آغوشت...
آغوشت...
وقتی آغوشت را به روی آرزوهايم باز می كنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
تمام آرزوهای خواستنی ديگر را از ياد می برم...
فقط همين!
نوشته شده در جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲ ساعت 11:18 توسط ایلین |
یکی
همیشه وقتی یکی ازم میپرسید چند تا دوسم داری
یه عدد بزرگ میگفتم... .
ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم:
یکی!!!
میدونی چرا؟
چون قویترین و بزرگترین عددیه که میشناسم... .
دقت کردی که قشنگترین و عزیزترین چیزای دنیا
همیشه یکی هستن؟؟؟
ماه یکیه..
.
خورشید یکیه...
زمین یکیه...
خدا یکیه...
مادر یکیه...
پدر یکیه..
تو هم یکی هستی...
وسعت عشق من به تو هم یکیه..
پس اینو بدون از الآن و تا همیشه یکی دوستت دارم.
نوشته شده در دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲ ساعت 18:32 توسط ایلین |
بگذارهمه بدانند
آنقدر که طرح لبهایم روی تمام بدنت جا بماند !
بگذار همه بدانند آغوش تو ، تنها قلمرو من است
نوشته شده در دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲ ساعت 18:27 توسط ایلین |
عاشق
و آن زمان كه "عاشق" مي شوي
و مي داني كه "عشقي" هست
و باور داري كسي كه تو را "دوست" دارد
و در آن شبهاي سرد و يخبندان با "تو" مي ماند
در آن لحظات است كه مي فهمي
"دوست داشتن چقدر زيباست"
نوشته شده در یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲ ساعت 15:42 توسط ایلین |
فهمیدن زن
فــهـمـیـدטּ یـڪـــ زטּ سخـت نیــسـت
زטּ سـراسـر نـــاز اســت و نـیــاز ...
حـرفـهـایـش ، گـریـﮧ هـا و خـنـده هـایـش
تنــهـا بـراے مـــَــردش اسـت ...
او عــشـق مــے خـواهـد و آغــوش ،
سـیـنـﮧ اے مـردانـﮧ ،
شــانـﮧ اے بـراے تـڪـیـﮧ دادטּ
نوشته شده در یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:34 توسط ایلین |
ماه رمضان
سلام دوستای عزیزم. سلام روزه داران عزیز.
حلول ماه مبارک رمضون ماه بندگی و اخلاص مبارک.
امروز چهارمین روز دومین ماه رمضون مشترک من و همسری هست...
خدایا تو رو به تموم عظمت و جلالت قسمت میدم که این شبهای عزیز رو از ما نگیر...
خدا رو شکر که دومین ماه رمضون پیش هم هستیم که بندگی کنیم در حضورت...
توی دعای شبونتون ما رو هم فراموش نکنید...
نوشته شده در یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:16 توسط ایلین |
بوسه
و آغوشت...
بوسه هایت باز
بهشت را معنا می دهند
دستهایت
دوردست آرامش را
حلقه میکنند بر تنم
نفسهایت
عشق را معطر میکنند
و آغوشت
"پرمحتواترین خلاصه ی دنیاست..."
نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت 18:16 توسط ایلین |
رفتار عاشقانه زن
رفتار عاشقانه ی زن را بایــد از دلتنگـیش فهمید
از شـــوق و بی تابیـش برای دیداراز حس کودکانه اش برای آغــــــــوشاز خجالتش برای بوسـه گرفتنزن بـی دلیل بهانه نمیگیردشاید بهانه ی دستانِ گرمـت را داردکه دستانش را بگیری …..!
نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت 11:16 توسط ایلین |
ردپای بوسه
با اینکه ردِ پای بوسههایم را در تن ات
بهتر از کفِ دستم می شناسم
اما با این حال
تا به آغوش ات میآیم
گم میشوم!
خدا کند اینبار
مرا
از لابلای لبانت پیدا کنی....!!
نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت 11:10 توسط ایلین |
لبخند که میزنی …
لبخند که میزنی …
پر میشوم از بهانه های خواستنت
پر میشوم از طنین خوش صدای نفسهایت
و زمزمه های در گوشی !
نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت 10:56 توسط ایلین |