سلام
چند روز نبودم. امروز 12 مرداد 1395 و سومین روز انتقالمه
روز 1شنبه 10 مرداد 2 تا جنین خوشگل مشگل و خوب برام انتقال دادن و الان در مرحله استراحت به سر میبرم
خب شرح روز عمل....
خدا رو شکر بعد از پانکچر هایپر نشدم و اماده انتقال بودم. از روز پانکچر سفیده تخم مرغ و دوغ و غذاهای پرنمک میخوردم
روز 1شنبه اول اومدم خونه مادرم تا خواهرم دو تا امپول پروژسترون برام بزنه. بعد با خواهرم رفتیم شرکت . چون قراره این دو هفته که من مرخصیم اون به جام بره شرکت. یه سری نکات رو بهش گفتم و اومدیم خونه
باید ساعت 3.5 میرفتیم کلینیک
دوش گرفتم و اماده شدم برای رفتن
اونجا گفتن بمون تا صدات کنیم. بعد ربع ساعت من و دو نفر دیگه رو صدا کردن و بردن برا انتقال
لباسامون رو عوض کردیم و گان و شلوار پوشیدیم. من نفر دوم اماده شدم
صدام کردن و رفت رو یه تخت خوابیدم. این دفه شبیه تخت معاینه نبود. یه تخت معنولی بود که پایینش یه تخته گذاشته بودن که وسطش سوراخ بود. باید میومدم پایین تخت و پاهامو خم میکردم و باز و دو طرف اون تخته میزاشتم
با اسپوکولوم دهانه واژن رو باز کرد و شستشو دادن. یکم فشار میومد بهم و اذیت میشدم ولی درد خاصی نداشت
بعد خانم دکتر اومد. من چیزی نمیدیدم چون به ملافه رو پاهام انداخته بودن. فقط دیدم که خانم دکتر شروع کرد به صلوات فرستادن و حمد و توحید خوندن و جنینای خوشگلمو انتقال داد تو عمق 5 سانت رحم
بعدش پاهامو جمع کرد و گفت بی حرکت بمون
نزدبک دو ساعت و نیم تو همون حالت بی حرکت موندیم که واقعا سخت و ازار دهنده بود
چون موقعیت باسن و پاهام بدجوری بود و خیلی خیلی اذیت بودم. مجبورا چند باری پاهام و باسنم رو تکون دادم که امیدوارم مشکلی نداشته باشه
خلاصه طرفای ساعت 6.5 بود که اومدن. ما از ساعت 4 روی تخت ها بودیم. من و دو خانم دیگه
یکی از خانما 35 ساله بود و 10 سال بود ازدواج کرده لود
حدود دو سال پیش ای وی اف کرده بود و مثبت شده بود ولی متاسفانه تو ماه 8 بخاطر فشار خون بالا پسرشو از دست داده بود. و الان اومده بود برا انتقال جنینای فریز. تقریبا شرایطش مثل من بود. یه لوله داشت و همسرشم ضعیف بود.
یه خانم دیگه 37 ساله بود و 15 سال بود ازدواج کرده بود. چند بار ای وی اف ناموفق داشت. متاسفانه تخمک هاش کیفیت خوبی نداشتن
امیدوارم هر 3تامون این سری جواب بگیریم
خلاصه ساعت 6.5 اومدن و گفتن اروم اروم بلند شین و برین لباساتون رو بپوشین
لباس پوشیدیم و با خانمهای دیگه شماره هامون رو رد و بدل کردیم
بعد اروم اروم از چند تا پله کلینیک پایین اومدیم
رفتیم پیش ماما تا توصیه های بعد انتقال رو بهمون بگه
گفت دو تا جنین برات انتقال دادیم چون کیفیت جنینات خیلی خوب بود و بیشتر نمیشد
شیاف سبکلوژست هر 12 ساعت که گفت اگه خدایی نکرده لک بینی داشتین هر 12 ساعت بزارین و دو تا امپول بزنین
نشاسته هم تو لیوان اب بریزین و بخورین که البته من تو شیرسویا میریزم
بعدشم گفت استراحت مطلق نمیخواد فقط کار سنگین نکنین
که البته من چند روزه اومدم خونه مادرم و اونا نمیزارن کاری کنم
فقط گهگاهی قدم میزنم برا خونرسانی به رحم
اینم گزارش الان من
راستی گفتن هفته اینده شوهرت بیاد برا جنین هاز فریز که معلوم بشه چند تا هستن و هزینشونو بده
150 تومن هم پس دادن و گفتن هزینه ازمایشگاهت کمتر شدده