنابراین اگر فرد دو بار در آب فرو رود؛ یک بار به نیّت سر و گردن، بار دوم به نیّت بدن، غسل او صحیح است هرچند احتیاط مستحب است سه بار در آب فرو رود؛ یک بار به نیّت سر و گردن، بار دوم به نیّت طرف راست و بار سوم به نیّت طرف چپ.
مسأله ۴۳۲. چنانچه فردی تمام یا قسمتی از بدنش قبل از اینکه آن قسمت را به نیّت غسل ترتیبی بشوید زیر آب باشد و بخواهد با حرکت دادن یا بدون حرکت دادن آن در زیر آب نیّت غسل کند، بنابر احتیاط واجب غسلش صحیح محسوب نمیشود. بنابر این اگر داخل حوض یا استخر آب است و میخواهد غسل ترتیبی نماید، احتیاط واجب آن است كه از آب بیرون آید یا حداقل محلّی را كه میخواهد غسل دهد از داخل آب بیرون آورد و بعد به قصد غسل ترتیبی داخل آب نماید.
همچنین اگر سر یا بدن زیر دوش است و آب بر آن جریان دارد بنابر احتیاط لازم، محلّی را كه میخواهد غسل دهد از دوش كنار ببرد و بعد به قصد غسل زیر دوش قرار دهد و كسی كه این مسأله را نمیدانسته و در غسلهای گذشته آن را مراعات نمیكرده، ازآنجا که حکم بنابر احتیاط واجب است، مانند سایر موارد احتیاط واجب، میتواند به مجتهد دیگری که از سایر مجتهدین اعلم است، رجوع کند و اگر وی رعایت این نکته را لازم نمیدانست، در این مسأله از او تقلید نماید تا غسلهایی که بدون رعايت اين نكته انجام داده و از این به بعد به اين گونه، انجام میدهد، بدون اشکال باشد.
غسل ارتماسی
غسل ارتماسی به دو روش انجام میگیرد: «دفعی» و «تدریجی».
مسأله ۴۳۳. در غسل ارتماسی دفعی باید در یک لحظه، آب تمام بدن را فرا بگیرد، ولی لازم نیست كه قبل از شروع در غسل، تمام بدن بیرون آب باشد بلكه اگر مقداری از آن بیرون باشد و به نیّت غسل در آب فرو رود، کافی است.
مسأله ۴۳۴. در غسل ارتماسی تدریجی باید بدن را به نیّت غسل، تدریجاً در آب فرو برد طوری که فاصله بین فرو بردن اعضاء زیاد نباشد و موالات در شستن اعضاء رعایت گردد به گونهای که بگویند مشغول انجام غسل ارتماسی است و در این صورت لازم است هر عضو، قبل از غسل دادنِ آن عضو، بیرون آب باشد.
شایان ذکر است در این نوع غسل لازم نیست تمام بدن در یک لحظه زیر آب باشد. بنابر این فرد میتواند پس از فرو بردن بعضی از اعضاء به نیّت غسل در آب، آن قسمت را بیرون بیاورد و بعد قسمت دیگری را فروبرد.
مسأله ۴۳۵. اگر بعد از غسل ارتماسی بفهمد كه به مقداری از بدن، آب نرسیده، چه جای آن را بداند یا نداند باید دوباره غسل كند.
مسأله ۴۳۶. اگر فرد برای غسل ترتیبی وقت ندارد ولی برای ارتماسی وقت دارد، باید غسل ارتماسی كند.
مسأله ۴۳۷. كسی كه برای حج یا عمره احرام بسته، نباید غسل ارتماسی كند ولی اگر از روی فراموشی غسل ارتماسی كند، غسلش صحیح است.
شرایط صحیح بودن غسل
مسأله ۴۳۸. غسل، از نظر شرایط صحّت، مانند وضو میباشد به جز در سه مورد:
اوّل. در غسل، لازم نیست سر و گردن یا بدن را از بالا به پایین بشوید.
دوّم. در وضو اگر پوست صورت از لای مو پیدا نباشد، شستن ظاهر موی صورت، کافی است و رساندن آب به زیر آن لازم نیست امّا در غسل رساندن آب به پوست لازم است.
سوّم. موالات در غسل ترتیبی شرط نیست؛ بنابر این لازم نیست بعد از شستن سر و گردن فوراً بدن را بشوید پس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر كند و بعد از مدّتی بدن را بشوید، اشكال ندارد بلكه لازم نیست تمام سر و گردن یا بدن را یک مرتبه بشوید، پس جایز است مثلاً سر را شسته و بعد از مدّتی گردن را بشوید مگر در چند مورد كه در مسأله بعد خواهد آمد.
مسأله ۴۳۹. كسی كه نمیتواند از بیرون آمدن ادرار یا مدفوع خودداری كند اگر فقط به اندازهای كه غسل كند و نماز بخواند، ادرار یا مدفوع از او بیرون نمیآید باید فوراً غسل كند و بعد از غسل هم باید فوراً نماز بخواند. همچنین زن مستحاضه قلیله بعد از وضو و مستحاضه متوسّطه بعد از غسل و وضو و مستحاضه كثیره بعد از غسل، باید فوراً مشغول نماز شوند، مگر در دو موردی كه در مسأله (602و606) خواهد آمد. همچنین در صورتی كه وقت تنگ باشد و فرد تنها به مقدار غسل (و وضو در موارد نیاز) و خواندن نماز وقت دارد لازم است فوراً بدون فاصله غسل كند و (در مواردی كه وضو لازم است وضو بگیرد) و بعد هم فوراً نماز بخواند.
مسأله ۴۴۰. در غسل ارتماسی یا ترتیبی، پاک بودن تمام بدن پیش از غسل، لازم نیست، بلكه اگر با فرو رفتن در آب یا ریختن آب به قصد غسل، بدن پاک شود، غسل انجام میشود، به شرط آنكه آبی كه با آن غسل میكند، از پاک بودن خارج نشود؛ مثلاً با آب كر یا جاری غسل كند.
مسأله ۴۴۱. چیزی را كه مانع رسیدن آب به بدن است باید برطرف كند و اگر قبل از آنكه از برطرف شدن آن اطمینان پیدا كند غسل نماید چنانچه غسل ارتماسی باشد، غسل او باطل است و اگر غسل ترتیبی كرده، حكمش در مسأله (450) خواهد آمد. همچنین اگر موقع غسل احتمال معقول بدهد چیزی كه مانع از رسیدن آب است در بدن او باشد، باید بررسی كند تا مطمئن شود مانعی نیست.
احکام دیگر غسل
مسأله ۴۴۲. در غسل باید موهای كوتاه را كه جزء بدن حساب میشود بشوید و شستن موهای بلند، واجب نیست و اگر آب را طوری به پوست برساند كه آنها تر نشود، غسل صحیح است ولی اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد باید آنها را بشوید تا آب به بدن برسد.
مسأله ۴۴۳. اگر در غسل ترتیبی یقین یا اطمینان نكند كه هر دو قسمت یعنی سر و گردن و بقیه بدن را كاملاً غسل داده، باید بنابر احتیاط واجب، برای آنكه یقین یا اطمینان كند، هرقسمتی را كه میشوید مقداری از قسمت دیگر را هم با آن قسمت بشوید.
مسأله ۴۴۴. اگر در غسل مختصری از بدن نشُسته بماند، چنانچه غسل ارتماسی باشد، باطل است و اگر غسل ترتیبی باشد، حكم آن در مسأله (450) خواهد آمد ولی شستن داخل گوش و بینی و هرچه عرفاً از باطن بدن شمرده میشود، واجب نیست.
مسأله ۴۴۵. جایی را كه شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن، چنانچه قبلاً از ظاهر بوده باید آن را بشوید و اگر قبلاً از ظاهر نبوده یا حالت قبلی آن معلوم نیست، بنابر احتیاط لازم، آن را بشوید.
مسأله ۴۴۶. اگر سوراخ جای گوشواره و مانند آن به قدری باز باشد كه داخل آن از ظاهر شمرده شود، باید شسته شود و گرنه شستن آن لازم نیست.
مسأله ۴۴۷. كسی كه از حرام جُنُب شده، چنانچه با آب گرم غسل كند هرچند عرق كند، غسل او صحیح است و احتیاط مستحب آن است كه با آب سرد یا نیم گرم (وَلَرم) غسل كند تا عرق نكند.
مسأله ۴۴۸. كسی كه چند غسل بر او واجب است میتواند به نیّت همه آنها یک غسل به جا آورد و ظاهر این است كه اگر یک غسل معیّن از آنها را قصد كند، کافی بوده و بقیه غسلهای واجب با همان غسل به قصد یک مورد معیّن انجام میشود مگر غسل استحاضه متوسّطه که احتیاط واجب است اگر آن را بجا آورد، نسبت به سایر غسلهای واجب آن را کافی به حساب نیاورد[۳].
مسأله ۴۴۹. كسی كه غسل جنابت كرده، نباید برای نماز وضو بگیرد و با غسلهای واجبِ دیگر (غیر از غسل استحاضه متوسّطه) و با غسلهای مستحب كه استحباب آن ثابت است و در مسأله (463) میآید نیز میتواند بدون وضو، نماز بخواند، هرچند احتیاط مستحب آن است كه وضو هم بگیرد.
مسأله ۴۵۰. اگر بعد از غسل ترتیبی بفهمد مقداری از بدن را نشسته، چنانچه آن مقدار در طرف راست یا چپ باشد، شستن همان مقدار كافی است، هرچند احتیاط مستحب آن است كه اگر در طرف راست باشد بعد از شستن آن مقدار، تمام طرف چپ را نیز بشوید و اگر آن مقدار، در سر و گردن باشد، بنابر احتیاط واجب، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره تمام بدن را بشوید و اگر قسمتی که نشُسته از سر و گردن باشد اما نداند کدام قسمت از آن است یا آنکه اصلاً نمیداند قسمتی كه شسته نشده از سر و گردن است یا سمت راست یا سمت چپ بدن، بنابر احتیاط واجب باید دوباره غسل کند و اگر غسل ارتماسی باشد غسل او باطل است.
مسأله ۴۵۱. اگر پیش از تمام شدن غسل ترتیبی، در شستن مقداری از طرف چپ یا طرف راست شک كند، لازم است آن مقدار را بشوید و اگر در شستن مقداری از سر و گردن شک كند، بنابر احتیاط لازم، باید بعد از شستن آن، دوباره تمام بدن را بشوید.
مسأله ۴۵۲. اگر شک كند غسل كرده یا نه، باید غسل كند امّا اگر بعد از تمام شدن غسل و وقتی که عرفاً غسل به پایان رسیده، شک كند كه قسمتی از سر و گردن یا بدن را شسته یا نه، درصورتی كه عادت داشته كارهای غسل را پی در پی و با رعایت موالات انجام دهد و میداند بخش عمدهای از اعضای غسل را شسته، به شكّش اعتناء نكند.
مسأله ۴۵۳. اگر بعد از غسل، بداند سر و گردن و بدن را شسته ولی شک كند كه غسل او درست بوده یا نه و شرایط صحّت غسل را رعایت نموده یا نه، لازم نیست دوباره غسل كند و غسلش صحیح است؛ هرچند در وقت غسل متوجّه شرایط صحیح بودن غسل نبوده و غافل باشد؛ بلكه اگر در بین غسل بعد از شستن هر عضوی شک كند که شرایط صحیح بودن غسل را در شستن آن رعایت كرده یا نه، بنابر صحیح بودن میگذارد هرچند وارد شستن عضو بعد نشده باشد.
مسأله ۴۵۴. كسی كه جنب شده اگر بعد از نماز شک كند كه غسل كرده یا نه، برای نمازهای بعد باید غسل کند، اما نمازهایی كه خوانده صحیح است؛ مگر آنكه آن نماز مثل نمازهای واجب پنج گانه دارای وقت بوده و شک هم، در وقت به وجود آمده و بعد از نماز کاری که وضو را باطل میکند انجام داده باشد كه در این صورت، بنابر احتیاط لازم، نمازی را كه خوانده دوباره بخواند.
مسأله ۴۵۵. اگر در بین غسل، کاری که وضو را باطل میکند انجام دهد - مثلاً ادرار كند یا باد از او خارج شود - لازم نیست غسل را رها كرده و غسل دیگری بنماید؛ بلكه میتواند غسل خود را تمام نماید و بنابر احتیاط لازم برای انجام كارهایی كه نیاز به وضو دارد، باید وضو هم بگیرد ولی اگر از ادامه غسل ترتیبی صرف نظر کرده و دوباره غسل را به صورت ارتماسی انجام دهد، یا اینکه از ادامه غسل ارتماسی صرف نظر کرده و از ابتدا به غسل ترتیبی بپردازد، لازم نیست علاوه بر غسل وضو بگیرد.
مسأله ۴۵۶. كسی كه پول حمامی را بدون اینكه بداند حمامی راضی است بخواهد نسیه بگذارد، هرچند بعداً حمامی را راضی كند، غسل او باطل است؛ مگر آنكه از راضی نبودن حمامی غافل باشد و با اعتقاد به جایز بودن استفاده و تصرف در آب، قربةً الی الله غسل كند كه در این صورت غسلش، صحیح است.
مسأله ۴۵۷. اگر حمامی راضی باشد كه پول حمام نسیه بماند ولی كسی كه غسل میكند قصدش این باشد كه طلب او را ندهد یا از مال حرام بدهد، غسل او باطل است.
مسأله ۴۵۸. اگر پولی را كه خمس آن را نداده به حمامی بدهد هرچند مرتكب حرام شده ولی ظاهر این است كه غسل او صحیح است و باید خمس را بپردازد.
مسأله ۴۵۹. كسی كه در شستن سر و گردن و بدن یا شرایط غسل مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن یا وجود مانع بر اعضاء زیاد شک میكند و كثیرالشّک است، باید به شک خود اعتنا نكند. همینطور اگر فرد مبتلا به وسواس باشد.
مسأله ۴۶۰. اگر یقین كند وقت نماز شده و نیّت غسل واجب كند، بعد معلوم شود كه قبل از وقت غسل كرده، غسل او صحیح است. همچنین اگر به نیّت نمازِ واجبِ اداء، غسل كند و بعد معلوم شود وقت گذشته بوده و نماز قضاء بوده، غسل او صحیح است.
مسأله ۴۶۱. اگر به جهت تنگی وقت، وظیفه مكلّف، تیمّم بوده ولی به خیال اینكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد، غسل كند، در صورتی كه در انجام غسل قصد قربت كرده باشد، غسل او صحیح است هرچند برای انجام نماز، غسل نموده باشد.
مسأله ۴۶۲. فقهاء عظام رضوان الله تعالی علیهم اموری را به عنوان مستحبّات غسل جنابت ذکر نمودهاند که امید است رعایت آنها موجب کامل تر شدن عمل و زیادی ثواب باشد از جمله اینکه موالات را رعایت کند، در شستن هر یک از اعضاء از بالا شروع کند و هنگام شروع غسل نام خدا را ببرد و اینکه در غسل ترتیبی آب به مقدار یک صاع که گفته شده تقریباً معادل سه کیلو (سه لیتر) است باشد و دعاهای نقل شده را که در کتابهای مفصلتر ذکر شده است بخواند.
غسلهای مستحب
مسأله ۴۶۳. در شرع مقدّس اسلام غسلهای مستحب زیاد است و از آن جمله است:
1. غسل جمعه: و وقت آن از اذان صبح جمعه تا غروب آفتاب جمعه میباشد و بهتر آن است كه نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر جمعه انجام نشود، بهتر آن است كه بدون نیّت اداء و قضاء تا غروب به جا آورده شود و اگر فرد در روز جمعه تا غروب غسل نكند مستحب است بعد از آن در شب شنبه یا روز شنبه تا غروب آفتابِ روز شنبه قضای آن را به جا آورد هرچند بهتر است قضای غسل جمعه را در شب شنبه انجام نداده و آن را در روز شنبه در فاصله زمانی اذان صبح تا غروب به جا آورد و كسی كه میداند در روز جمعه، آب پیدا نخواهد كرد میتواند روز پنج شنبه یا شب جمعه، غسل را رجاءً انجام دهد ولی این غسل جمعه که رجاءً انجام میشود کفایت از وضو نمیکند و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید:
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شریٖكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُه، اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْنیٖ مِنَ التَّوّابیٖنَ وَاجْعَلْنیٖ مِنَ المُتَطَهِّریٖنَ».
2 تا 7. غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست و یكم و بیست و سوم و بیست و چهارم ماه رمضان.
8 و 9. غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح است تا غروب و بهتر آن است كه پیش از نماز عید به جا آورده شود.
10 و 11. غسل روز هشتم و نهم ذیحجّه و در روز نهم بهتر آن است كه در وقت ظهر به جا آورده شود.
12. غسل كسی كه جایی از بدنش را به بدن میّتی كه غسل دادهاند رسانده باشد.
13. غسل إحرام.
14. غسل وارد شدن به حرم مكّه.
15. غسل وارد شدن به مكّه.
16. غسل زیارت خانه کعبه.
17. غسل وارد شدن به كعبه.
18. غسل برای نحر و ذبح (در مناسک حج).
19. غسل برای سر تراشیدن (حلق در مناسک حج).
20. غسل برای وارد شدن به حرم مدینه منوّره.
21. غسل برای وارد شدن به مدینه منوّره.
22. غسل برای وارد شدن به مسجد پیامبر(صلى الله عليه و آله).
23. غسل وداع قبر مطهّر پیامبر(صلى الله عليه و آله).
24. غسل برای مباهله با خصم (دشمن).
25. غسل برای استخاره.
26. غسل برای استسقاء و طلب باران.
شایان ذکر است غسلهای مذکور به أدلّه معتبر، مستحب بودن آنها ثابت شده است.
مسأله ۴۶۴. فقهاء عظام رضوان الله تعالی علیهم موارد زیادی را جزء غسلهای مستحبّی نقل فرمودهاند كه از جمله آنها این چند غسل است:
1. غسل تمام شبهای فرد ماه رمضان و غسل تمام شبهای دهه آخر آن و غسل دیگری در آخر شب بیست و سوم آن.
2. غسل روز بیست و چهارم ذیحجّه.
3 تا 7. غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذیقعده.
8. غسل كسی كه در حال مستی خوابیده.
9. غسل زنی كه برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال كرده است.
10. غسل كسی كه برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد ولی اگر اتّفاقاً یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلاً برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست.
11. غسل برای زیارت معصومین(علیهمالسلام) از دور یا نزدیک.
شایان ذکر است، مستحب بودن این غسلها ثابت نیست و كسی كه میخواهد آنها را انجام دهد باید به قصد رجاء به جا آورد.
مسأله ۴۶۵. انسان میتواند با غسل هایی كه مستحب بودن آنها شرعاً ثابت شده مانند موارد مسأله (463)، بدون این که وضو بگیرد، كاری مانند نماز، که وضو لازم دارد را انجام دهد و امّا غسلهایی كه رجاءً به جا آورده میشود مانند موارد مسأله (464)، چنین نیست؛ بنابراین برای انجام کاری که وضو لازم دارد، نمیتوان به این غسل اکتفاء کرد؛ بلکه باید وضو گرفته شود.
مسأله ۴۶۶. اگر چند غسل بر كسی مستحب باشد و به نیّت همه یک غسل به جا آورد كافی است مگر در غسلهایی كه به سبب كاری كه مكلّف انجام داده بر او مستحب شده، مثل غسل كسی كه جایی از بدنش را به بدن میّتی كه غسل داده شده رسانده باشد که در این گونه غسلها احتیاط واجب آن است که برای چند سبب مختلف به یک غسل اکتفا نکند.