سپاس در جدول
99
1202
100
1
/sepAs/مترادف سپاس: ثنا، حمد، ستایش، درود، امتنان، تشکر، حق شناسی، شکر، قدردانی، منت، شکرگزاریمتضاد سپاس: کفران، ناشکریمعنی سپاس در لغت نامه دهخداسپاس. [ س ِ ] (اِ) پهلوی «سپاس » ، ارمنی «سپاس - ام » (خدمت ). (حاشیه ٔ برهان قاطع معین ). حمد و شکر و نعمت. (برهان ) (غیاث ). حمد. (دهار) : نکردی خدای جهان را سپاسنبودی بدین بر دری ره شناس.دقیقی.سپاس تو گوش است و چشم و زبان کزین سه رسد نیک و بد بیگمان.فردوسی.ز یزدان سپاس و بدویم پناه که فرزند ما شد بدین پایگاه.فردوسی.ای عطابخش پذیرنده ز خواهنده سپاسرای...
تاریخ 14 اسفند 1400